دکتر طاهری در ابتدای جلسه عنوان کردند: این جلسه اختصاص پیدا میکند به چگونگی تدوین پروپوزال پایاننامه ارشد و رساله دکترا
ایشان افزودند: همانگونه که میدانید دانشجویان تحصیلات تکمیلی باید پژوهشی انجام دهند تا درجه کارشناسیارشد یا دکترا دریافت کنند. این پژوهش فرایندی است که یک نقطه آغاز و یک نقطه پایان دارد. آغاز آن با طرح و انتخاب موضوع و نقطه پایان آن هم دفاع از گزارش پژوهشی است که تهیه میشود.
وی ادامه داد: در مورد پروپوزال، رویکردها متفاوت است و چگونگی نگارش آن در مقاطع ارشد و دکترا متفاوت است . در مقطع ارشد با تساهل و تسامح بیشتری با آن برخورد میشود ولی در مقطع دکترا تدوین پروپوزال خیلی مهم است و نیاز به دفاع دارد، لذا جلساتی مانند جلسه دفاع از رساله دارد که دانشجو باید از پروپوزال خود دفاع کند. گاهی اوقات چندین جلسه برگزار میشود تا یک پروپوزال به تصویب برسد. در مقطع دکترا معمولاً حساسیت روی تصویب پروپوزال بیشتر است و وقتی پروپوزال تصویب شد، مشکل تا حدود زیادی حل میشود و دفاع از رساله آسانتر صورت میگیرد. ابتدا درباره پروپوزال کارشناسیارشد صحبت خواهیم کرد و سپس به پروپوزال رساله دکترا میپردازیم که زمان بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد.
در جلسه دفاع پایان نامه یا رساله بیشترین اشکالاتی که گرفته میشود، مربوط به نگارش و ساختار و ... است. اما در جلسه دفاع پروپوزال، کاملاً متمرکز روی موضوع میشوند و برای تصویب آن، داوران باید قانع شوند که این موضوع قابلیت پژوهش دارد یا خیر. بخشی از این موفقیت به دانشجو برمیگردد که تا چه اندازه سوار بر موضوع هست و آیا میتواند از موضوع پیشنهادی خود دفاع کند یا خیر و بخشی از آن به اساتید راهنما و مشاور مربوط میشود که چقدر برای دانشجو وقت بگذارند. بخشی دیگر به سختگیری داوران مربوط میشود. برخی از داوران دقت خاصی روی موضوع دارند و حساسیت نشان میدهند تا کار قوی تحویل دهند.
این جلسه مکمل جلسات گذشته پایاننامهنویسی خواهد بود و تفاوتهای بین پروپوزال و متن رساله را بیان خواهیم کرد که چه آیتمهایی در پروپوزال ذکر میشود و چه موارد ذکر نمیشود. بنابراین تمام نکاتی که در مورد روششناسی، ساختار، کیفیت و پیداکردن موضوع و بیان مسئله قبلاً گفته شد، در مورد پروپوزال هم صدق میکند و تفاوت چندانی ندارد. هر دو بروندادهای علمی یک رساله هستند که در دو مرحله یکی در ابتدای پژوهش و یکی در انتهای آن که باید گزارش پژوهش تنظیم شود، روی آن بحث میشود. ابتدا به سراغ تدوین پروپوزال کارشناسیارشد میرویم. تصور غالب این است که دانشجوی کارشناسیارشد برای اولین بار است که به صورت ساختارمند کار پژوهشی انجام میدهد. بنابراین خیلی سختگیری نمیکنند و انتظار زیادی از دانشجوی کارشناسیارشد نمیرود. معمولاً نقطه شروع بسیاری از پژوهشگران بزرگ نیز پایاننامه کارشناسیارشد آنهاست. ساختار پروپوزالها در دانشگاههای مختلف، متفاوت از یکدیگر است. شاید بتوان به جرات گفت دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه و از لحاظ فرمها و ساختار تنظیم پروپوزال بسیار قوی کار کرده است. در سایت دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات نمونههای خوبی از پروپوزال مربوط به کارشناسیارشد و دکترا قرار داده شده است و همه آنها سیستماتیک تنظیم شدهاند. برخی دانشگاهها سبکهای مخصوص به خود دارند و از شیوهنامه خاصی پیروی میکنند. بنابراین دانشجویان حتماً باید فرمها را از وبسایت دانشکده دریافت کنند و در قالب آن فرم پروپوزال خود را تنظیم نمایند.
در پروپوزال، دانشجو پیشنهاد میدهد که درباره چنین موضوعی پژوهش انجام دهد و در آن یک سری از ارکان پژوهش را ثبت میکند. به طور کلی اگر ما ساختار یک گزارش پژوهشی که بر اساس یکی از سبکهای APA، ونکوور و ... است را نگاه کنیم، شامل پنج بخش میشود: 1. بخش معرفی پژوهش(کلیات) 2. مبانی نظری و مرور پیشینهها 3. روششناسی 4. تجزیه و تحلیل دادهها 5. یافتهها و نتیجهگیری
در پیشنهاده یا همان پروپوزال سه بخش اول را باید تبیین کنید زیرا هنوز پژوهشی انجام نشده که یافته و تجزیه و تحلیل داده داشته باشیم و یا نتیجهگیری صورت گرفته باشد. بنابراین سه بخش در پروپوزال درج میشود: 1. معرفی پژوهش 2. مبانی نظری و مرور پیشینهها و 3. روش شناسی.
