Menu

اخبار کتابخانه

یکشنبه 23 آذر 1399
تعداد بازدید: 1767
تعداد نظرات: 0

کارگاه مبانی علم سنجی (نشست دوم)

علم سنجی2 (metrics)

در جلسه گذشته در مورد مبانی علم سنجی صحبت شد. در این جلسه بحث سواد اطلاعاتی و مهارتهای پژوهشی پژوهشگران را ادامه خواهیم داد که مرتبط با مباحث جلسات گذشته است. بیشترین کاربرد آن این است که پژوشگران یاد بگیرند چگونه visibility یا پدیدارنمایی خود و آثار خود را بهبود بخشند و بتواند در بحث scholarly communication  ، ارتباطات و روابط علمی خود را گسترش دهند و با تولید بروندادهای علمی، خود را مطرح و با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند و اندیشه ها و ایده های خود را منتشر نمایند. به این ترتیب شبکه‌های علمی شکل می‌گیرند و مزایادی دیگری که می تواند مرتبط با مباحث مربوط به حوزه متریکس ها باشد.

همانطور که قبلا هم اشاره شد، انواع مختلف متریکس وجود دارد و در جلسه گذشته مقدمه ای در حوزه متریکس گفته شد تا اینجا که نمایه های استنادی یکی از مهمترین شاخصها در حوزه متریکس هستند.

در این بخش به بررسی انگیزه های استناددهی می پردازیم.

شاخصهایی مثل H-index و G-index و ... از شاخص های بسیار مهم هستند که باید پژوهشگران بشناسند و سعی در تقویت آن داشته باشند، چرا که بهرحال در حال حاضر سنجش علوم، پژوهشگران و موسسات علمی همه بر این اساس انجام می شود که به آنها انگیزه های استناددهی یا citation motivation می گویند. در ادامه می بینیم که انواع استنادهایی که وجود دارند با چه انگیزه هایی استفاده شده اند.

انگیزه استفاده از استنادها:

  1. تجلیل از بزرگان یا پیشگامان علم. به این معنا که شما ممکن است به اثری استناد بدهید بخاطر اینکه این شیوه یا ایده یا تفکر قبلاً توسط شخص بزرگ یا صاحبنظری مطرح شده است. گاهی ممکن است نقل قول کنیم یا گاهی ممکن است فقط جهت احترام و بخاطر اینکه بگوییم اولین بار این اندیشه از آن شخص صادر گردیده، استناد می دهیم.
  2. پیدا کردن روش شناسی. گاهی اوقات ما به اثری استناد می دهیم که بگوییم در منابع دیگر هم با این روش کار شده و یا این روش برای این گونه پژوهشها مناسب است و یا این روش متداولی است.
  3. پیشینه پژوهش یا provide background reading. مانند مقالات مروری که سعی می کنیم پیشینه کاری را که در این حوزه انجام شده است، مطرح نماییم.
  4. کوتیشین ها یا نقل قول های مستقیم که مستقیماً یک مطلب یا ایده را از یک پژوهشگر عنوان می کند که دراین صورت باید داخل گیومه یا کوتیشین قرار بگیرد و بیان می داریم که این مطلب عیناً توسط فلان شخص گفته شده در حوزه علوم اسلامی نیز آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام نیز باید در گیومه قرار گیرد و استناد به منبع اصلی داده شود.
  5. تایید داده ها
  6. تصحیح متون یا نسخ خطی
  7. نقد آثار یا ایده های دیگران که باید به اثر اصلی استناد داده شود.

باید توجه داشت که ارزش استناد بستگی به منبعی دارد که به آن استناد می کنیم به عنوان مثال ممکن است به یک وبلاگ استناد کنیم که ارزش علمی بالایی ندارد و یا به یک منبع دست چندم و یا گاهی پیش می آید که پژوهشگران به منابع خود استنادمی دهند. (self citation) البته ممکن است آن منبع نیز جز منابع معتبر آن حوزه باشد ولی اگر این خود استنادی در مقاله ای زیاد تکرار شود مناسب نخواهد بود. گاهی ممکن است برای ارتباط برقرار نمودن با مطالب قبلی خود، به آنها استناد داده شود اما نباید بیش از حد متعارف باشد.

در اینجا دو مفهوم را معرفی می کنیم:

  • co-citation یا استناد مشترک: یعنی دو مقاله که به یک مقاله واحد استناد داده اند، دو مقاله هم استناد می‌گویند و در تحلیلهای استنادی به این نتیجه می رسند که قطعاً این دو مقاله با یکدیگر ارتباط موضوعی داشته اند که به یک مقاله مشترک استناد داده اند.
  • Bibliographic coupling : یعنی یک مقاله به دو یا چند مقاله استناد کرده باشد. بنابراین از لحاظ کتابشناختی و در تحلیلهای استنادی به این نتیجه می رسند که بین دو یا چند مقاله ای که به آنها استناد داده شده، ارتباط موضوعی وجود داشته است.

