مقالات مفهومی ازجمله مقالاتی هستند که کمتر به آنها توجه میشود و اشتباهاتی درباره آن وجود دارد. این مقالات معروف هستند به مقالات مبتنی بر کاغذ و قلم (it's based on paper and pen) و بیشتر بر اساس تجربه نوشته میشوند. بنابراین کسی که سالها در حوزه ای کارکرده باشد، میتواند به راحتی یک مقاله مفهومی بنویسد.
مقالات مفهومی در عین حال که مقالات بسیار خوبی هستند، همه پژوهشگران نیز میتوانند تدوین کنند که این امر هم باعث ارتباطات علمی (scholarly communication) و هم باعث معرفی و شناساندن پژوهشگران و تخصص آنها در حوزه دانش خود و باعث مشارکت در تولید دانش (contribute to knowledge) میشوند. بنابراین توصیه به نوشتن این نوع مقالات میشود. بخصوص اگر در حوزه ای در حال مطالعه هستید که به مفهوم یا پدیده ای برخورد میکنید، خوب است که درباره اش شروع به نگارش مقاله مفهومی کنید و یا مفاهیمی که قبلاً بوده و دیدگاهها و برداشتهای مختلفی درباره اش وجود دارد، پژوهشگر به این نتیجه میرسد که این مفهوم را بسط و توضیح دهد و یا مفاهیمی که ممکن است درباره آنها ابهاماتی وجود دارد ضروری است که درباره آن مقاله مفهومی نوشته شود تا آن مفهوم را توضیح داده و ابهام زدایی صورت بگیرد. افرادی که قدرت تحلیل بالایی دارند در نگارش این گونه مقالات موفق تر هستند، چرا که این نوع مقالات به تحلیل نیاز دارند و در اصل یک نوع تحلیل آن مفهوم هستند.
مقالات مفهومی را هم conceptual paper و هم conceptual research میگویند. در حقیقت مقاله مفهومی حاصل پژوهشی مفهومی است و یک مقاله مفهومی خود به نوعی روش شناسی پژوهش است و در واقع روش پژوهش است که به صورت مفهومی و به وسیله مشاهده و تحلیل اطلاعات موجود درباره موضوعی خاص انجام میشود. باید به این نکته هم توجه داشت که تجربیات کاربردی، جز مقالات مفهومی به حساب نمیآیند و در اصل، پژوهشهای مفهومی در مقابل پژوهشهای تجربی قرار دارند.
مقالات مفهومی به ایده ها و مفاهیم انتزاعی میپردازد. در هیچ یک از حوزه های کاربرد و تجربه جای نمیگیرند و فقط به مباحث انتزاعی میپردازند. برای توسعه یا تفسیر یک نظریه موجود از دیدگهاههای گوناگون به کار میروند و یا به بسط یک نظریه با استفاده از شواهد و منابع و یا به تشریح دامنه و حوزه کاربردی آن میپردازد. یا یک مفهوم جدید را تبیین مینماید و توضیح میدهد.
پژوهشهای مفهومی به حل مسائل دنیای واقعی میپردازند، بنابراین این نوع مقالات بسیار کاربردی شده و جاافتاده اند.
در پژوهشهای مفهومی پژوهشگر از ابزارهای تحلیلی استفاده میکند که تحلیل توسط آنها انجام میشود. به این ابزارها چارچوبهای مفهومی یا (conceptual frame works) میگویند. در مقالات مفهومی تعیین چارچوبهای مفهومی بسیار مهم اند و دامنه و حدود مفاهیم را مشخص میکنند و ایده های مورد نیاز برای اهداف پژوهشی را سازماندهی کرده و ارائه میدهند.
از انواع پژوهشهای غیرتجربی، پژوهشهای نظری (theory research) و پژوهشهای مروری (review research) و تفسیر و نقد را پژوهش مفهومی میگویند. اما نه به صورت کامل، به عنوان مثال: در پژوهشهای مروری، به غیر از خلاصه کردن پژوهشهای گذشته، باید یکپارچگی بین پیشینه ها ایجاد شود و بحثی که درون آنها بوده و ایده هایی که در دل آنها وجود داشته استخراج گردد. در پژوهشهای مروری همانطور که میدانیم به استخراج گرایشها میپردازیم و دیدگاهها را پیدا میکنیم و این استخراج گرایشات و دیدگاهها خود یک پژوهش مفهومی به حساب میآید. در حقیقت به این نکته اشاره میکند که هر کدام از انواع پژوهشها به نوعی میتوانند پژوهش مفهومی باشند، حتی پژوهشهای نظری یا مروری یا حتی تفسیری و نقد. به این دلیل که میتوانیم با بسط ایده ها و تحلیل و نقد آنها حرف جدیدی بزنیم و آن مفهوم یا حوزه را تبیین کنیم. یک مقاله مروری میتواند در عین حال مفهومی هم باشد به شرط اینکه تحلیل زیادی داشته باشد و با استفاده از شواهد، رویکردها را اثبات کند. تمرکز مقالات مفهومی روی کشف و یکپارچه سازی مطالب است.
