Menu

اخبار کتابخانه

یکشنبه 15 اسفند 1395
تعداد بازدید: 139
تعداد نظرات: 0

سخنان حجت الاسلام والسلمین سیدصادق محمدی در نشست علمی اصول فقه پیش کنگره نکوداشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) با عنوان شکوه مرجعیت

بسم الله الرحمن الرحيم

مراتب حکم از دیدگاه آیت الله بروجردی

موضوع بحث حقیر در این مختصر وقتی که داریم مراتب حکم است. اجازه می خواهم از اساتید معزز ، اقوال مختلف را خیلی خلاصه عرض کنم تا برسیم به دیدگاه حضرت آیت الله بروجردی

اولین دیدگاهی که مطرح می شود دیدگاه مرحوم آخوند است ایشان مراتب حکم را چهار تا می دانند:

مرتبة الاقتضاء - انشاء ـ فعليه - تنجز اقتضا همان بحث ملاكات احکام است که مصالح و مفاسد مرتبه انشاء هم که مشخص است. مرتبه فعلیه که مرحوم آخوند ره بیان می فرماید انقداح اراده و کراهت در نفس ولوی و نبوی است. اراده یا کراهت نسبت به واجب و حرام لذا ایشان در بحث جمع بین حکم ظاهری و حکم واقعی و همچنین اجتماع امر و نهی قائل هستند که تضاد بین احکام در مرحله فعلیت است در هیچ یک از مراحل دیگر تضاد بین احکام نیست فقط در مرحله فعلیت است بدلیل این که نمی شود در زمان واحد و در موضوع واحد هم اراده در نفس ولوی و نبوی باشد و هم کراهت. لذا ایشان مرحله تضاد را در مرحله تضاد احکام را در مرحله فعلیت می برد این مسلک مشهور آخوند است.

حضرت امام و بسیاری از محققین -البته تفاسیرشان فرق می کند- مراتب حکم را دو تا می دانند. حضرت امام می فرمایند ما مرتبه اقتضا و تنجز از مراحل حکم نیست اقتضا ، مرحله ملاکات و علت غایی حکم است یعنی در واقع مقدم بر حکم است چیزی که مقدم بر حکم است نمی تواند از مراتب خود حکم باشد. و مرتبه تنحز ، متأخر از حکم است در مرتبه امتثال احکام است بنابراین این هم نمی تواند داخل در مراتب خود حکم باشد . حکم عقل به استحقاق عقوبت در مرحله تنجز است بنابراین این تنجز هم از مراتب حکم خارج می شود می ماند حکم انشائی و فعلی منتهی نزد حضرت امام تفسیر فعلیت با مرحوم آخوند کاملا متفاوت است. حضرت امام می فرماید حکم انشائی همان الحكم المجعول على نعت القانون الكلى . یک حکمی که مجعول باشد به شکل قانون کلی ـ اقيموا الصلاة و بعد مرحله فعلیت کجاست ؟ وقتی مخصصات و مقیدات حکمی می آید آن وقت ، حکم فعلی شود یعنی قانون کلی که اول ارائه می شود آن انشائی می شود بعد که مخصصات و مقیدات می آید حکم فعلی می شود بنابراین فعلیت حضرت امام با مرحوم آخوند کاملا

با هم متفاوت است.

محقق اصفهانی ره ، می فرمایند تقوّم فعلیت به وصول است یعنی اصلا قبل از وصول به مکلف یا وصول وجدانی یا وصول تعبدی، اصلا ما فعلیتی نداریم فعلیت متقوم به وصول است و بعد ایشان بین فعلیت و تنجز وحدت قائل است یعنی اصلا با هم تفاوت قائل نمی شود می گوید همان زمانی که حکم فعلی است حکم هم منجز است چون بعد از علم و بعد از وصول به مکلف ، حکم منجز می شود بنابراین فعلیت و تنجز را یکی می گیرد دلیلشان این است که می فرماید حقیقت حکم عبارت از انشاء داعی به جعل داعى است و تا زمانی که وصول پیدا نکند این حکم داعویت ندارد وصول به داعویت است پس امکان داعویت متقوم به وصول است مرحوم نائینی به تبعش و شاگردان ایشان و حضرت استاد میرزاجواد بزرگانی هستند و آقای خوئی ، اینها می فرمایند که ما دو مرحله داریم یک حکم انشائی و یکی فعلی فعلیت مرحوم نائینی با فعلیت مرحوم اصفهانی با فعلیت مرحوم امام و فعلیت آخوند فرق دارد.

فعلیت حکم در نزد نائینی به فعلیت موضوع است. بنابراین فعلیت در انظار مختلف وجود دارد این جاست

که می خواهم مبنای مرحوم آقای بروجردی را بگویم.

در کتاب نهاية الاصول و كتاب لمحات الاصول یک تفاوتی دیدم بین این دو کتاب ولی به هر حال خلاصه‌اش را از لمحات الاصول حضرت امام - نقل می کنم که آیت الله بروجردی می فرماید شیء اگر بخواهد دارای مراتب باشد باید خود شيء ، ذات شیء در جمیع مراتب، باشد یک مطلب خیلی ظریفی ایشان دارند که در هیچ کتابی ندیدم چون اکثر کتابها را دیدم، ایشان می فرماید که لازم است خود آن شیء در همه مراتب باشد مثلا اگر شما بیاض را دارای مرتبه می دانید اصل بیاض در بیاض ضعیف و بیاض شدید باید باشد و الا دارای مراتب نمی شود بعد ایشان می فرماید مقام اقتضا مقامی نیست که بتوانیم از مراتب حسابش کنیم چون در مراتب مثل نطفه نطفه مرتبه استعداد برای انسان یا هر موجود دیگر شدن است خود این نطفه اصلش در مراتب مختلف وجود انسان است بنابراین نطفه می تواند بعنوان یک مرتبه حساب شود اما مرتبه اقتضا در واقع علت غایی حکم است هیچ گونه محفوظیتی نسبت به خود اصل حکم در این مرتبه نیست بنابراین مرحله اقتضا را خارج می داند و بعد تنجز را هم ایشان می فرماید یک عبارتی دارند که تنجز یک وصف اعتباری عقلی است که از مراتب حکم نیست و در واقع خارج از حکم است حکم انشائی صرف را هم ایشان حکم نمی دانند یعنی می فرمایند یک حکم انشائی صرف داریم یک حکم انشائی به داعی جعل داعی داریم تا این داعی نباشد اصلا حکم نیست حکم انشائی صورتا حکم است حقیقتا حکم نیست ما نتیجه گرفتیم البته بيان لمحات الاصول با نهاية الاصول متفاوت است آنچه در لمحات است ایشان می فرماید حكم واحد است و آن حکم انشائی به داعی بعث و زجر است. یک مرتبه دارد آن هم حکم انشائی به داعی بعث و زجر است.

تصاویر
  • سخنان حجت الاسلام والسلمین سیدصادق محمدی در  نشست علمی اصول فقه  پیش کنگره نکوداشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) با عنوان شکوه مرجعیت