آیت الله علوی بروجردی در ابتدای این دیدار با تقدیر از اقدامات صورت گرفته جهت دسترسی به منابع اطلاعاتی و خدمات مرکز منطقه ای علوم و فناوری اطلاعات، بر ایجاد تسهیلات ویژه در این زمینه برای حوزه های علمیه تاکید کردند.مؤسسات تحقیقاتی مختلفی به لحاظ علمی و پژوهشی در حوزه علمیه وجود دارند که در حوزه های مختلف مشغول فعالیت بوده و کارهای بسیار مثبتی عرضه میکنند که باید شرایط لازم برای عرضه و ارائه آثار و مقالات آنها فراهم گردد.
استاد حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود، بر توجه بیشتر و ویژه به آثار علمی و پژوهشی که پیرامون ایران و تشیع در خارج از کشور تولید می گردد، تاکید و اظهار داشتند: ظاهراً کارهای وزارت علوم به مجموعههای علمی داخل ایران اختصاص دارد، که این توجه باید به کشورهای اسلامی نیز اختصاص پیدا کند، به حساب اینکه خواه ناخواه مسائل ما از گذشته در کشورهای مختلف اسلامی مطرح بوده است؛ چه به عنوان تشیع و چه به عنوان ایران. آنان هم کتابها و مقالات زیادی در مورد ما نوشته اند، چه بر له ما و چه علیه ما. بنابراین بهتر است در این جهت، برنامهای پیشبینی و اجرا شده و به مراکز علمی و تحقیقی، بهخصوص به حوزه های علمیه عرضه گردد. البته این فقط جنبۀ دینی و مذهبی ندارد؛ بلکه جنبۀ ایرانشناسی قوی ای هم دارد؛ چون حوادث ایران در کشورهای اسلامی از گذشته مطرح بوده است. برای مثال تعداد مقالات و کتابهای منتشرشده پیرامون نهضت ملی و دکتر مصدق که در مصر منتشر شده، درخور تأمل است. امروز در قاهره خیابانی به نام دکتر مصدق داریم، مقالات منتشر شده در مصر پیرامون موضوع تقریب بین مذاهب اسلامی اگر بیشتر از ایران نباشد کمتر هم نیست، اینها موضوعاتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.
باید این نکته مهم را توجه داشت که در بحث تقریب مذاهب اسلامی که آیت الله بروجردی نیز این تفکر را داشتند، وهابیت و سعودی ها هزینههای کلانی را صرف می کنند، مقالات بسیاری مینویسند و کتابهایی منتشر میکنند در حالی که ما به بخش عمده ای از آنها دسترسی نداریم.
برای ما بسیار مهم است که مقالات و تحقیقات پیرامون ایران، حوادث ایران از مشروطه گرفته تا به امروز، انقلاب ایران و ... را گردآوری و به محققان عرضه کنیم.
آیت الله علوی بروجردی در اهمیت دسترسی به منابع اطلاعاتی منتشر شده پیرامون ایران در خارج از کشور خاطرنشان ساختند: مقالات بسیار زیادی نوشته شده است و قضاوتهای مختلفی هم وجود دارد. این قضاوتها موجب میشود کسانی که در حوزه علمیه هستند یا شخصیتهایی که در دانشگاه ها فعالیت میکنند، دربارۀ افکار عمومی و انعکاس صحبتهای حوزویها یا حرکات آنان در مجموعۀ دنیای اسلام عمیقتر تفکر کنند. البته دنیای اسلام صرفا شامل کشورهای عربی نیست. اندونزی خودش موضوعیت دارد،پاکستان و هندوستان نیز همینطور، آنها هم بههرحال مراکزی دارند.
تولیت کتابخانه آیت الله بروجردی در توجه به غنای فرهنگی ایران و هویت ایرانی اظهار داشتند: علم محدودیتپذیر نیست. در داخل خود ایران، حساسیتهایی بر ابراز ایرانیت وجود دارد. یکی از ابزارهای ارتباطی ما با بسیاری از اقشار، مسئلۀ ایرانیت است، جدای از مسئلۀ اسلامیت.
ایشان در این زمینه با ذکر خاطره ای از سفر به هندوستان در دوره جنگ تحمیلی اظهار داشتند: بنده در دوران جنگ، سفری به هندوستان داشتم. در دهلی، انجمن یزدیها مفصل است. به مناسبت این انجمن، زرتشتیها ما را به پارسیهای هند دعوت کردند. آنجا که رفتم، دیدم اتاقی برای جمعآوری کمک به جبههها دارند. اینها کسانی هستند که به هرحال از ایران رفته اند؛ اما باز هم به عنوان یک پارسی، دلشان به ایران میتپید که این آب و خاک در معرض تاختوتاز واقع شده است.
