موضوع: ویژگی های پژوهشگر و تاریخچه گراندد تئوری
بیستوپنجمین جلسه از دوره روشهای تدوین پایاننامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا در روز چهارشنبه 24 آذر 1400 به صورت آنلاین برگزار شد. این جلسات از سری نشستهای دورهمی علمی کتابداران استان قم است که به همت کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی و با تدریس دکتر سیدمهدی طاهری رئیس کتابخانه مرکزی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل میشود.
دکتر طاهری در ابتدای این جلسه به هفته پژوهش اشاره کردند و گفتند: در هفته پژوهش قرار داریم و معمولاً در این هفته سه گروه رخداد برگزار میشود: یکی نشستها یا سخنرانیهایی که به مناسبت این هفته برگزار میگردد و افراد، گزارش پژوهشهای خود را ارائه میدهند. البته به صورت گزینشی، چون معمولاً پژوشهای زیادی صورت میگیرد و نمیتوان به تمامی آنها پرداخت. معمولاً پژوهشهای برون موسسهای در اولویت ارائه هستند. دیگری کارگاههای آموزشی یا نشستهای تخصصی است که بیشتر جنبه آموزشی دارند. دودیگر مراسم تقدیر و تجلیل از پژوهشگران برتر است که از پژوهشگرانی که در طول سال نسبت به بقیه فعالیت بیشتری داشتهاند، یا مقالات بیشتری ارائه داده و کتاب بیشتری نوشتهاند، تقدیر به عمل میآید. به طور کلی، این هفته بهانه خوبی برای اینگونه فعالتیها است. از این لحاظ که دروه زمانی خاصی را به بررسی فعالیتهای پژوهشگران اختصاص دهیم. منتها پژوهش محدود به یک هفته و دو هفته نیست، چرا که پژوهش باید در طول سال انجام شود و تاکید بر این است که رخداد هفته پژوهش انگیزهای را ایجاد کند که پژوهشگران در طول سال تلاش بیشتری انجام دهند و باعث ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانشجویان باشد. نکتهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم درباره ماهیت پژوهش و پژوهشگری است و اینکه یک پژوهشگر چه ویژگی هایی باید داشته باشد.
پژوهش فرایندی بسیار ارزشمند است و از آنجایی که انسان یک موجود کنجکاو و کنکاشگر و علاقمند به دانایی است، زمانی که این انگیزه و کنکاش برای شناخت عالم هستی در او شکل میگیرد، باعث ایجاد رفتارهایی در وی میشود. شاید مهمترین وظیفهای که انسان از انسان بودن دارد، پیداکردن شناخت از عالم هستی است که منتهی به شناخت خداوند میگردد. هر چقدر این درک بیشتر میشود، جایگاه بالاتری در عالم هستی پیدا میکند و متفاوت از دیگران میشود. خداوند هم عنایت ویژهای به او خواهد نمود.
این روحیه کنکاشگری در انسان یک نوع تقدیر و تشکر از نعمت عقلانیت، تفکر و منطق است که خداوند به انسان عطا فرموده است. این روحیه در قالب یک سری رفتار بازنمون پیدا میکند. وقتی این رفتارها سیستماتیک و هدفمند میشود، تبدیل به پژوهش میگردد، یعنی پژوهش نشأت گرفته از نعمت عقلانیت انسان است که باید در راستای شناخت انجام شود.
همانطور که از ساختار واژه انگلیسی پژوهش (research) برمیآید، یعنی تکرار و جستجوهای متعدد، تا پژوهشگر رابطهای را از بین بینهایت رابطه کشف کند.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که، فرایند یادگیری، درک دانش و پژوهشگری تا ابد ادامه دارد و محدود به زمان و مکان نیست و همواره ادامه پیدا خواهد کرد. نه به این معنا که در پژوهش زمان و مکان مطرح نیست، هر پژوهشی وابسته به زمان و مکان خود است. اما به این معنی است که پژوهش و پژوهشگری همیشه در طول زمان و تا ابد وجود دارد و هیچوقت تمام نمیشود. بنابراین کسی که وارد حوزه پژوهش میشود، وارد فضایی بینهایت شدهاست که همیشه ادامه دارد.
