Menu

اخبار کتابخانه

پنجشنبه 01 آبان 1399
تعداد بازدید: 1119
تعداد نظرات: 0

کارگاه روش تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا (نشست ششم): انواع استنادات، نقل قول و ...

در مبانی نظری سعی کنید تمرکز روی مفاهیمی که در پژوهش به کار می رود باشد. به طوری که اگر شخصی ارکان پژوهش را مطالعه نماید و با مفاهیم و اصطلاحاتی روبرو شود، بتواند به راحتی در این قسمت با آن مفاهیم آشنا شود. بحثهای نظری که در پس متغیرهای پژوهش وجود دارد و رابطه بین متغیرها را می توان در قسمت مبانی نظری مطرح نمود، بحث استنادات در این بخش بسیار پررنگ است، به این دلیل که ما در بسیاری از ارکان پژوهش استناد نمی دهیم چون بنا بر این است که دانشجو نظر خود را بدهد و نوآوری داشته باشد و دیدگاه خود را مطرح نماید. لذا هیچگاه به پرسشها و فرضیه های پژوهش استناد داده نمی شود، در قسمت بیان مسئله هم استناد نمی دهیم، مگر اینکه در ابتدای آن به عنوان ساپورتر و پشتیبان از استناد استفاده شود وگرنه نباید استنادی داشته باشد، از لحاظ منطقی هم بی معنی خواهد بود که در قسمت بیان مسئله استناد وجود داشته باشد. در قسمت نتیجه گیری هم تا جایی که می توانید نباید از استناد استفاده نمایید، چون مفهوم پژوهش این است که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشیم. در این قسمت هم زمانی از استناد استفاده می کنیم که به عنوان پشتیبان یا ساپورتر آورده شود و از عباراتی مثل: آنطور که گمان می ورد...، این طور به نظر می رسد که ... استفاده می گردد. در قسمت نتیجه گیری اساس ما بر پایه داده هایی است که گردآوری شده، اما در مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیشترین استنادات را خواهیم داشت. کلا در فصل دوم پایان نامه بیشتر از بقیه قسمتها از استناد استفاده می کنیم. اما در فصل سوم که روش شناسی پژوهش است نیازی به استناد نداریم.

در فصل دوم چون بنیان های نظری و پژوهشهایی که قبلا کار شده مطرح می شود، لازم است که به ایده های قبلی و کارهایی که قبلا انجام شده استناد بدهیم. به دلیل اینکه بحث استنادات همیشه بحثی چالشی بوده، اگر به منابع دیگر هم دقت شود متوجه می شویم که ادبیات این حوزه خاکستری است و زیاد واضح و روشن نیست. ولی یک سری سبکهای استناددهی وجود دارد که باید بر اساس آنها عمل شود. البته در دانشگاهها و ساختارهای مختلف کمی متفاوت است، اما چیزی که در همه آنها مشترک است، مباحثی است که اینجا مطرح می شود.

سوالی که اینجا مطرح می شود اینکه چرا باید استناد بدهیم؟ در محاورات روزمره و گفتگوهایی که با دیگران انجام می دهیم برخی چیزها را براساس تجربیات و برداشتهای خود بیان می کنیم و بعضی را از دیگران نقل قول می‌نماییم. در بافت محاوره خیلی نیازی نیست که عنوان کنیم فلان حرف را از چه کسی بیان می کنیم. ولی زمانی که سخن خود را در متون علمی به کار می بریم، برای اینکه مشخص شود این ایده و اندیشه از آنِ چه کسی است و از کجا الهام گرفته شده، بنابراین نیاز به استناد هست و ما باید چیزی که از دیگران وام گرفته ایم را و در اصطلاح به آن "learn" می گویند را استناد بدهیم. در متون آکادمیک و پژوهشهای دانشگاهی که نگارندگان آن، همه، به نوعی دانشجو یا پژوهشگر هستند، تمرکز بر این است که دیدگاههایی که از دیگران گرفته می شود،- از منابعی که می خوانیم تا حرفهایی که می شنویم - را باید استناد بدهیم. حتی اگر در نگارش پایان نامه با شخصی گفتگو انجام دادید، و یا ایمیلی فرستادید و پاسخ داده شده، باید به آن استناد کنید. بحثی در محیط آکادمیک وجود  دارد به نام یکپارچگی که تعاریف متفاوتی در بافتهای مختلف برای آن آورده اند. از جمله چیزی که دانشگاه ایالتی اوهایو منتشر کرده است و یکی از شیوه نامه های خیلی خوب را طراحی نموده است. طبق این شیوه نامه دانشجو یا پژوهشگر باید کاملا در مورد اثر خود مسئولیت پذیر بوده و برای یافته های خود ارزش قائل باشد به همین دلیل از عباراتی همچون گمان می رود...، به نظر می رسد... و از این دست استفاده می‌کند . لذا تلاشهای دیگران نیز هر کدام باید مشخص شود. این امر با تمرین زیاد بدست می آید و تا تمرین نباشد، موفقیتی حاصل نمی شود.

بحث دیگری که در اینجا مطرح است نادیده گرفتن یا miss conduct است و ممکن است اگر یکپارچگی رعایت نشود، به آن دچار شویم، که مهمترین نتیجه آن سرقت ادبی است.

سرقت ادبی این است که در پژوهشهای خود از آثار دیگران استفاده کنیم بدون استناد به آنها. حتی اگر اندیشه یا حرف یا نظری از آنِ خودمان باشد به دیگران نسبت دهیم نیز مصداق سرقت ادبی خواهد بود. هر نوع ایده ای که از دیگران می گیریم باید حتما با استناد آن را نشان دهیم. اگر این کار را نکنیم به عنوان سرقت ادبی شناخته شده و در جوامع علمی پذیرفته نخواهد بود.