آیت الله علوی بروجردی در ادامه بحث غنای تمدن ایران، به اهمیت منشور کوروش اشاره و بیان کردند: ضرورتی ندارد که با منشور کوروش بجنگیم. این منشور، غنایی برای ما است. اینکه ما قبل از اسلام چنین منشوری داشتیم، حاکی از تمدن و تفکر والایی در این آب و خاک است و همین ایرانیهایی که دارای تمدن و تفکر والا بودند اسلام آوردند، اینها با این غنای فرهنگی آمدند مقابل اسلام سر تسلیم فرود آوردند که این عظمت ایران را نشان میدهد.
همین روسیه (شوروی سابق) بسیاری از آثار مکتوب جمهورهای سابقش را به مسکو منتقل کرده است. در اینها آثار اسلامی و آثار فارسی بسیار زیاد بوده است، حتی آثار ترکی که مربوط به ایران و ترکی آذری است. بنابراین الان میتوانیم پیوندهایی با دیگران برقرار کنیم. خود عنصر شیعه، ما را به هندوستان، پاکستان، افغانستان و... مرتبط میکند و باعث ازمیانرفتن مرزهایی میشود. آذربایجان جداست؛ اما در قزاقستان و حتی در ارمنستان، چیزی نزدیک به۵۰۰هزار شیعه وجود دارد. آذریهایی که به آنجا مهاجرت کردند، شیعه هستند. بنابراین اسلام وسیلۀ ارتباط است و بر همین اساس، باید محدودیتها را در دایرۀ علم و تحقیق کنار گذاشت. تمام این جهاتی که ایران را به کشورهای دیگر ربط میدهد، قابل بهرهبرداری است. کسانی هنوز در پاکستان و در هندوستان مشتاق زبان فارسی و مشتاق ادبیات ما هستند؛ ولی ما اصلاً توجه نداریم. حتی در ترکیه با آن اصراری که بر زبان ترکی بود وبر عوضکردن خط،منجر به گسسته شدن ارتباط فرهنگی شد،باز به حساب جلالالدین رومی، مولوی، دانشمندانی در دانشگاه آنکارا و دانشگاههای دیگر ترکیه کار کردند و کتابها و آثاری نوشتند که این مجموعهآثار آنان قابل بهرهبرداری است.
تولیت کتابخانه آیت الله بروجردی آثار اسلامی و فارسی موجود در کشورهای مختلف را عامل پیوند بین فرهنگ ها و کشورها توصیف و اظهار داشتند: با آثار ایرانی و اسلامی موجود در کشورهای دیگر همچون روسیه، ترکیه و... میتوانیم پیوندهایی با دیگران برقرار کنیم. خود عنصر شیعه، ما را به هندوستان، پاکستان، افغانستان و... مرتبط میکند و باعث از میان رفتن مرزها میشود. اسلام وسیلۀ ارتباط است و بر همین اساس، باید محدودیتها را در دایرۀ علم و تحقیق کنار گذاشت. تمام این جهاتی که ایران را به کشورهای دیگر ربط میدهد، قابل بهرهبرداری است. کسانی هنوز در پاکستان و در هندوستان مشتاق زبان فارسی و مشتاق ادبیات ما هستند. حتی در ترکیه با آن اصراری که بر زبان ترکی و تغییر خط بود، منجر به گسسته شدن ارتباط فرهنگی گردید؛ به حساب جلالالدین رومی، مولوی و ... دانشمندانی در دانشگاه آنکارا و دانشگاههای دیگر ترکیه کار کردند و کتابها و آثاری نوشتند که این مجموعه آثار آنان قابل بهرهبرداری است.
آیت الله علوی بروجردی با اشاره به بهرهبرداری از روش صحیح و علمی در پژوهش ها، تاکید کردند: ما نباید فقط بر آثار اسلامی و آثار شیعی تکیه کنیم؛ بلکه حتی تاریخچۀ ایران و کتابهای درسی، جزواتی که در این کتابخانه نگهداری میشود یا حتی مرامنامههای احزاب مختلف از زمان مشروطه تاکنون، هرچه به دست ما رسیده است، منبعی برای تحقیق و کار علمی است. اینها غنایی است برای ایران و فرهنگ ایران؛ یعنی نباید اینگونه فکر کنیم که ما فقط شیعه هستیم و همۀ جهات دیگر را باید دور بریزیم، ما باید مجموعۀ این ارزشها را حفظ کنیم.