در نهایت، بحث این است که پژوهش و پژوهشگری را یک فعالیت ارزشمند بدانید، به این دلیل که ما از طریق پژوهش به شناخت میرسیم و این شناخت جایگاه ما را در عالم هستی ارتقا میبخشد. هرچه بالاتر برویم به شناخت بیشتری دست پیدا میکنیم و این فرایند لذتبخش است و رفته رفته این شناخت به معرفت تبدیل میشود، کسی که معرفت پیدا کند، خداوند چشمههای حکمت را در دلش جاری میسازد و خداوند، جایگاه ویژهای در عالم هستی برای وی قائل میشود و درهای جدیدی را به رویش میگشاید.
حال به تعریف پژوهش می پردازیم: رفتار برخاسته از روحیه کنکاشگری و کنجکاوی انسان را که مبتنی بر منطق و عقلانیت است، وقتی در راستای هدف خاصی، به صورت نظاممند و دارای ساختار و نظم باشد، پژوهش میگویند.
پژوهشگر بعنوان کسی که فرایند پژوهش را انجام میدهد، یا فاعل آن فرایند است، باید دارای مجموعهای از ویژگیهای خاص باشد. نگاه پژوهشگر به عالم و درکی که از آن دارد، متفاوت است. پژوهشگر باید نوع نگاه و مشاهدات متفاوت داشته باشد. دقیق و با تامل باشد. از هر رخدادی به راحتی عبور نکند، علت و چرایی و چیستی آن رخداد را بررسی نماید. اگر چیزی میبیند یا میشنود، در مورد آن تفکر و تعمق کند. همیشه باید پدیدههای پیرامون خود را تحلیل کند، دنبالِ روابطِ عواملی که در کنار هم قرار گرفتهاند تا یک اتفاق شکل بگیرد، باشد. فرقی نمیکند که در چه حوزهای باشد.
این درست است که هر حوزهای دیدگاه خاصی برای پژوهشگر خود میسازد، که اتفاقاً خیلی مهم است. اما میتواند نسبت به همه پدیدههای اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی محیط پیرامون خود حساس شود و روی آنها تامل کند. پژوهشگر، شخصی است که همیشه در حال یادگیری است، همیشه ثبت میکند و همیشه و به همه چیز دقت دارد. مشاهدات دقیقی دارد. از هیچ پدیده یا اتفاقی به راحتی نمیگذرد. بخصوص اگر از دیدگاه هستی شناسانه به آن بنگرد و بداند که تمام مشاهدات و ادراکات و دریافتها مخصوص خود فرد است.
همه رفتارهای یک پژوهشگر براساس نظم است، زیادهگویی و پراکندهگویی ندارد، نظم فکری دارد. بروندادهای یک پژوهشگر خاص و محدود هستند. یک پژوهشگر واقعی علاقمند به زیادهگویی نیست. از هذیانگویی و حرفهای بیهوده فاصله میگیرد. پژوهشگر دنبال علت و معلولهاست، به دنبال درک حقایق است. هر چیزی را سطحی نمیپذیرد، با مطالعه حرف میزند و با مطالعه حرفی را میپذیرد. یا به منابعی مراجعه میکند که مطلب را تایید یا رد کند.
پژوهشگر باید تلاش کند که این روحیه را در خود تقویت و حفظ نماید. اگر به دانشمندان و متفکران بزرگ نگاه کنید، همواره در حال تفکر و پرسشگری و تعمق بودند، به طوری که بخشی از روز خود را به تفکر اختصاص میدادند.
در ادامه به بررسی و چگونگی روش گراندد تئوری میپردازیم:
خوشبختانه جلسات گذشته در خصوص تفاوت پژوهشهای کیفی و کمی صحبت کردیم و یک سری ویژگیها را برای هرکدام برشمردیم. تعمق بیشتر و نگاه دقیق و پویا به حقایق و ماهیت استقرایی پژوهشهای کیفی. البته پژوهشهای کیفی از لحاظ رویکرد و دیدگاه، رویکردی قیاسی دارند. اما از لحاظ فرایند و عملی که پژوهشگر انجام می دهد و فرایندی که طی می کند، بالعکس هستند.
گراندد تئوری یا نظریه زمینهای، به عنوان روشی است که در طبقهبندیها در ذیل روشهای کیفی قرار میگیرد.
