تعریفهای مفهومی و عملیاتی که در همه ساختارهای پایان نامه نویسی وجود دارند و معمولاً در فصل اول پژوهش که شامل معرفی پژوهش است، به آن پرداخته می شود.
هدف این بخش، تعریف اصطلاحات مهمی است که در پژوهش از آنها استفاده شده است. از دو بعد متفاوت. یک بعد، تعریف مفهومی که گاهی به آن تعریف نظری می گویند، و این تعبیر مناسبی برای این نوع تعریف نیست. چراکه این مفاهیم اصطلاحات تخصصی هستند و اصطلاحاً نمایندگان مفاهیم هستند. به این معنی که یک سری از مفاهیم حالت انتزاعی دارند و در ذهن وجود دارند و برای اینکه این مفاهیم منتقل شوند و ما بتوانیم در قالب پیام به دیگران منتقل کنیم و به عینیت برسند، باید تبدیل به اصطلاح شوند. در اصل یک سری از مفاهیم در پژوهش هستند که لازم است از دو بعد، توضیح داده شوند. یک بعد از لحاظ معنایی یا مفهومی است که تعریف آنها چیست و دامنه آن بر چه حوزه ای دلالت می کند و بعد دیگر آن عملیاتی است، که منظور از آن، محدودیتها و قیودی هستند که ما در پژوهش برای آن مفهوم اعمال می کنیم و بیان می کنیم که در این پژوهش منظور از این مفهوم چیست. ممکن است در پژوهش پیش رو منظور خاصی وجود داشته باشد که در بیشتر موارد باید اینگونه باشد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود اینکه این اصطلاحات را چگونه انتخاب کنیم؟
ابتدا سعی شود تمام اصطلاحات تخصصی که در عنوان به کار رفته است تعریف شود، سپس در دیگر ارکان پژوهش، مثلا در اهداف یا در فرضیه ها، در پرسشها و یا حتی در مبانی نظری و یا در یافته ها اگر اصطلاحاتی وجود دارد که نیاز به تعریف دارند، سعی کنید در این بخش تعریف گردد. اما باید دقت شود که اصطلاحات تخصصی باشند و خیلی عام نباشند.
اولین تعریفی که از هر اصطلاح ارائه می شود، تعریف مفهومی آن است که حتما نیاز به استناد دارد. تعاریف مفهومی را نمی توان بدون استناد ذکر کرد چون قطعاً آن اصطلاح مربوط به حوزه خاصی از دانش است و باید حتما دامنه موضوعی و معنایی آن مشخص شود. بعد از آن تعریف عملیاتی آن اصطلاح بیان می شود. حتما باید تعریف عملیاتی داشته باشد که در اینجا دو حالت پیش می آید: در حالت اول ممکن است تعریف عملیاتی آن اصطلاح دقیقاً مطابق با تعریف مفهومی آن باشد که می توانیم ذکر کنیم که تعریف عملیاتی و مفهومی این اصطلاح یکی است و این به آن معناست که تعریف خاصی از اصطلاح وجود ندارد و معمولاً به ندرت اتفاق می افتد و باید سعی شود که تعریف عملیاتی آورده شود. برخی داوران هم بر این عقیده هستند که تعریف مفهومی و عملیاتی همیشه متفاوت از یکدیگر هستند. حالت دوم که نیاز به تمرکز و دقت بیشتری دارد اینکه حتماً در تعریف عملیاتی منظور خود را از به کارگیری آن اصطلاح کاملاً بیان کنید.
نکته: می شود تعریف عملیاتی داشته باشیم اما نمی شود فقط تعریف مفهومی داشته باشیم. حداقل اگر کاملاً هم تطابق دارند باید قید شود که دراینجا تعریف عملیاتی با تعریف مفهومی یکی است که خیلی کم استفاده می شود.
چالشی که در اینجا مطرح است اینکه وقتی پژوهش تخصصی و خاص می شود، داوران معتقدند که به دلیل خاص بودن پژوهش و استفاده از اصطلاحات خاص، باید تعریف این اصطلاحات تخصصی را حتماً بیاورید، ولی پاسخ این است که در مبانی نظری این مفاهیم توضیح داده می شوند و لزومی ندارد در اینجا ذکر و تعریف شوند.
