Menu

اخبار کتابخانه

یکشنبه 15 اسفند 1395
تعداد بازدید: 163
تعداد نظرات: 0

مصاحبه با آیت الله العظمی نوری همدانی در پیش کنگره نکوداشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی با عنوان شکوه مرجعیت

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام علي بشير النظير و السراج المنير سيدنا ونبينا ابي القاسم محمد و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين سيما بقية الله في العرضين.

با عرض خیر مقدم به محضر محترم سروران عزیز

شخصیت حضرت آيت الله بروجردي اعلي الله تعالي مقامه به اندازه اي بزرگ و با عظمت است که نمی توان در یک و یا چند جلسه ابعاد شخصیتی ایشان را از لحاظ عظمت، معنویت و علمیت بیان نمود. اینها خیلی بالاست. ما خودمان را در كنار يك درياي متلاطمي از علم و خلاصه معنویت و بزرگواري مي بينيم. این مطلب این است که بیان عظمت ایشان برای ما مقدور نیست اما تا آن اندازه که مقدور و ممکن است را خدمت شما عرض میکنم چند نکته خدمتتان عرض میکنم.

نکته اول: ایشان بعد از سالها حضور در نجف و ،اصفهان در حدود ۳۰ سال در بروجرد ساکن بودند. بنده این افتخار را داشتم که قبل از ایشان در سال ۱۳۲۲ شمسی به شهر قم آمدم و ایشان در سال ١٣٢٤ تشریف آوردند و بنده از ابتدا تا آخر در تمام درسهاي ايشان حضور داشتم فقه و اصول و نوشته های فراوانی از ایشان دارم ایشان در ۲۷ سالگی از شاگردان مبرز مرحوم آخوند خراسانی بودند که بعد از نجف چند سالی در شهر اصفهان تشریف داشتند و بنده مطالب درس ایشان را نوشتم. بعد از آن ایشان به عتبات تشریف بردند.

ایشان از علمای اصفهان خاطراتی را بیان می کردند و می فرمودند من که از شهر اصفهان به عتبات عالیات مهاجرت کردم در آنجا مشاهده کردم که علمای اصفهان با علمای نجف مساوی هستند. } يعني علماي اصفهان در آن زمان آن قدر با عظمت بودند که با علماي نجف تقریبا هم سنگ و هم تراز بودند. خلاصه مطلب این که در شهرهای نجف و قم شاگردان آخوند خراسانی شخصیتهای با عظمت و برجسته ای بوده اند حضرت آیت الله برود جردی اعلي الله تعالي مقامه خاطره ای را بیان میکردند که یک روز مرحوم آخوند خراسانی از منبر پایین آمد و لبهاي من را به سبب اشکالی که به ایشان کرده بودم بوسید. این در حالی بود که من در ابتدا که در درس ایشان شرکت کردم مشاهده کردم که در جلسه درس ایشان کسی از من جوانتر نیست در ادامه جلسات درس ایشان و بعد از چند مرتبه اشکال علمی ایشان عنایت بسیاری به بنده داشتند.

در آن موقع که بنده به شهر قم آمدم و امام خمینی رضوان الله تعالي عليه در قم تشریف داشتند، حوزه علمیه قم توسط سه نفر از مراجع بزرگ قم اداره میشد. امام رضوان الله تعالي علیه با آن هوش و تیزبینی خودشان گفتند برای این که حوزه علمیه قم یک عظمتی پیدا کند خوب است یک شخصیت با عظمت - از نظر علمای نجف و علمای قم در راس حوزه قرار گیرد. آن شخصیت حضرت آیت الله بروجردی اعلي الله تعالي مقامه و از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی بودند و در نجف ساکن بودند. با توجه به این که در شهر قم کسی از شاگردان مرحوم آخوند وجود نداشتند، ایشان تصمیم گرفتند جهت این که حوزه علمیه قم یک عظمتی پیدا کند، خوب است که ایشان را به قم دعوت نمایند.

زمانی که آیت الله بروجردی اعلي الله تعالي مقامه برای معالجه به تهران تشریف آورده بودند، در بیمارستان فیروزآبادی مستقر بودند که شخص امام خمینی رضوان الله تعالي عليه در تهران خدمت ایشان رسیدند و از ایشان تقاضا کردند و ایشان نیز به دلیل عظمت حضرت امام رضوان الله تعالي علیه و این که ایشان تقاضا کرده بودند پذیرفتند و به قم تشریف آوردند. اولین کاری که حضرت آیت الله بروجردی اعلي الله تعالي مقامه کردند ایجاد تحول در حوزه علمیه قم بود. من از سن هجده سالگی به شهر قم آمدم و از آن زمان تاکنون دو تحول مهم در حوزه علمیه قم به وجود آمده است: اول تحول علمي فرهنگي بسيار بالا که نتیجه مهاجرت حضرت آیت الله بروجردی اعلي تعالي مقامه بود.