استاد حوزه علمیه قم ایجاد ارتباط و تداوم پیوند با ایرانیان ساکن در سایر کشورها را بسیار مهم و ضروری ارزیابی و تاکید کردند: ما میتوانیم در کشورهای مختلف اثرگذار باشیم. زبان فارسی پل ارتباطی بسیار قوی ای است. امروز مسئله اساسی ما مهاجرت جمع قابل توجهی از ایرانیها به کشورهای اروپایی و آمریکاست. بر این اساس باید توجه کنیم که ارتباط ما با این افراد قطع نشود. اینها به هر دلیلی که رفتند، باز هم جزو ایران هستند. اینها نباید از زبان فارسی منفک شوند. باید آنان را با اسلام، ایرانیت یا زبان فارسی نگه داشت و این پل ارتباطی با آنان را حفظ کرد.
ایشان زبان فارسی را ظرفیت بسیار مهمی برای ارتباط با سایر فرهنگ ها و کشورها دانستند و اظهار داشتند: پیشتر زبان اردو را فارسی هندی میگفتند. تاج محل که یکی از بناهای مهم دنیاست، با رسم الخط فارسی بر سردر آن این شعر نوشته شده است:
«خللپذیر بوَد هر بناکه میبینی بهجز بنای محبت که خالی از خلل است»
این نوشته تبلیغ فوقالعادهای برای زبان فارسی است، یعنی پیوندی است بین ما و ملتها. اگر ما جدا از مسائل سیاسی که داستان خود را دارد و نیز مسائل مذهبی، با روش علمیِ صِرف برخورد کنیم، این روش شمولی دارد که همۀ اینها را در برمیگیرد و نمیگذارد چیزی از دست برود.
امروزه کسانی هستند که کاری به مذهب ما ندارند؛ اما به تاریخ پنجهزارساله یا هشتهزارسالۀ ایران حساسیت دارند. ما باید از این حساسیت استقبال کنیم. اینها بههرحال تمدن این آبوخاک است و پیوندهای ما با آنان بهشمار میآید. به هرحال همانطورکه این وسایل ارتباطی دلها را به هم نزدیک میکند، زبانها و فکرها را نیز نزدیک کرده است. این نزدیکی زبان و فکر، تکامل پیدا خواهد کرد و مرزها برداشته خواهد شد. آنگاه ما در دنیا و در مجموعۀ تمدنها حرف زیادی برای گفتن داریم. ادبیات ما خودش وزنۀ سنگینی است. گاهی ما در محدودههایی مسیر را کج میرویم. اگر مولوی چند اشتباه دارد، تا میتوانیم، در داخل او را میکوبیم، جانانه هم میکوبیم! یا مثلاً حتی حافظ یا سعدی را هم میکوبیم؛ گرچه سعدی بالاخره سنی هست و حتی برای کشتن یا مردن مستعصم مرثیهسرایی نیز میکند:«آسمان را حق بوَد گر خون ببارد بر زمین، در زوال ملک مستعصم امیرالمؤمنین»؛ اما مگر میشود سعدی را از فارسی حذف کرد یا همینطور مولوی را، آن هم مولوی که آنگونه در وصف امیرالمؤمنین میسراید:«ای پس از سوءالقضا حسنالقضا» یا میگوید:«تا صورت پیوند جهان بود علی بود.» وقتی اینان در دایرۀ ادبیات دنیا مطرح هستند، مضامین و مطالبشان هم در دنیا مطرح میشود. برای مثال در دنیا مطرح است که کسی مثل مولوی چه شیفتگی به امیرالمؤمنین داشته است.ما از اینها غافلیم؛حتی از شاهنامۀ فردوسی که مذهبی نیست واشعار و مضامینش مربوط به ایران باستان است و هویتی برای ایران و ایرانی میسازد. کسانی در دنیا با این هویت کار دارند و دربارۀ شاهنامه کار کردهاند. ما در اینجا باید امکان بازدید آنان از ایران را فراهم کنیم؛ حتی بورسیه بدهیم به کسانی که میخواهند در این رشتهها کار کنند. فارق از مذهب و طریقۀ سیاسی اینان، باید مسئولان برایشان امکانی فراهم کنند و شمولی باید در کار باشد.
