دوره جامع نمایهسازی و چکیدهنویسی
جلسه پنجم: چکیده تمامنما (4)
پنجمین جلسه از «دوره جامع نمایهسازی و چکیدهنویسی» از سری جلسات دورهمی علمی کتابداران که هر هفته به همت کتابخانه آیتالله العظمی بروجردی و با تدریس دکتر سیدمهدی طاهری دانشیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار میگردد، در روز پنجشنبه 27 مرداد ماه 1401 به صورت مجازی تشکیل شد.
در ابتدای این جلسه دکتر طاهری، مدرس کارگاه، به مرور مباحث جلسه گذشته پرداختند و در ادامه به مطالب دیگر اشاره کردند و گفتند: در جلسات قبل درباره چگونگی بیان روششناسی در چکیده تمامنما نکات مهمی را بیان کردیم که با به کارگیری آن نکات میتوانید یک چکیده قابلقبول براساس استانداردهای جهانی تهیه کنید. همانگونه که قبلاً هم اشاره شد، در چکیده تمامنما اگر نکته خاصی درباره روششناسی پژوهش شما وجود دارد، باید در این قسمت بیان شود. چرا که هدف از چکیده تمامنما این است که خواننده از خواندن دوباره متن بینیاز شود؛ یعنی بتوانیم حرف کامل خود را در چکیده مقاله در 250 یا در چکیده پایاننامه و رساله در500 کلمه بیان کنیم. روششناسی به دلیل اینکه اعتبار یافتهها و دادههای گردآوری شده شما را نشان میدهد، بسیار حائز اهمیت است که با جزئیات کامل بیان شود. البته در روششناسی لزومی ندارد که خلاصهای از پرسشنامه بیان شود، معمولاً پرسشنامه را در انتهای پژوهش و در پیوست میآوریم. در روششناسی فقط به مؤلفههای اصلی اشاره میشود. شما میتوانید پرسشنامه خود را در انتهای پایاننامه یا رساله در پیوست بیاورید. معمولاً اولین پیوستها ابزار گردآوری داده مثل پرسشنامه، چک لیست و ... است. ولی در روششناسی، درباره پرسشنامه که به نوعی یک متادیتاست، صحبت میشود و اینکه چه مؤلفهها و چه گویهها و ساختاری دارد، بیان میگردد. این کار برای کسانی که پژوهشهای پیمایشی انجام میدهند مفید است و این کمک میکند، کسی که کل متن را میخواند کاملاً متوجه شود که هر قسمت پرسشنامه متناظر با کدام بخش است.
نکته:
در روششناسی، برخی معتقدند که اول، روش پژوهش باید بیان شود و بعد جامعه پژوهش، برخی از کارشناسان نظرشان این است که اول باید جامعه پژوهش را بیان کنیم و بعد بگوییم که روشمان چیست. در این مقوله اختلاف نظر است، ولی معمولاً ابتدا روش را میآورند و بعد به جامعه پژوهش اشاره مینمایند. در واقع این نظر، غالب شده است.
به طور کلی شما باید روش پژوهش را حتماً اشاره کنید که احتمالاً در ابتدای چکیده میآورید؛ یعنی بعد از هدف به روش پژوهش اشاره میکنید، سپس به سراغ جامعه پژوهش میروید و دقیقاً بیان میکنید و اگر نکته خاصی هم داشت بیان میشود.
نکته:
ما در جامعه پژوهش حتماً باید تمام جزئیات جامعه را بیان کنیم، معمولاً، هم در پایاننامهها و رسالهها و هم در گزارشهای پژوهشی مثل مقاله و ... پژوهشگران، این بخش را ناقص مینویسند. در چکیده باید به صورت کامل ویژگیهای جامعه پژوهش را بیان کنیم و اگر توضیح خاصی هم دارد در قالب آن ویژگیها بیان کنیم، ولی لازم نیست جزئیات را به صورت کامل در چکیده منعکس نماییم. به طور کلی یک سری نکات در روششناسی هست که نیاز است در چکیده بیان شود.
اگر تعداد واژگان اجازه بدهد، بد نیست که اشاره شود که برای اعتبارسنجی از چه استفاده شده است. چراکه اعتبارسنجی در همه پژوهشها مهم است. یا میتوانیم به صورت کلی بگوییم از ابزارهای استاندارد برای اعتبارسنجی استفاده شده است.