کاربرد استنادها:

یک سری شاخص وجود دارد که به چند مورد آنها اشاره می کنیم و کاربرد استنادها در تعیین این شاخص ها به کار می‌رود.

  1. IF یا impact factor که شاخص سنجش برای مجلات است و تقریبا در همه پایگاههای پایه وجود دارد و استفاده می شود.
  2. H-index که برای سنجش سطح علمی اشخاص به کار می رود و در پایگاههای استنادی مختلف مثل اسکوپوس، کلاری ویت، ISI و ... استفاده می شود.
  3. Item index که مخصوص گوگل اسکالر است و در جای دیگری استفاده نمی شود و بسیار هم ساده است و به راحتی می توان به دست آورد.

طریقه محاسبه IF مجله:

فرض کنید در سال 2019 هستیم و بنا داریم IF مجلات 2018 را محاسبه نماییم. چرا که سال 2019 هنوز تمام نشده است  و IF مجلات سال 2019 متعقل به سال قبل یعنی 2018 است. این IF تعلق می گیرد به استنادهای مقالات یک مجله که در سالهای 2016 و 2017 دریافت کرده اند. بنابراین اصل گزارش در سال 2019 انجام می شود، و این گزارش درباره مقالاتی است که در سالهای 2016و 2017 منتشر شده و در سال 2018 به آنها استناد گردیده است. این همان IF است.

کاربردهای مختلفی برای IF ذکر کرده اند. برای اینکه بدانیم کدام مجلات بروز هستند به IF آن توجه می کنیم، هر چه IF مجله ای بیشتر باشد، نشان دهنده این است که آن مجله بیشتر مورد توجه پژوهشگران بوده و جز  prestige journals  به حساب می آیند. و هر چه IF بالاتر باشد نشان می دهد که این مجله مقالاتی دارد که به روز و مهم هستند و پژوهشگران مهمی در این مجله مقالات خود را چاپ کرده اند، به همین دلیل مرتب به آنها استناد شده است و IF افزایش یافته است و اگر IF هر سال کم شود، این نشان دهنده افت مجله است. اصل IF در JCR یافت می شود، در مجموعه core collection پایگاه ISI یا WOS .

مجموعه core collection که مجموعه هسته است و شامل نمایه استنادی علوم، نمایه استنادی علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر و مجموعه مقالات همایشها و ... است. مجلات دو سال در انتظار می مانند تا معیارهای core collection در مورد آنها بررسی شود اگر این معیارها را داشتند وارد لیست انتظار دریافت IF می شوند و در این لیست به مدت سه سال باقی می مانند تا بتوانند IF آنها را محاسبه و اعمال نمایند.

مزایای مختلفی که IF دارد مربوط به بحث کیفیت مجلات است که هر چه IF بالاتری داشته باشد، احتمالاً کیفیت بهتری نیز دارد و در رنکینگ ها  نیز می توانیم از آن استفاده کنیم، در کتابخانه ها می توانیم برای انتخاب مجلات بر اساس IF آنها تصمیم گیری نماییم . معمولاً کتابخانه ها پایگاههای اطلاعاتی مختلفی را مشترک می شوند، این پایگاهها مجموعه ای از مجلات دارند مثل ساینس دایرکت، پروکوئست، سیج، امرالد و ... که برای انتخاب آنها به IF آنها توجه می کنیم.

البته IF معایبی هم دارد از جمله miss users یا سوءاستفاده‌گرها که ممکن است توسط آنها مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. و یا self citations و inter citations که این موراد نمی تواند خیلی مناسب باشند و چون این استنادها حداقل برای 2 سال گذشته است، یعنی IF که سال 2020 استفاده می شود برای سال 2018 است، که آن هم روی مقالات سالهای 2016 و 2017 نشان می دهد، عملاً مجلاتی که برای 2-3 سال پیش است و مجلات خوبی هستند را از دست می دهیم. چرا که باید منتظر بمانند تا سه سال از انتشار آنها بگذرد و IF آن ارائه گردد.

از معایب دیگر آن اینکه شاخص IF به پایگاه ISI محدود می شود. البته نمایه های استنادی در همه پایگاهها از ISI گرفته تا اسکوپوس و گوگل اسکالر استفاده می شود، اما معیار IF فقط در ISI وجود دارد که این مسئله مجلات را محدود می کند. همچنین IF روی داوری و ارزیابی ژورنالها تاثیرگذار است. اگر مجلات با تغییر عنوان روبرو شوند، دچار مشکلاتی می شوند، چون با تغییر نام، مجله به عنوان یک مجله جدید شناخته می شود و مشکلاتی دارد.