در قسمت تعاریف، چیزی که مدنظر است، اصطلاحات اصلی است که در ارکان پژوهش به کار رفته اند.
متغیرهای مستقل و وابسته: یکی از چالشهای مهم در پایان نامه و رساله تشخیص این دو متغیر است و در جلسات دفاع نیز روی آن بحث زیادی می شود.
متغیر یک سری ویژگی و خصیصه است که ما آنها را مشاهده و اندازه گیری می کنیم، دستکاری، مطالعه و کنترل می نماییم. هر پژوهش از چند متغیر تشکیل شده است و هدف یک پژوهش کشف رابطه بین متغیرهاست.
متغیرها دو نوع کلی هستند: متغیر مستقل و متغیر وابسته.
متغیرهای مستقل اصطلاحاً علت و متغیرهای وابسته معلولند. متغیرهای مستقل روی متغیرهای وابسته تاثیر می گذارند. بنابراین در هر پژوهش حداقل یک متغیر وابسته و یک متغیر مستقل باید داشته باشیم تا بتوانیم رابطه بین آنها را بررسی کنیم.
نکته: متغیرها اسم یا عبارت اسمی هستند. متغیر دیگری وجود دارد به عنوان متغیر تعدیلگر که بین این دو قرار میگیرد و به طریقی روی متغیر وابسته تاثیر گذار است.
اگر پژوهش، تجربی یا نیمه تجربی باشد، امکان دستکاری متغیر مستقل وجود دارد چون در شرایط آزمایشگاه انجام می شود ولی در پژوهشهای دیگر این امکان وجود ندارد.
نوع دیگر تقسیم بندی متغیرها از لحاظ اندازه گیری به کمی و کیفی است. متغیر کمی متغیری است که می توانیم با اعداد و ارقام، اندازه گیری کنیم. مثل: سن، قد، وزن و ...
متغیر کیفی متغیری است که نمی توانیم با اعداد و ارقام اندازه گیری نماییم. مانند: رنگ چشم، زیبایی و ...
و یا متغیرهای پیوسته و گسسته، متغیر پیوسته متغیری است که بین دو واحد می توانیم مقداری را تعیین کنیم مثل وزن و متغیر گسسته مثل تعداد دانش آموزان که بین دو واحد، مقداری قابل اندازه گیری نیست.
متغیر دیگری که وجود دارد، متغیر مزاحم است که قابل کنترل نیست. مثلا در حوزه اقتصاد، نرخ تورم به عنوان یک متغیر مزاحم عمل می کند و پژوهشگر نمی تواند آن را کنترل نماید و تحت اختیار بگیرد.
کار پژوهش کشف رابطه بین متغیرهاست و همانطور که گفته شد، فرضیه حدس رابطه بین متغیرها.
در ادامه به بیان محدودیتهای پژوهش می پردازیم. در برخی از ساختارها محدودیتهای پژوهش در آخر فصل یک گنجانده می شود که معادل limitation است و نباید با problem اشتباه گرفته شود. برخی از ساختارها محدودیتها را در فصل سوم ذکر می کنند و برخی دیگر در انتهای پژوهش به آن می پردازند و گاهی حتی بعد از فصل پنجم محدودیتهای پژوهش بیان می شود. اما بعضی دیگر عقیده دارند که بیان محدودیتها، یک فاکتور معرفی است و همانطور که فرضیه و هدف پژوهش را معرفی می کنیم، محدودیتهای پژوهش را نیز در این قسمت باید ذکر نماییم.
محدودیت، بیشتر به اجرای پژوهش مربوط می شود. و در فرایند اجرای پژوهش مشکل ایجاد می کند و بیشتر به روش شناسی مربوط می شود. به این معنی که در اجرای پژوهش محدودیت ایجاد می کند. مثلاً محدودیتهایی که پژوهشگر در گردآوری داده ها دارد یا محدودیتی که در اندازه گیری متغیرها به وجود می آید.
اکثر دانشجویان و پژوهشگران مشکلات پژوهشی را به جای محدودیتها ذکر می کنند در صورتی که همانطور که قبلا هم اشاره شد، محدودیت چیزی است که در فرایند گردآوری داده ها تاثیرگذار است.