نکته:
در چکیده، پیشینههای پژوهش را نمیآوریم. ولی در روش گردآوری داده اگر نکته خاصی وجود داشته باشد، اشاره میشود وگرنه لزومی ندارد که بیان شود. میتوانیم بگوییم از ابزار سیاههو ارسی استفاده شده و اگر این سیاههوارسی را خودمان طراحی کرده باشیم، میتوانم به آن اشاره کنیم و یا اگر از منبع یا استاندارد خاصی استفاده کرده باشیم، آن استاندارد را ذکر کنیم.
در قسمت بعدی چکیده به سراغ یافتهها میرویم. همانگونه که اشاره کردیم، در چکیده های تمامنما برای مقالات تا 250 کلمه و برای پایاننامه و رساله تا 500 کلمه مجاز هستیم. ما از دو جا میتوانیم یافتههای پژوهش را استخراج کنیم و در چکیده بیان کنیم. یک مورد در فصل چهار پایاننامه یا رساله است. البته فصل چهارم مربوط به تجزیه و تحلیل دادههاست و معمولاً شرح مختصری در قالب جداول میآوریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. اما بهترین جا برای پیدا کردن یافتهها، فصل پنجم است؛ یعنی فصل بحث و نتیجه گیری و در بخش نتیجه گیری. هم یافتهها و هم حرف نهایی و نتیجه پژوهش را میتوانیم از آنجا استخراج کنیم، ولی چون ممکن است که فصل پنجم خیلی خوب تدوین نشده باشد، بنابراین میتوانیم از فصل چهار و از شرح مختصری که در ذیل جداول بیان شده است، استفاده کنیم.
نکته:
برایند جداول متعدد از یافتههای مختلف را میتوانیم از فصل چهار استخراج و در چکیده بیان کنیم. بعلت محدودیت واژگانی، تکبهتک نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.
مقداری استخراج یافتهها از فصل چهارم پایاننامه یا رساله و اگر مقاله باشد از بخشی از پژوهش که مربوط به تجزیه و تحلیل دادهها یا یافتههاست، مشکل است. سختترین بخش تهیه چکیده برای کسی که چکیده مینویسد، همین بخش است. بخصوص برای کسی که برای کار دیگران چکیده تهیه میکند. چون پژوهشگر بر کار خود مسلط است، خودش نوشته را می شناسد و میداند که یافتههای پژوهش چه بوده، ولی چکیدهنویس احاطه و اشراف کامل روی متن پژوهش ندارد. به همین دلیل از دو بخش میتواند برای این کار استفاده کند، یکی بخش تجزیه و تحلیل دادههاست و همانطور که قبلاً اشاره شد، باید برایند یافتهها را منعکس کند و دیگری بخش نتیجهگیری است که از همه بهتر است. زمانی دادههای گردآوری شده تبدیل به یافته میشوند که تفسیر شده باشند؛ یعنی روی آنها تفسیر انجام شده باشد. تفسیر یعنی اینکه شما داده گردآوری شده را بسط دهید و با دانش زمینهای خود و با منابع دیگر دانش ارتباط برقرار کنید و با یافتههای پژوهشهای دیگر مقایسه کنید. در مقاله هم بهترین جا برای پیداکردن یافتهها همان بخش تجزیه و تحلیل دادههاست که برایند آنها را در چکیده بیاورید و دیگری بخش نتیجهگیری است که در پایاننامه و رساله در انتهای فصل پنجم است. ممکن است عنوان نداشته باشد، ولی بخش پایانی که از یافتههای بدست آمده نتیجهگیری میکند، برای بخش نتیجه گیری چکیده مناسب است. در مقالهها شما میتوانید از بخش تجزیه و تحلیل دادهها که اصطلاحاً یافتهها میگویند، استفاده کنید. همچنین میتوانید از بخش نتیجهگیری استفاده نمایید. یعنی یافتهها را هم، میتوانید در بخش نتیجهگیری چکیده بیاورید، چون در ابتدا به آن اشاره میکنند.
بخش بعدی در چکیده، نتیجهگیری است که انجام شده؛ یعنی حرف نهایی که پژوهشگر میزند. که معمولاً در انتهای مقاله است و در سطور آخر حرف کلی با عبارت «به طور کلی ...» بیان میشود.
سپس برای یادگیری بیشتر چند نمونه چکیده مقالات منتشر شده در مجلات معتبر را بررسی میکنیم و آموختههای خود را در آنها به کار میبریم.
تهیه و تنظیم گزارش: بنت الهدی موحدی محب