بسم الله الرحمن الرحیم أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فىِ السَّمَاءِ * تُؤْتىِ أُكُلَهَا كلَُّ حِينِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ* آيا نديدهاى كه خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاك چون درختى پاك، ريشهاش در زمين استوار و شاخههايش در آسمان است.* به اذن خدا هر زمان ميوه خود را مىدهد. خدا براى مردم مثلها مىآورد، باشد كه پند گيرند.* آیه 24 و 25 سوره 14 در این دو آیه کریمه پروردگار جهان هستی مثلی زده است تا به بهترین وجه آثار و برکات کار و گفتار نیکو و به تعبیر قرآنی طیّب را به نمایش بگذارد. آری سخن و کار نیک و طیب همانند درخت تناور و سر به فلک کشیدهای است که ریشههایش در اعماق زمین جا خوش کرده و شاخههایش سر به فلک و آسمانها میساید؛ و همیشه و پیوسته در حال میوه دادن و بهرهمند ساختن همگان است. یکی از مصداقها و نمونههای این درخت پر بار و برکت کتابخانهی مسجد اعظم قم و نشریهی آن میباشد که در عصر ما در معرض تماشای نظارهگران و بهره برداری همگان است. نهال این شجرهی طیبه و درخت پر برکت به دست توانای زعیم فقید عالم تشیع حضرت آیة الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی قدس سره غرس شده که اکنون همچون درخت پر میوهای خودنمایی میکند و همگان را با اراده و اذن خداوند بهرهمند میسازد. چون از افرادی که از ابتدای مراسم تأسیس این کتابخانه و غرس این درخت و همچنین مراسم افتتاح و به بار نشستن آن حضور داشته و در جریان رشد و نموّ آن قرار داشتهاند تنها اینجانب باقی بوده و حضور دارم لذا مدیریت محترم فعلی کتابخانه خواستهاند که خلاصهای از آنچه در این زمینه به یاد دارم را به نگارش درآورم تا در ضمن نشریهای که به جهت معرّفی نشریهی کتابخانه آماده چاپ کردهاند در معرض مطالعهی فرهنگ دوستان قرار دهند. درست به یاد دارم که به مناسبت عید نیمهی شعبان میلاد با سعادت حضرت ولیعصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف در سال 1379 ه.ق که مصادف با شنبه 23 بهمن ماه سال 1338 ه.ش بود در خدمت مرحوم والد معظم حضرت آیة الله دانش آشتیانی به محضر شریف حضرت آیة الله العظمی بروجردی تشرّف حاصل کرده و در این جلسه پر برکت بود که نهال این درخت غرس و کاشته شد و آن زعیم بزرگ دستور تأسیس و راه اندازی کتابخانهای در ساختمانی در ضلع غربی مسجد اعظم صادر فرموده و برحسب دستور معظم له کلید آن ساختمان به همراه کتبی چند در همان جلسه تحویل آیة الله والد داده شد. فردای آن روز مرحوم والد بازدیدی از محل بعمل آورده و نواقص و کمبودهایی را ملاحظه فرمودند که بعداً مرحوم آیة الله بروجردی را در جریان آنها قرار دادند از جمله نیاز کتابخانه به سالن مطالعه که بیدرنگ دستور انجام کار صادر وحدود یکسال زمان برد تا سالنها آماده و تجهیز گردید. نیمهی شعبان سال بعد کتابخانه آمادهی افتتاح و بهرهبرداری شده بود که مصادف با ایام بیماری مؤسس محترم آن گردید لذا مراسم افتتاح به تأخیر افتاد تا پس از ماه مبارک رمضان امّا هنوز 13 روز از ماه شوال نگذشته بود که روح بلند آن زعیم عالیقدر به عالم بالا پرکشید و با کمال تأسف حادثهی دردناک و جبران ناپذیر درگذشت آن زعیم بزرگ پیش آمد و مراسم افتتاح با تأخیر مجددی روبهرو شد تا مراسم چهلمین روز درگذشت که از طرف مرحوم آیة الله دانش بهمین مناسبت مجلسی برگزار شد و پس از پایان آن مجلس که سخنرانی آن را هم خود معظم له به عهده داشت از حاضرین دعوت فرمودند برای برگزاری مراسم افتتاحیه در محلّ کتابخانه حضور یابند که با استقبال مراجع و علما و فضلای حوزه روبرو شد و در حالیکه اشک ماتم و شوق به هم آمیخته بود و با استماع سرودهای که یکی از سرایندگان در همین زمینه سروده بود مراسم افتتاحیه به پایان رسید و در همین زمان یعنی هجدهم اردیبهشت 1340 برابر بیست و دوم ذی القعده 1380 شماره نخست نشریهی کتابخانه بهمین مناسبت انتشار یافت و این درخت با برکت اولین میوه خود را در اختیار معرفت جویان قرار داد. والد معظم رحمه الله پس از افتتاح کتابخانه در ضمن اشتغالات فراوان و درگیری با مشکلات خاص مدیریتی کتابخانهی نوپا و ادارهی آبرومندانه آن باز از فکر نشریهی آن غافل نبوده و تا چهار سال دیگر سالی یک شماره به مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم آیة الله العظمی بروجردی بر شمارگان آن افزودند. و در پنجمین شمارهی سالانه وعده فرمودند که آن را با فاصلهی زمانی کمتر و محتوای بیشتر هر چه زودتر به طالبین علم و معرفت ارائه کنند که نخستین شماره از این دورهی جدید که ششمین شمارهی نشریه بود در ذی حجه سال 1384 ه.