یکی از ویژگی های مهم مقالات مفهومی این است که داده تجربی، آزمایش، پرسشنامه و چک لیست و ... ندارند. بسیاری از مقالاتی که عنوان مفهومی دارند در حقیقت مفهومی نیستند و بیشتر مقالات نظری هستند یعنی یک نظریه را مطرح کرده اند.
چارچوبهای مفهومی یا (conceptual frame works) برای نوشتن مقاله مفهومی:
انتخاب موضوع برای پژوهش مفهومی
گردآوری منابع مرتبط: که دراین راستا، جامعیت، بسیار مهم است. مانند مقالات مروری که جامعیت، اهمیت زیادی دارد و حرف اول را میزند. به این معنی که هرچه منبع و مبحث در این زمینه وجود دارد، باید گردآوری شود.
استفاده از منابع معتبر: از وبلاگ و مقالات توصیفی و مقالاتی که در مجلات معمولی چاپ شده اند نباید در مقالات مفهومی استفاده شود. چراکه کار اصلی این گونه مقالات تبیین یک مفهوم یا بسط یک نظریه است.
برای نوشتن مقالات مفهومی باید در زمینه ای خاص و در یک حوزه موضوعی مطالعات حرفه ای زیادی داشته باشیم و سپس شروع به نگارش یک مقاله مفهومی کنیم و از نظر مفهومی آن را بررسی نماییم و نظرات دیگران را ذکر کنیم. به این ترتیب یکی از بهترین روشهای نگارش مقاله همین خواهد بود که شخصی فی البداهه در حوزه ای شروع به مطالعه کند و اقدام به نوشتن نماید. وقتی پژوهشگر در زمینه ای زیاد مطالعه داشته باشد، خودبخود ایده هایی در ذهن وی شکل میگیرد و میتواند همان ایده ها را بسط دهد. درحقیقت تحلیلی از شناخت شخصی خود را، مبتنی بر شواهد و دلایل و سراسر استدلال، ارائه میکند. در واقع نتیجه گیری این نوع مقالات استدلال و چرایی مطلبی که بیان شده خواهد بود.
شناسایی متغیرهای خاص: لازم است متغییرهای پژوهش خود را مشخص کنیم. البته ممکن است در حین مطالعه متغیرهای جدیدی شناسایی شوند که باید در متن مقاله به آنها اشاره شود.
تولید چاچوب که شامل: نخست بیان مسئله میشود که بیان میکنیم دلیل انتخاب این موضوع چه بوده است. و دیگری ترکیب مطالب مرتبط با متغیرها از پیشینه ها، به این معنی که منابع مختلف که استخراج شده را باید باهم ترکیب کنیم، ارتباطات آنها را متناسب با متغیرها پیدا کنیم و بررسی کنیم که این منابع چه شواهدی مرتبط با متغیرهای ما دارند.
از مزایای مقاله مفهومی می توان به موراد زیر اشاره کرد:
باعث بسط نظریه ها و توسعه دامنه کاربردی آنها میشوند. که از این موارد بسیار وجود دارد. موارد زیادی از نظریات هستند که در حوزه های دیگری هم قابل استفاده هستند.
بومی سازی که بخش مهمی از آنها مفهومی هستند. به این معنی که لازمه آن درک کامل یک مفهوم بین المللی و مطالعه پیرامون آن و شناسایی ویژگی های بافتِ مورد بررسی است و سپس بررسی اینکه این مفهوم در بافت بومی ما چه استفاده و کاربردی دارد. به این ترتیب میتوانیم یک مقاله مفهومی بسیار خوب و با استناد بنویسیم.
تولید زمینه های پژوهشی جدید است. چرا که به بسط نظریه یا مفهوم میپردازد و این خودبخود باعث شکل گیری ایده های جدید میشود و این خود آغاز تعداد زیادی پژوهش میگردد.