مشکل دیگری که IF دارد اینکه فرض کنید مجله ای دارای IF بالایی است و همان مجله book review  نیز منتشر می کند.

book review  مقالات یک صفحه ای هستند که به معرفی یک کتاب می پردازند و ارزش علمی چندانی ندارند. اما اگر book review  توسط یک پژوهشگر در مجله ای دارای IF بالا چاپ شود، پژوهشگر می تواند مدعی باشد که مقاله وی در مجله ای با IF بالا به چاپ رسیده و وی اصطلاحاً دارای مقاله ISI است.

نکته:

ISI اسم اولیه پایگاه institute science information است که بعد نام آن به Thomson Reuters تغییر پیدا کرد، سپس به نام clarivate Analytics و بعد  از آن به clarivate تغییر نام داد. قبلا در این پایگاه دو مجموعه وجود داشت، یکی web of knowledge که عامتر بود و تمام مجموعه ISI را در بر می‌گرفت و دیگری web of science که منظور همین نمایه استنادی علوم و علوم اجتماعی بود که مقالات آن IF می‌گیرند.

H-index یکی از شاخصهای ارزیابی پژوهشگران است که بسیار معتبر است و در سال 2005 ارائه شده، که بسیار زیاد استفاده می شود. حتی درایران نیز برای اختصاص گرنت یا ارتقا و تبدیل درجه دانشیاری به استاد تمامی ظاهراً شخص باید  H-index داشته باشد.

طریقه محاسبه H-index به این صورت است که اگر بگوییم H-index شخصی هفت است یعنی وی حداقل هفت مقاله دارد که هفت استناد دریافت کرده است.

Item-index یکی از شاخصهای ارزیابی در گوگل اسکالر است و طریقه محاسبه آن بسیار ساده است و شامل مقالاتی می شود که حداقل ده بار به آن استناد شده است.

یکی از مزایای آن این است که بسیار راحت بدست می آید و تنها ایراد آن این است که فقط مخصوص گوگل اسکالر است و این مسئله نقطه ضعف آن به شمار می آید.

G-index شاخص میزان تولید علم دانشمندان است و در مورد توزیع استنادهایی که دریافت می کند نسبت به انتشاراتی که داشته است صحب می کند و باعث می شود تا H-index بهبود پیدا کند، چرا که بدست آوردن H-index بسیار سخت است، اما G-index توزیع تعداد استنادها به مقالات است و بهتر محاسبه می شود و می تواند H-index را بالا ببرد. کلا بقیه انواع index  برای بهبود H-index  به وجود آمده اند.

پایگاههایی که به این شاخصها مجهز هستند: پایگاه WOS، اسکوپوس و گوگل اسکالر

بیشترین استنادها را گوگل اسکالر انجام می دهد، چون دامنه مجلات آن گسترده تر است و هر آنچه در وب بیابد را ایندکس می کند و حسن دیگری که گوگل اسکالر دارد، امکان ایجاد پروفایل شخصی در آن است که پژوهشگر می تواند همه کارها و فعالیتهای خود را در آن منتشر نماید و استناد دریافت کند.

Alt-metrics (alternative scholarly impact metrics)

برخی این بحث را مطرح می نمایند که فقط استناد نمی تواند شاخص مناسبی برای ارزیابی مجلات و پژوهشگران و ... باشد و یک مقاله می تواند شاخص های دیگری هم داشته باشد که بتواند کیفیت آن مقاله را نشان دهد از این روی به سراغ شاخص های دیگری در کنار نمایه استنادی رفتند که به مجموع آنها Alt-metrics گفتند. یعنی در کنار استناد، شاخصهای دیگری هم استفاده می شوند مانند: تعداد دانلود مقاله، تعداد لایک و کامنت مثبت برای هر مقاله و این موارد نیز به دلیل ظهور شبکه های اجتماعی پژوهشی بوده است، مثل: research gate ، Mendeley ، Academia که به شکل شبکه های اجتماعی هستند ولی فقط برای استفاده پژوهشگران و از طریق آن می توان تنها آثار علمی را منتشر نمود، به عنوان مثال بررسی می کنند که یک مقاله بخصوص چند بار لایک خورده ، یا چندبار ریکامنت شده و ...

پایان جلسه دوم

 گزارش از : بنت الهدی موحدی محب

تصاویر
  • کارگاه مبانی علم سنجی (نشست دوم)