استاد حوزه علمیه قم با ترسیم جایگاه شهر قم و موسسات علمی و پژوهشی آن در کشور و حتی دنیا اظهار داشتند: در کتابخانههای ما کتابهای بسیاری راجع به عقاید وهابیت هست اعم از تمام انتقادهای آنان از شیعه و تمام ضعف و نقدهایی که شیعه به آنان میگیرد. کتابخانههای ما پر است از آثار وهابیت؛ اما بهعکس، در کتابخانههای عربستان اثری از کتابهای شیعه نیست. ما باید به کتابهای آنان مراجعه کنیم و بدانیم نظرشان دربارۀ شیعه چیست. دراینصورت ما نیز در برابر آنان حرفی خواهیم داشت. این جز در همین دایرۀ فکری ممکن نیست.
ایشان در بخش دیگری از صحبت های خود فرمودند: لازم به ذکر است واحدهای نشر و انتشارات در قم، کمتر از تهران نیست؛ یعنی بههرحال قم در برابر واحدهای نشر تهران بهحساب میآید؛ ضمن اینکه قم پایتخت و تختگاه شیعه است؛ یعنی حوزۀ علمیۀ قم بزرگترین حوزۀ دنیای اسلام است. فقط با مجموعۀ دانشگاهی و علمی واتیکان قابل مقایسه است؛ اما در دنیای اسلام، حتی الازهر یا دانشگاه مدینۀ عربستان به عظمت حوزۀ قم نیست. قم بزرگترین حوزۀ دنیای اسلام است. جمع زیادی از غیر ایرانیها در قم مشغول تحصیل هستند. عدۀ زیادی مستبصر هستند که الان شیعه شدند؛ حتی بعضی از آنان استاد دانشگاه هستند. بههرحال در حوزۀ علمیۀ قم، هر کاری انجام میشود، در دنیا منتشر میشود. قم مرکز مرجعیت است. مردم از نظر مذهبی به این مرکز توجه دارند. بنابراین ارزش دارد اگر مسئولان، بیش از شهرهای دیگر به این مرکز توجه کنند. در اینجا، واقعاً محققانی داریم که از تحقیقشان نه پول میخواهند و نه اگر هم بخواهند، پول نصیبشان میشود. همیشه در حوزهها همینطور بوده است؛ یعنی از اول که طلبه وارد حوزه میشد، به او میگفتند باید ممحض در تحصیل باشد و اصلاً ابعاد مالی یا اشتغال در آینده برایش مطرح نباشد. تنها کاری که در حوزه مطرح بود، یادگیری و فراگرفتن بود.
در پایان این دیدار، آیت الله علوی بروجردی با اشاره به فعالیت تعداد بسیار زیادی مجموعههای تحقیقاتی در قم، از حوزه علمیه قم به عنوان بزرگترین مرکز علمی دنیای اسلام یاد کردند و خاطرنشان ساختند: ضروری است که برای فراهمکردن امکاناتِ قم توجه و اقدام شود. تأکید ما بر این است که مخزن کتابهای خطی توسعه پیدا کند، این کتابهای خطی گنجینهای است که به اشتباه، در صندوق خانهها نگاه داشته میشوند و کسی رنگ آنها را نمیبیند. این مجموعۀ آیت الله بروجردی که امضای «فخرالمحققین» پای کتاب علامه هست، بسیار ارزش دارد. اما اغلب ارزش مادی را میسنجند؛ نه ارزش علمی و معنوی. بنابراین باید تمهیداتی اندیشید هر محققی در هر جا و مکانی به منابع کتابخانه ملی و سایر کتابخانه ها دسترسی داشته باشد.
حتی فراتر از این، محققان باید بتوانند از کتابخانههای بزرگ دنیا، حتی از کتابخانههای آمریکا، استفاده کنند. استفاده از کتابخانۀ کنگره آمریکا نیز برای ما بسیار اهمیت دارد؛ زیرا در آن کتابخانه، تمام آثار دنیا را جمع کردهاند. انصافاً هم در جمعکردن همت داشتند. ما این همت را در حفظ و نگهداری میراث خودمان نداشتیم که حتی بتوانیم نه فقط به کتابها بلکه به اسنادش دسترسی پیدا کنیم. متأسفانه اصلاً در کتابخانههای ما، جمعآوری اسناد مطرح نبوده است. درحالیکه با مسئولان به این نتیجه رسیدیم که باید سند جمعآوری کنیم و به اسناد دنیا دسترسی داشته باشیم. با این راهکار، سطح تحقیقات ما بسیار پیشرفته میشود. رسیدن به این هدف، همکاری مسئولان و دیگران را میطلبد.