نکته مهمی که درباره سرقت ادبی باید ذکر شود اینکه این رفتار ممکن است عمدی یا حتی غیرعمدی باشد. یعنی ممکن است که قصد سرقت نداشته ولی بدلیل ناآشنایی با روش استناددهی این اتفاق افتاده باشد. اما این باعث نمی‌شود که نویسنده مقصر نباشد. این نکته مهمی است که شما چه عمداً و چه سهواً این کار را مرتکب شوید مجرم هستید و باید پاسخگو باشید.

حال باید ببینیم استناد چیست و چگونه باید انجام شود. استناد فرایندی است که در آن تاثیر خاصی که آثار دیگران روی اثر ما می گذارند را نشان می دهد.

چندین نوع استناد وجود دارد: نقل قول(quotes)، متافریز(metaphrase)، پارافریز(paraphrase)، خلاصه برداری (summarize) که هرکدام از این موارد را در پاسخ به پرسشهای پژوهش استفاده می کنیم و یا در متقاعد کردن مخاطب خود نسبت به مطالبی که مطرح می نماییم. و یا اینکه گزارش می کنیم که دیگران درباره موضوع مورد بحث ما چه گفته اند.

زمانی اتفاق می افتد مطلبی را دقیقاً از کسی نقل می کنیم، مثل شعر، آیه، حدیث و یا حتی مطلبی را از منبعی بدون تغییر در متن استفاده می کنیم، در این حالت باید حتما در گیومه یا کوتیشین قرار دهیم. در باره کوتیشین یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه طبق استاندارد APA بیش از چهل واژه امکان نقل قول مستقیم نیست و حداکثر واژه ای که می تواند در کوتیشن قرار گیرد، چهل واژه است. متافریز نوشتن تقریبا شبیه کوتیشین است، ایده همان است، ولی واژگان عوض می شوند. مثل تبدیل شعر به نثر، ترجمه آیه و ... که این روش برای فرار از سامانه های مشابهت یاب بسیار مفید است.

خلاصه برداری یا summarize یعنی ایده را از افراد دیگر می‌گیریم و خلاصه می‌کنیم و با واژگان خود بیان می‌نماییم.

پس از آن پارارفریز داریم و تفاوت آن با summarize در این است که در اینجا مطلب را کوتاه و خلاصه نیز می‌کنیم ولی در پارافریز بیان مطلب به زبان خودمان است و ممکن است نوشته طولانی تر هم بشود به این معنا که براساس درک و برداشت خود می نویسیم اما ایده را از شخص دیگری گرفته ایم که باید به آن استناد دهیم.

استناد دادن وظیفه شخص نگارنده است و نویسنده تعهد دارد که استناد دهد، حتی اگر از منبعی فقط ایده گرفته باشد باید به آن منبع استناد کند.

از میان تمام شیوه های استناددهی بهترین شیوه نگارش، پارافریز است.

زمانی که درباره مسائل بحث برانگیز صحبت می شود باید استناد بدهیم، اما درمورد مسائل بدیهی نیازی به استناد نیست. مورد دیگری که نیاز به استناد ندارد، نگرش شخصی خود نگارنده است. چرا که نگرش شخصی از ذهن می‌آید و هیچ ایده ای از کسی گرفته نشده است، در حقیقت رویکرد شخص می باشد و از مطالعات پژوهشی شخصی که در حوزه خاصی داشته، صاحب نگرش شده است و در این مورد نیازی به استناد نیست. ولی اگر ایده ما از شخص دیگری است و آن ایده باعث ایجاد جرقه ذهنی در ما گردیده و آن برداشت را در ذهن ما ایجاد نموده، نمی توان بدون استناد از آن ایده استفاده کرد.

نکته:

در استناد به ویکی پدیا باید دقت شود، در برخی از موضوعات و مقالات اتفاقاً بهترین ارجاعات ویکی پدیاست. به عنوان مثال درباره گوگل در ویکی پدیا مقاله ای وجود دارد و چون صفحه گوگل در ویکی پدیا را شرکت گوگل اداره و بروزرسانی می کند، می توان مطمئن بود که جدیدترین و موثق ترین اطلاعات را در زمینه گوگل در آنجا ببینیم. در چنین مواردی می توان به ویکی پدیا استناد نمود ولی به طور کلی توصیه نمی شود.

در نقل قول مستقیم هم کلمات و هم مفهوم باید یکی و کاملاً برای شخص خاصی  باشد. اما در نقل قول غیرمستقیم اینگونه نیست بلکه مطلبی توسط شخصی مطرح شده و شخصی دیگر به آن استناد کرده است، ما به شخص دوم استناد می کنیم . شخص دوم برداشت خود را نوشته و ما می توانیم به شخص دوم استناد کنیم. به این کار در علم سنجی تحلیل استنادی عمودی(vertical citation analysis) می گویند.

نکته:

در پژوهشها باید به اثر پژوهشی استناد بدهیم، و نمی توانیم در پیشینه پژوهش خود از مقالات توصیفی استفاده کنیم یا استناد کنیم.

از لحاظ روانشناختی و زبانشناختی بهترین روش که بتوانیم پارارفریز بنویسیم خواندن انتقادی است. این روش ششمین روش از مهارتهای خواندن است و کاملترین، پیشرفته ترین و بهترین روش مطالعه است که در کتاب روشهای مطالعه دکتر علی اکبر سیف به آن کاملا پرداخته است. چیزی که به تقویت مهارت پارافریز نویسی کمک می کند، خواندن انتقادی است.

گزارش از: بنت الهدا موحدی محب

تصاویر
  • کارگاه روش تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا (نشست ششم): انواع استنادات، نقل قول و ...