این روش به دلیل ماهیت بسیار خاصی که دارد، وارد مقوله و دیدگاهی از شیوه پژوهش میشود که بشدت به درک مفاهیم انتزاعی و عالم معنا مرتبط است. به همین دلیل هیچگاه این نوع پژوهش پایان نمیپذیرد. همانطور که پژوهش کیفی به حقایق، دیدگاه پویا دارد، این روش نیز بدلیل تطابق بسیار زیاد با رویکرد کیفی، همواره در حال رشد است.
گراندد تئوری در برابر گرندد تئوری است. گرندد تئوری یعنی نظریاتی که رشد پیدا کردند. اما گراندد تئوری یعنی نظریهای که از زمینه برخواسته، یعنی اصلا وجود نداشته و یا در زمینهای هم که بوده، از این دیدگاه خاص نپرداخته. یعنی ممکن است در آن زمینه یا حوزه پژوهشی قبلاً کار شده ولی از دیدگاه خاصی به آن نپرداخته اند. پس دلیل ایجاد گراندد تئوری، اولاً کیفی است، به این معنی که دنبال نظریه پردازی است و نه به دنبال بسط و تبیین نظریات دیگر، ثانیاً یا این نظریه اصلا وجود نداشته و از زمینه برخاسته و از ابتدا به وجود آمده است، یا اینکه از این دیدگاه به آن پرداخته نشده و این اولین باری است که با این دیدگاه خاص به آن نگاه میشود و مولفهها شناسایی میشود، تا به متغیر تبدیل شوند. همانطور که میدانید در پژوهشهای کیفی متغیرها از ابتدا مشخص نیستند، بلکه مولفهها مشخصاند و بعد در حین پژوهش تبدیل به متغیر میشوند.
روش گراندد تئوری در سال 1965 میلادی توسط دو دانشمند به نامهای خانم گلیزر و آقای استراوس مطرح گردید و کتابی تالیف کردند با عنوان discovery of Grounded Theory (کشف روش گراندد تئوری) مطالعات این دو دانشمند روی بیماران صعب العلاجی بود که امیدی به زندگی نداشتند. با بیماران صحبت کردند و دیدگاه آنها را نسبت به مرگ جویا شدند تا ببینند که دیدگاه آنها چه تفاوتی با دیدگاه افراد دیگر دارد. سپس از دل بررسی این دیدگاهها نظریهای را استخراج نمودند. بعدها این دو دانشمند با یکدیگر اختلاف نظر پیدا کردند. چراکه ماهیت پژوهش کیفی به این صورت است. آنقدر لایه لایه و تودرتو است که هر کسی تصور میکند دیگری متوجه نمیشود.
بنابراین این روش از جایی شکل گرفت که از زمینه یا دیدگاه خاصی، نگاه جدیدی نسبت به کشف پدیدهها و حقایق و ارتباط بین آنها داشته باشد و با پژوهش اینچنینی و تعمق و تفسیر آن به طرح نظریه بپردازد. نظریهای که بعدها بتوان از آن استفاده نمود و تعمیم داد و بتوان بر اساس آن پیشگویی کرد، یا آن را بسط داده و از آن استفاده کرد. به این معنا که هم تعمیم و هم پیشگویی در آن به وجود میآید.
در روش گراندد تئوری ما وارد فضایی میشویم که با عمیق شدن روی موضوعی که تا کنون درباره آن بحث نشده و نظریهای راجع به آن وجود ندارد و یا از دیدگاه جدیدی به آن نگاه میشود تا به یافتهها یا درکی برسیم که آن درک، امکان تعمیم در نمونههای مشابه داشته باشد. هر چه این نظریه تطابق بیشتری داشته باشد، ماندگاری بیشتری نیز دارد. مانند نظریه مازلو
در این نظریه، روی برداشتهای افراد مرتبط با یک دیدگاه، حقیقت یا موجودیت خاص مطالعه میکنیم تا ببینیم درک و شناخت آنها از این پدیده یا حقیقت چیست و بعد با تفسیر دقیق آن و برقراری ارتباط بین دیدگاههای آنها، به بیان نظریه میپردازیم.
در جلسه آینده به تفصیل درباره روش گراندد تئوری و مفهوم سازی بحث خواهیم کرد.
تهیه و تنظیم گزارش: بنت الهدی موحدی محب