در بخش اول یعنی معرفی پژوهش، معمولاً در فرمها باید ابتدا اساتید راهنما و مشاور را معرفی کنید. قبل از جلسه دفاع استاد راهنما تعیین میشود و در جلسه دفاع نیز استاد مشاور مشخص میگردد. گاهی اوقات هم از ابتدا هر دو استاد معرفی میشوند. در برخی موارد هم بعد از جلسه دفاع از پروپوزال، استادهای راهنما و مشاور تعیین میشوند. در ایران این شیوه زیاد متداول نیست و ابتدا اساتید تعیین میشوند و پروپوزال زیرنظر استاد راهنما تنظیم میشود.
برای مقطع ارشد، دانشجو میتواند به صورت نرمال در ترم سوم پروپوزال خود را ارائه دهد و بعد از گذشت 4 الی 5 ماه از تصویب پروپوزال، میتواند از پایان نامه خود دفاع کند.
کاری که دانشجو باید انجام دهد پرکردن اطلاعات کامل پایاننامه هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی است. درج نام اساتید راهنما و مشاور و تنظیم بخشهای مختلف پروپوزال که پس از بررسی اساتید راهنما و مشاور و تایید آنها در جلسه تصویب میشود. برای کارشناسیارشد معمولاً اساتید به تنهایی در جلسه حاضر میشوند و از پروپوزال پیشنهادی دفاع میکند ولی در برخی از دانشگاهها جلسه دفاع از پروپوزال با حضور دانشجو برگزار میشود ولی زیاد سختگیرانه نیست. بیشتر تمرکز روی موضوع است که موضوع مناسبی باشد والا خیلی حساسیت روی بخشهای مختلف تدوین وجود ندارد و معمولاً داور خارجی نمیآورند. چیزی که در مقطع کارشناسیارشد تاکید میشود، موضوع و اهداف پژوهش است و در جلسه تصویب فرایند پیچیدهای اتفاق نمیافتد و نماینده کارگروه از پروپوزال دفاع میکند و معمولاً هم مشکل خاصی پیش نمیآید.
یکی از بخشهای مهمی که در پروپوزال وجود دارد، نوشتن مقدمه و بیان مسئله است. منتها به صورت خلاصه و مختصر ولی تفاوتی با آنچه در پایاننامه نوشته میشود، ندارد. چون بیان مسئله از قبل تعیین شده است و اگر پروپوزال تصویب شود میتوان همان بیان مسئله را به پایاننامه منتقل کرد. در حقیقت بخشی از محتوای پایاننامه را در پروپوزال میآوریم و به راحتی قابل انتقال به پایاننامه است و معمولاً فصل اول پایاننامه را میتوان بر اساس پروپوزال نوشت. معمولاً بعد از آن در ساختار پروپوزال باید اهمیت و ضرورت پژوهش ذکر شود، یعنی فوائد انجام پژوهش و مضرات انجام ندادن آن که میتوان در دو پاراگراف بیان کرد. گاهی اوقات به جای اهمیت و ضرورت، بحث نوآوری مطرح میشود و عنوان میشود که این پژوهش چه نوآوری دارد، در چه جنبههایی بهروز است و چه حرف تازهای دارد که باید حتماً به آن اشاره شود. برخی از پروپوزالها به گونهای است که هم نوآوری و هم اهمیت و ضرورت را بیان میکنند.
بخش بعدی، هدف پژوهش است که نکات مربوط به هدف را در جلسات قبلی گفتهایم. هدف اصلی حتماً باید مطابق با عنوان و موضوع باشد و اهداف فرعی هم ذکر شود. در پروپوزال معمولاً اهداف چون مورد بحث و ارزیابی قرار میگیرند، تغییرات جزئی پیدا میکنند. بیشترین بازخوردها و تغییرات روی موضوع صورت میگیرد، مگر اینکه موضوع خوب طراحی شده باشد. پس از آن روی اهداف دقت میشود که معمولاً روی این دو مبحث خیلی بحث و نظر داده میشود. بعد از این قسمت پرسشها آورده میشود که گاهی اوقات در ساختار هست و گاهی نیست. همانگونه که قبلاً هم گفته شد، شکل پرسشی اهداف را به عنوان پرسشهای پژوهش در نظر میگیرند. دیگری فرضیههاست که معمولاً فرضیه را برای مقطع دکترا به کار میگیرند. برای کارشناسیارشد کمتر فرضیه استفاده میشود. البته داشتن فرضیه اجباری نیست، یعنی اگر فرضیهای وجود ندارد داشتن فرضیه لازم نیست. فرضیه یعنی حدس و گمان پژوهشگر نسبت به روابط بین متغیرهایی که بررسی میشود، اگر حدس و گمانی وجود نداشته باشد، نیازی به انعکاس آن نیست و نباید فرضیهسازی صورت بگیرد. در مقطع دکترا حساستر هستند و حتماً از دانشجو فرضیه میخواهند ولی در ارشد این حساسیت روی فرضیه وجود ندارد.