ق مصادف با اردیبهشت 1344 ه.ش به نام غدیر منتشر گشت و پس از آن شمارگانی به نامهای مولود، نور، مبعث، رحمت و سالگرد که هر یک از نامها اشاره به مناسبتی داشت تا شش شماره تقدیم فضیلت خواهان و دانش دوستان قرار گرفت و یک سالی هم به این منوال سپری گردید تا آنکه سال بعد که استقبال طالبین را ملاحظه کردند تصمیم گرفتند که نشریه را به صورت ماهانه هر ماه یک شماره منتشر نمایند که 12 شماره هم از فروردین تا اسفند سال 1345 ه.ش بدینگونه منتشر شد ولی متأسفانه مشکلات مالی و جز آن که به برخی از آنها ذیلاً اشاره میشود سبب شد که این ستارهای که مدتی در حوزهی علمیّهی قم پرتو افکنی میکرد غروب کند و در افق پنهان گردد. از جمله مشکلات: 1. تنها بودن والد معظّم در این میدان پر تنش بود که میبایست هم مدیر مسئول باشند و هم سردبیر و هم مسئول روابط عمومی و هم مدیر مالی تا آنجا که برای گرفتن مقالات از نویسندگان و بازبینی آنها و تحویل دادن به چاپخانه و اشراف بر کار چاپ و حتی غلط گیری چاپی را که نیاز به یک تشکیلات چندین نفره دارد خود آن مرحوم به تنهایی انجام داده و مشکلات آن را به دوش میکشیدند. 2. نامهربانیها و کم لطفیهایی که از ناحیه کسانی متوجه معظم له میشد که از آنها انتظار همکاری و همفکری داشتند. به یاد دارم روزی دردمندانه دربارهی یکی از کم لطفیها میفرمودند که به یکی از آقایانی که مدرّس اخلاق بود و نوشتههای اخلاقی فراوانی داشت برای گرفتن نوشتاری برای درج در نشریه مراجعه فرموده بودند با این جواب که برای ایشان بسیار دردآور بود مواجه شدند «من زحمت بکشم مقاله بدهم و فلانی آقایی آن را بکند» که شنیدن این پاسخ برای ایشان بسیار دردناک و غمبار بود. در پایان اشاره به این نکته هم ضروری است که در مقابل این نامهربانیها از همدردی افراد فرهیخته و دردمندی هم برخوردار بودند که با همکاری و همفکری خود، ایشان را یاری میفرمودند که به چند نفری از آنان که دار فانی را وداع کرده و به رحمت ایزدی پیوستهاند اشاره میشود: 1. مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ مرتضی حایری که از دوستان نزدیک مرحوم والد بودند و با بزرگواری خود و ارسال مقالات تفسیری خود خوانندگان را بهرهمند میساختند. 2. مرحوم آیة الله حاج شیخ حسین شب زنده دار جهرمی که بی هیچ چشمداشتی مقالات اخلاقی و غیره را ارائه میفرمودند. 3. مرحوم حجة الاسلام و المسلمین مصطفی زمانی که تاریخ انبیاء (ع) را به صورت داستان ارائه میکردند. 4. مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسین بهجتی شفق که سرودههای دلنشین خود را بی هیچ منتی تقدیم میکردند. 5. مرحوم حاج محمد صادق حشمت که از اشعار آیینی خود در مناسبتهای مختلف خوانندگان را بهرهمند میساختند. خداوند همهی این عزیزان را مورد رحمت و عنایت خود قرار دهد. البته افراد دیگری هم از اعزّه و فضلا همکاری داشتهاند که چون در قید حیاتند ذکر نام آنان را صلاح ندانسته و برای آنان توفیقات روزافزون و سلامتی کامل را خواستارم. و آخرین نکته اینکه مقابله با مشکلات این راه مرحوم آیة الله والد (ره) را از توجه به مشکلاتی که بر جامعهی آن روزگار سایه افکنده بود غافل نمیساخت؛ از جمله با اینکه در آن دوران ستمشاهی که نام بردن از مرحوم امام خمینی قدس سرّه در نشریات ممنوع و همراه با دردسرهای خاص خود بود مرحوم والد به مناسبتهای مختلف از جمله در زمرهی اهدا کنندگان کتاب و یا معرفی کتب مؤلفین از آن مرحوم نام برده و بدینوسیله یاد ایشان را گرامی میداشتند. والسلام علیکم و رحمة الله محمد تقی دانش |