دوم: تحول سياسي بسیار بالا که نتیجه حضور حضرت امام خمینی رضوان الله تعالي عليه بود. ایشان در حوزه علمیه قم تحول به وجود آوردند این تحول به شکلی بود که قبل از تشریف فرمایی ایشان به قم به گونه ای دیگر بود. حوزه علمیه قم، حوزه بسیار بزرگ و با عظمت بود اما ایشان مسائل فقهي و جواهر که به همراه اقوال آن بیان میشد مسئله را به همراه ریشه سیر تاریخی آن مسئله از زمان ائمه علیهم السلام به همراه اقوال علمای آن زمان اخبار ائمه عليهم السلام و افکار و آرایی که در آن زمان ها در مقابل ائمه علیهم السلام در زمان بنی امیه و بنی عباس وجود داشته است تا زمان ما بیان می کردند. این شیوه یک مهارت خاصی نیاز دارد. حافظه قوی و زحمت زیاد میخواهد. خلاصه این که هر مسئله ای که بیان میشد این شیوه در آن رعایت میشد به طوری که در آن مسئله به وضوع بیان می شد که اهل بیت علیهم السلام در برابر آن مسئله چه می فرمایند و در آن دوره تاریخی چه فرموده اند و این مسئله چه سیر تاریخی را پیموده است تا به ما رسیده است

2-  ارتباط خوب بين شيعه و سني.

مسئله دارالتحرير، مسئله شيخ محمود شلتوت، مصر و سایر مسائل دیگر. در خصوص هدیه پادشاه عربستان خدمت ایشان گفتند که اینها را پادشاه عربستان براي شما فرستاده است. ایشان به آسانی هدیه قبول نمي کرد، زیرا هدایا مشروط به يك مسائلی است ایشان قرآن را پذیرفتند و همراهان ایشان به ایشان گفتند ما سوالی از شما داریم و آن سوال این است که کسانی که از ایران و کشورهای دیگر برای اعمال حج به عربستان می آیند، گاهی اختلاف نظری در برخی مسائل دارند که قابل حل نیست به عنوان مثال فرض کنید ما ایرانی ها وقتی برای عمره تمتع به آنجا می رویم لباس عمره می پوشیم و برای حج احرام میبندیم. اما آنها اینطور نیستند و زمانی که احرام می بندند در لباس هستند تا زمانی که برای اعمال حج می روند و از این قبیل اعمال ... . آیا امکان دارد که یک طرحی باشد که همه علما بنشینند و اعمال حج را یک شکل انجام دهند. چرا باید این اختلافات وجود داشته باشد. آقا فرموند، در سنن ابي داوود در فلان جلد فلان ،صفحه فلان ،باب جابر ابن عبدالله انصاري از حضرت باقر حديثي درباره حج نقل می کند که ما همان را انجام میدهیم این شما هستید که بیراهه رفتید برای این که ما این راه را که جابر بن عبدالله انصاری از حضرت باقر علیه السلام در سنن ابي داوود فلان ،جلد فلان ،باب فلان صفحه ذکر کرده است احاطه و تسلط ایشان بر فقه عام و بر روایات عام و بر کتب عامه مثل کتب ما خيلي خيلي عجيب بود. به این دلیل بود که تحولی که در حوزه علمیه قم به وجود آورند الان نیز آثار ايشان باقي است. بنده در تمام درسهاي ايشان افتخار حضور داشتم از این جهت آنچه در علم رجال دارم از ایشان است. ایشان در علم رجال به اندازه ای تسلط داشتند که چهارده پانزده هزار نفر را که تحقيق المقال نقل مي کند - مثل پدري که فرزند خودش را بشناسد - اینها را يك يك ميشناختند و ذکر می کردند که در کدام طبقه است در چه سال به وجود آمده است کجا بوده است چه بوده است استادش چه کسی است و شاگردش چه کسی است. انسان واقعا از احاطه و تسلط ایشان به علم رجال تعجب مي کرد. از همان درس ایشان که بنده شرکت می کردم و یادداشت می کردم کتاب معجم الروات ثقات را که ترکیب الطبقات و تبيين تعداد روایات است را نوشته ام در این کتاب ثقات، ترکیب طبقات و اینکه هر راوی چند حدیث نقل کرده است بیان شده است. این مطالبی است که ایشان فرموده اند به این شکل که بین صفوان جمال و صفوان مهران فرق زیاد است آن جمال بوده است به عنوان مثال؛ تعداد صد حدیث دارد ولي اين چند هزار حدیث دارد خلاصه شخص آیت الله بروجردي اعلي الله تعالي مقامه ري طبقه بندی کرده اند و در این کتاب من ذکر کرده ام. حضرت آیت الله بروجردی اعلي الله تعالي مقامه عنايت زيادي به کتاب سید بحر العلوم و الفوائد الرجالي داشتند. اين يك نمونه اي از درس اصول است که بنده افتخار شرکت در آن را داشتم. امام خمینی رضوان الله تعالي عليه آقاي گلپايگاني رحمه الله عليه و اساتيد ما در درس اصول ایشان که تابستانها در مسجد بزرگ و زمستانها در مسجد عشق علی برگزار می شد، در کنار هم می نشستیم و ایشان مباحث اصولی را به صورت بسیار عمیق و متین بیان می نمودند و بنده نوشته های بسیاری از ایشان دارم. ایشان عنایت زیادی به شاگردانشان داشتند. ایشان شاگرد پروري مي کردند. گاهی نزدیک ایشان مینشستم و مطلبی مینوشتم. ما در درس اشکال نمیکردیم اما به اندازه اي عنايت داشتند که نوشته ما را می گرفتند و مي خواندند. حتي يك روز که برای تحویل نوشته ام به ایشان رفتم مشاهده کردم افراد ایشان سوار ماشین شدند و در حال حرکت هستند من کنارشان می رفتم و نوشته در دستم بود. ایشان زمانی که مشاهده کردند نوشته در دستم هست به راننده گفتند که نگه دارد و فردای آن روز در بالاي منبر نوشته هاي ما را براي تشويق ما می خوانند که چه نوشته اند و جوابش چه هست تشویق فراوانی از شاگردانشان مي کردند. يكبار از وسائل الشیعه نقل کردند و فرمودند که وسائل خيلي خوب است. ایشان از علما خيلي با احترام نام مي برد. از وسائل الشيعه، تعريف و تمجید می کردند ولي مي گفتند چند نکته است که باید رفع شود که عبارتند از