نکته: همانگونه که گفته شد، در رساله کارشناسیارشد نیازی به فرضیه نیست و باید دقت شود که اگر موضوع دارای فرضیه نیست، دست به فرضیهسازی نزنیم. میتوان در جلسه دفاع پروپوزال اینگونه گفت: در حال حاضر فرضیهای ندارم ولی در طی روند کار احتمال اینکه به فرضیه دست پیدا کنم، وجود دارد. در این صورت اساتید داور قانع شده و بیشتر به نفع دانشجوست.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که سعی کنید اهداف و پرسشها بر یکدیگر منطبق و متناظر باشد. به طوری که اگر پنج هدف فرعی دارید، پنج پرسش فرعی نیز داشته باشید و کلا توصیه میشود به کلیشهها پایبند باشید. همچنین فرضیهها هم باید متناظر با پاسخهای احتمالی به پرسشها باشند.
در اینجا سوال مطرح میشود که آیا حین انجام پژوهش امکان اینکه اهداف فرعی تغییر پیدا کند وجود دارد یا خیر و یا ممکن است به فرضیه جدیدی برخورد کنیم؟ بله، امکان دارد. اما از لحاظ تفاوت و تغییر کامل هدف، لازم است که هماهنگی صورت بگیرد. حتی ممکن است موضوع هم تغییر پیدا کند که به دلایل محدودیهای پژوهشی تصمیم به تغییر موضوع بگیرید. در این صورت میتوانید با مکاتبه با گروه، موضوع را تغییر دهید که یک روند اداری خاص دارد. گاهی اوقات تغییرات جزئی است که مشکلی ایجاد نمیکند و در جلسه دفاع در صورتجلسه ذکر میشود.
بعد از این بخش، مبانی نظری و گاهی اوقات تعاریف مفهومی و عملیاتی نیز در پروپوزال ذکر میشود ولی در ارشد کمتر به آن اهمیت میدهند. اما در دکترا حتماً باید تعاریف عملیاتی و مفهومی و اصطلاحات پژوهشی ذکر شود و بعد از آن مبانی نظری و مرور پیشینهها میآید. در مقطع ارشد معمولاً مبانی نظری در پروپوزال نمیآید و یا کمتر به آن پرداخته میشود. اما در مقطع دکترا به آن توجه میشود و باید در قالب مبانی نظری با تمرکز بر مفاهیم اصلی کار بیاید. در پروپوزال خلاصهای از مبانی نظری که در پایاننامه ذکر میشود میآوریم در حدود 5 صفحه. در مرور پیشینهها در پروپوزال لازم نیست تمامی پیشینههای پژوهش را شناسایی و قید کنیم. بلکه فقط مرتبطترینها و تعدادی از آنها را ذکر میکنیم و اصلاً حساسیتی روی ذکر همه پیشینهها نیست. بهترین شکل نگارش پیشینهها این است که تحلیلی نوشته شود، بخصوص برای دانشجویان دکترا. در مرور پیشینهها نیازی به استنتاج از پیشینهها نیست.
پس از مرور پیشینهها، روششناسی باید بیان گردد که در این قسمت چند مورد باید حتماً قید شود: جامعه پژوهش، روش پژوهش، ابزارها و روشهای گردآوری داده، روشها و ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها. در پروپوزال کارشناسیارشد، این قسمت به صورت خلاصه بیان میشود اما در رساله دکترا باید مفصلتر ذکر شود و برای هر کدام توضیح کافی داده شود.
در ذیل روش پژوهش، روشهای نمونهگیری را هم ذکر کنید و به صورت مختصر درباره آن توضیح بدهید. البته ممکن است بعد از پروپوزال در حین انجام پژوهش، روش پژوهش تغییر کند که هیچ اشکالی ندارد چراکه در لابلای انجام کار و بررسی صورت گرفته روی جامعه پژوهش متوجه میشویم که روش پژوهش باید تغییر کند و این امر نشانه بلوغ پژوهش است.
باید به این نکته هم توجه داشته باشید که در دوره دکترا انتظار میرود که شما ادامه کار پژوهشی مقطع ارشد خود را داشته باشید و این خیلی در موفقیت شما تاثیرگذار است و بهترین شکل خواهد بود و از شاخه به شاخه پریدن جلوگیری میکند. باعث میشود که در یک شاخه موضوعی خاص، خبره و شاخص شوید.
به طور کلی نکتهای که باید در پروپوزال نویسی به آن توجه شود اینکه همه بخشها باید مختصر، خلاصه و فقط به مباحث تخصصی پرداخته شود و از اطاله و زیادهگویی بپرهیزید.
دکتر طاهری در پایان یک نمونه پروپوزال مقطع دکترا را نشان دادند و موارد مختلف رو تبیین کردند.
تهیه و تنظیم گزارش: بنت الهدی موحدی محب