بازنمون روابط مفهوم یک حوزه با حوزه دیگر است، یعنی باعث بسط پژوهشهای میان رشته ای میشود و نشان میدهد که دو حوزه با یکدیگر مرتبط هستند. همچنین باعث کاهش سوءتفاهمات و سوء برداشتها از نظریه ها و مفاهیم جدید میگردد. در برخی زمینه ها ممکن است برداشتهای نادرستی وجود داشته باشد که با نگارش یک مقاله مفهومی درباره یک موضوع یا اصطلاح تخصصی در رشته ای، سوءتفاهمات یا miss understands را کاهش میدهیم. به عنوان مثال در مورد اصطلاح کتابخانه دیجیتالی هر کس برداشت خود را دارد و با نوشتن یک مقاله مفهومی درباره مفهوم این اصطلاح، تمام برداشتهای غلط از آن، اصلاح میشود.
نمایاندن ساختار و نوع روابط میان مفاهیم درونی و برونی، ساختار آن حوزه را نشان میدهد، یعنی جایگاه این مفهوم را در میان مفاهیم دیگر در آن حوزه موضوعی مینمایاند و اصطلاحات وابسته، عامتر یا خاصتر، زیرمجموعه ها یا دسته بندیهای کلی را در آن زمینه بیان میکند.
مقالات مفهومی به طور کلی جایگاه خوبی در میان انواع مقالات و پژوهشها دارند ومانند پژوهشهای بنیادی هستند، به این معنی که مبنای بسیاری از ایده ها و مباحث میتوانند باشند و باعث جلوگیری از بسیاری کجروی ها و اشتباهات و برداشتهای نادرست میگردند، تا جایی که مقالات مفهومی، پژوهشهای یک حوزه را به سمت درست هدایت میکنند.
ساختار مقالات مفهومی:
مقدمه: در مقدمه ابتدا نگرش پژوهشگر بیان میشود و بعد از آن بیان مسئله مطرح میگردد و اهداف پژوهش و بنیان منطقی و زمینه پژوهش نیز در این قسمت ذکر میشود.
تعیین چارچوب مفهومی: چارچوبهای مفهومی را مشخص میکنیم و به عنوان نتیجه تعیین چارچوب مفهومی، رویکردها و جنبه های جدیدی که پژوهشگر اضافه میکند و قصد دارد به صورت مفهوم بررسی کند، را نشان میدهد. یعنی اهمیت و ضرورت پژوهش مفهومی را ذکر میکند. اگر امکان پذیر باشد یک توضیح مختصری درباره خود پژوهشگر داده شود که چرا این ایده به ذهن او رسیده است و همچنین درباره دلایل و بنیانهایی که باعث شده این ایده به ذهن برسد، نیز میتوان صحبت نمود.
پرسشهای پژوهش و روش شناسی: میتوان در این بین یکی دو پرسش مطرح نمود و بعد به روش انجام پژوهش اشاره کرد، که آیا تحلیلی انتقادی است یا روش دیگر، آیا رویکرد پژوهشگر برای نوشتن این مقاله رویکرد انتقادی است یا رویکرد تحلیلی و بیان روش شناسی خاص این پژوهش. در صورت امکان تصویری برای فرایند پژوهش آورده شود و روش شناسی به صورت مفهومی ارائه گردد تا روند کار مقاله را توضیح دهد.
یافته ها: بحث یا تفسیر و بسط چیزهایی که بدست میآوریم، در اینجا یافته ها اعداد و ارقام و یافته های آماری نیست، داده های تجربی و جداول آماری و آزمون فرضیه نیست، در اینجا یافته ها بحث و تفسیر کردن با استفاده از تیترهای فرعی و بیان یافته ها براساس روش شناسی است. میتوان از یک مدل یا تصویر استفاده کرد و یا به صورت جدول و شکل خلاصه بحث را مطرح نمود یا حتی میتوان یک مدل مفهومی ارائه داد.
بیان نکات آموزشی: در این بخش ایده ها را بیان میکنیم.
توصیه هایی برای کاربرد: به بیان کاربردهای این مفهوم میپردازیم، توصیه های کاربردی ارائه میدهیم.
و بخش نهایی اندیشه و استدلال پژوهشگر: آخرین کار استدلال است، باید برای بحثی که مطرح شده دلیل بیاوریم، بیان پیام نهایی پژوهش براساس بیان مسئله ارائه شده. حتما دقت شود در پژوهشهای مفهومی باید در انتها و در بخش نتیجه گیری دوباره به مسئله مطرح شده اشاره و سپس به آن پاسخ داده شود و مجدداً به اهمیت پرداختن به آن موضوع و انجام پژوهش اشاره گردد.