١. وسائل الشيعه سعی کرده است که خبرها را تقطیع کند. براي هر قطعه اي بابي منعقد کند و خوب است که از ابتدا تا آخر آن خبر را نقل کند زیرا خبر گاهی صدرش، قرینه ذیل است و ذیل قرینه صدر است و يك خبر را در جاي مناسب تري ذکر کند و در جاي دیگر ما به آنجا حواله کنیم. اما خبر را قطعه قطعه کنيم و براي هر قطعه اي يك باب منعقد کنیم این صلاح نیست برای اینکه آن قرائنی که صدر و ذیل با هم دارند از بين مي رود.

۲. دوم اینکه در وسائل الشيعه، حواله ها خیلی زیاد است. چند مطلب به این شکل فرمودند مانند این که از صاحب وسایل نقل میکردند و این که صاحب وسائل از ١٥٠ کتاب نقل کرده است و نصف اینها بلاواسطه بوده است و نصف دیگر مع الواسطه است و فرمودند کسانی که برای رفع این نواقص داوطلب هستند بعد از درس به منزل تشریف بیاورند تا صحبت کنیم از جمله افرادی که رفتیم بنده بودم. خدمت ایشان رسیدیم و ایشان کتابهایی را که نیاز داشتیم به ما دادند و نزديك تابستان بود همگی به روستای وشنوه و يك باغي كه اتاقهاي زيادي داشت رفتیم و در هر اتاقی دو سه نفر هم حجره بودیم. ایشان هفته اي يك مرتبه به باغ تشریف می آوردند و تمام مخارج و اجاره باغ را میدادند و بعد به شهر قم بر می گشتیم و مشغول بودیم کتاب جامع الاحاديث نتيجه یکی از کارهای مرحوم آيت الله العظمي بروجردي رضوان الله تعالي عليه بود. ایشان از لحاظ معنویت در ماه رمضان دعاي ابو حمزه ثمالي را - کلمه کلمه - مي خواندند و گاهي سه ساعت طول می‌کشید ایشان به نماز شب تهجد و دعا، خیلی عنایت داشتند.