فصل اول با این بخش به پایان می رسد و عنوانهایی که در این فصل به آن پرداختیم جز ارکان پژوهش هستند. مثل بیان مسئله، روش شناسی، اهداف، متغیرها و ... و باید دقت شود که به عنوان ارکان پژوهش مدنظر داشته باشید.
فصل دوم شامل دو بخش اصلی است: مبانی نظری و مرور پیشینه ها.
از فصل دوم پایان نامه خود می توانید به راحتی یک مقاله مروری و یا حتی یک کتاب استخراج نمایید. بخصوص دانشجویان دکترا باید با این دید به فصل دوم نگاه کنند.
در مبانی نظری، باید مفاهیم مورد استفاده خود را در پژوهش بیان کنید. آنچه در پژوهش بر آن تمرکز کرده اید در مبانی نظری بیان کنید. اگر در فصل اول یا فصل چهارم با مفهوم خاصی برخورد کردید، به فصل مبانی نظری مراجعه می کنید و در آنجا توضیح می دهید.
در بخش اول فصل دوم که شامل مبانی نظری است باید از ارائه توضیحات اضافی کاملاً پرهیز کنید و دقیقا به صورت تخصصی روی مفاهیم اصلی که در پژوهش وجود دارد متمرکز شوید. حتما باید از آن ساختاری بسازید و تمام مفاهیمی که در تعاریف عملیاتی و مفهومی ذکر گردید در قسمت مبانی نظری توضیح دهید و اطلاعات بیشتر و تخصصی تری برای آن مفاهیم ارائه دهید. برای این قسمت سرفصل(outline) طراحی نمایید و با اساتید راهنمای خود در این باره مشورت کنید . این سرفصل چند ویژگی دارد: اول اینکه همه مفاهیم را در بر می گیرد. دیگر اینکه ارتباط بین مفاهیم با یکدیگر را می توانید تعیین کنید و این چیدمان به رویکرد پژوهش شما بستگی دارد و ممکن است این ساختار در پژوهشی دیگر تغییر کند.
همه فصل ها با یک مقدمه آغاز می شوند و محتوای هر مقدمه متناسب با آن فصل خواهد بود.
مقدمه فصل اول شامل مباحث کلی درباره پژوهش است و دامنه و زمینه موضوعی را نشان می دهد.
مقدمه فصل دوم مربوط به مبانی نظری است. مقدمه ای درباره مباحثی که در این فصل مطرح می شود و پس از آن روی سرفصلها بحث می شود. برخی داوران عقیده دارند که مقدمه فصل دوم را باید خود دانشجو بنویسد، بخصوص دانشجویان دکترا. پس سعی شود که این کار را خودتان انجام دهید یا اگر از جایی استفاده می کنید حتما از آن به عنوان supporter یا پشتیبان استفاده نمایید. و نباید کپی برداری از منبعی دیگر باشد. در این فصل استنادات بسیار مهم هستند، به دلیل اینکه به بسیاری از مباحث نظری در این فصل پرداخته می شود، حتما باید از استناد استفاده شود و همچنین دقت گردد که استنادات به درستی به کار روند. مگر اینکه طبق مطالبی که قبلاً گفته شد، مطالب را با استفاده از دانش ضمنی خود بنویسید. به هر حال این فصل جایی است که بیشترین استناد را باید داشته باشد و باید به این نکته توجه شود که دقیقاً از متن کپی برداری نگردد و سعی کنید درک خود را از مطلب بنویسید و یا کلمات را تغییر دهید تا از طریق نرم افزارهای مشابهت یاب، پژوهش شما مصداق سرقت ادبی نباشد. حتی اگر مطلبی را در جایی خواندید یا باید به منبع اصلی مراجعه کنید و برداشت شخصی خود را با ادبیات خود بنویسید و یا اگر عین عبارت را ذکر می کنید: بنویسید فلان به نقل از فلانی که نشان دهد شما خود، آن منبع را نخوانده اید.
برخی از صاحبنظران بر این عقیده اند که در انتهای مبانی نظری یک بردداشت یا جمع بندی کلی از مباحث گفته شده بیاورید که این کاملاً سلیقه ای است و شما می توانید خلاصه ای در حد دو صفحه از کل مطالب بیان شده بنویسید.