اواخر عمرشان يك روز فرمودند که اواخر عمر ماست و ... بعد يك نفر شروع کرد و ابراز داشت که خدمات شما در حوزه علمیه قم و دیگر شهرها بسیار زیاد بوده است. ارتباطتان با جامعه الازهرا و ساختن مساجد و مدارس در کشورهاي ديگر و از این قبیل صحبت ها کردند. آیت الله بروجردي رضوان الله تعالي علیه به ایشان رو کردند و گفتند حدیث داریم که اخلص العمل و ان الناقد البصير البصير... » - با چشم اشک بار ... اكثر من الزاد و ان السفر بعيد بعيد

احكم سفينتك فان البحر عميق عميق و این حدیث را با حالتی خواندند که يك تحولی در کسانی که آنجا حضور داشتند به وجود آمد. یک روز در روستای وشنوه دیدم که مردم با سرعت به منزل آقا می روند و ایشان روي صندلي نشسته اند و افراد می آمدند و صبحانه میخورند از حاج احمد خادم پرسیده اند که آیا خبري شده است و او می گوید که نه آقا فرموده اند که دیشب من خواب دیدم در قم در صحن بزرگ يك جنازه آورده اند و گذاشته اند جلو من گفتند این جنازه سید مرتضي علم الهدي است، شما بر این نماز بخوانید. ایشان فرمودند من فکر می کنم یکی از علمای بزرگ از دنیا رفته باشد آمده ام اینجا و منتظرم در همین حال، حاج احمد آمد و نامه ای آورد که انا لله و انا اليه راجعون آیت الله العظمي سيد محمد تقي خوانساري رحمه الله علیه در همدان مرحوم شده اند و جنازه ایشان را امروز به شهر قم می آورند. آقا فرمودند «انا لله و انا اليه راجعون»، من هم به شهر قم مي روم. ما نیز به شهر قم آمدیم. آیت الله العظمي بروجرد رضوان الله تعالي عليه هر وقت به مسافرت می رفتند، از حرم به مسافرت می رفتند. از مسافرت هم که بر باز می گشتند، ابتدا به حرم حضرت معصومه سلام الله عليها مي آمد، زیارت می کرد و بعد از آن به منزل تشریف می بردند. ایشان وقتی از وشنوه برگشتند برای زیارت و نماز بر جنازه به حرم تشریف آوردند و به سوی جنازه جلو آمدند وگفتند من دیشب در خواب دیدم که جنازه را در همین نقطه گذاشتند. از این قبیل نمونه ها بسیار زیاد است که بنده یاداشت کرده ام.

یکی از جریانها، محمدرضا شاه سلطنت و کارهای ایشان است در زمان ایشان محمدرضا شاه قصد داشت کارهایی انجام دهد که یکی از آنها تقسیم اراضي بود. او خدمت آیت الله العظمي بروجردي رضوان الله تعالي علیه رسید تا موافقت ایشان را براي این کارها که شاهبرای اصلاح مردم در نظر گرفته بود را جلب کند. شاه وقتی مسائل را بیان کرد، آقا فرمودند که این کارها با موازین اسلام جور در نمی آید. شاه گفت که این کارها در بعضی از کشورهاي اسلامي مثل مصر و ترکیه عملي شده است و مسلمان هستند، آقا فرمودند که آنها اول رژیمشان را عوض کردند سلطنت را کنار گذاشتند و تبدیل به جمهوري کردند ولی اینجا این کار نشده است. شاه وقتی این را شنیدند به اندازه ای محکوم و مبهوت شد که خداحافظی کرد و رفت.

بنده چند سال گذشته در شهر بروجرد به منزل ایشان که دارای حیاط کوچکی، است رفتم هنوز سجاده ایشان در منزلشان هست آثار معنویت در آن اتاق وجود دارد بنده هم دو رکعت نماز خواندم و خيلي خوب است که همینطور باشد هنوز معنوت را مي شود در آنجا درك كرد.

کار شما بسیار مقدس و مهم است این کنگره نیز باید وسیع باشد تا بتوانید ابعاد شخصیت ایشان را بیان کنید و این کار مقدس است و لازم است انجام شود.

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

 

تصاویر
  • مصاحبه با آیت الله العظمی نوری همدانی در پیش کنگره نکوداشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی با عنوان شکوه مرجعیت