تدوین مقاله به دلیل روزآمد بودن و مختصر بودن آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
یکی از بهترین ابزار ارتباطی برای یک نویسنده و یک حرفه مند که مباحث علمی را مطرح می کند، تدوین مقاله است. البته همه بروندادهای علمی اعم از کتاب، سخنرانی و ... ارزشمند و مفید هستند. ولی مقالات به لحاظ ویژگی های خاصی که دارد و اینکه یک مبحث معمولاً در یک عنوان مقاله به پایان می رسد و معمولاً اطلاعات آن روزآمد و مختصر است، لذا از اهمیت زیادی برخوردار است.
اهمیت نوشتن مقاله در تمامی عرصه های زندگی تاثیرگذار است. هرچند پژوهشگر در یک حوزه، متخصص باشد، تا اقدام به نوشتن نکند، نمی تواند خود را بشناساند و در حوزه تخصصی خود شناخته شود و باید علم خود را به شکلی منتشر نماید تا دیگران متوجه آن شوند. البته برگزاری کارگاه و دیگر عرصه های ارائه علمی تاثیرگذار خواهد بود ولی هیچ یک تاثیر نوشتن مقاله را ندارند.
دلیل دیگر اهمیت نوشتن مقاله این است که با انتشار مقاله، اندیشه ها ماندگار می شوند و دیگران از آن استفاده می کنند و دیگر آنکه ذهن پژوهشگر را ساختارمند می کند.
نوشتن مقاله بهترین و ماندگارترین نوع ارتباط است، چراکه اندیشه ماندگار و ثبت می شود و در حافظه های محتوایی و معنوی باقی میماند و این برای ارتباط بیشتر، بسیار کمک کننده خواهد بود. زمانی که می نویسیم، بدلیل انتشار آن و بدلیل اینکه افراد فرصت بیشتری برای تامل روی نوشته ها - نسبت به زمانی که درباره آن صحبت می کنیم- دارند، ارتباط بهتری می توانند با مخاطب برقرار نموده و اگر ایده یا فکر جدیدی وجود دارد، درباره آن صحبت شود. همچنین این افکار در قالب مقاله در مجلات مختلف منتشر می شود و از آن ایده و فکر استفاده می گردد.
مهارتهای نوشتن نیاز به تمرین بسیار دارد. یکی از مهمترین مباحثی که برای نگارش وجود دارد انگیزه است و مهمترین دلیل و گام اول نگارش است که باید ایجاد شود و دیگری سبک نگارش است که این موضوع هم به سهم خود بسیار تعیین کننده و موثر خواهد بود.
بهترین نوع مقالات ، نوع پژوهشی آن است که از لحاظ جایگاه علمی از همه انواع آن بالاتر است. مقالات پژوهشی در اصل یک گزارش پژوهشی (research report) است پس حتما باید پژوهشی انجام گرفته باشد تا بتوان یک گزارش از آن تهیه کرد. اما برخی از مقالات مانند مقالات تحلیلی (analytical paper) این ویژگی را ندارند و در حین کار می توان آن را نوشت. مقالات تحلیلی با ایده پیش می روند ولی مقالات پژوهشی به این شکل نیستند و باید حتما پژوهشی انجام شده باشد یا درحال انجام باشد تا بتوان گزارش آن را در قالب مقاله تهیه کرد.
هر پژوهشی که انجام می گیرد، برای پر کردن خلاهای پژوهشی است و برای پاسخگویی به یک چالش یا گپ ایجاد شده در آن حوزه انجام می شود. تا پژوهشی انجام نگیرد نمی توان تصمیم درستی گرفت یا قضاوت صحیحی درباره یک پدیده علمی یا شخص خاصی انجام داد. همچنین باعث ایجاد انگیزش در جامعه علمی می شود و با انعکاس یک پژوهش و انتشار آن، افراد، علاقه مند به مطالعه آن می شوند و به سمت پژوهشهای بیشتر در آن زمینه سوق پیدا می کنند و ممکن است در حین مطالعه آن پژوهش به خلاهای دیگری برخورد کنند و یا سوالات جدیدی در ذهنشان به وجود آید، نوشتن مقاله همچنین موجب توسعه ایدههای نو می گردد. زیرا وقتی پژوهشی انجام می شود ایده جدیدی منتشر می شود، و میتوان براساس آن ایده ها ، ایده های جدیدتری تولید کرد و نتایج را مشاهده نمود. هر پژوهش، خود عامل پژوهشهای دیگر است که باعث افزایش توان پژوهشگر در تالیف و نشر و افزایش پویایی در حرفه میگردد. کسی که مینویسد، انگیزه زیادی برای کار بیشتر پیدا میکند، چراکه مطرح میشود و کارش استناد بیشتری میگیرد. پژوهشگر با مطرح کردن اندیشه خود، درک جدیدی بدست می آورد و با مطالعه زیاد در زمینه ای بخصوص، به مرور زمان دارای دیدگاههای خاص می شود و افکار جدید به دست میآورد.
انگیزه به عنوان عامل بسیار مهم در نوشتن باید تقویت شود تا پژوهشگر بتواند در جوامع علمی پذیرفته شود، همه افراد یک سری آرزو و ایده دارند که برای دستیابی به آن ناگزیر به مطرح شدن هستند و این امر با نوشتن و تامل روی دیدگاهها و نظرات وی میسر میگردد. به خصوص دانشجویان نیاز بیشتری به دیده شدن دارند که برای این کار لازم است که بنویسند تا کم کم جایگاه علمی پیدا کنند.
همچنین نوشتن مقاله شرایط را برای کسب درآمد نیز فراهم می کند و یا لزوم نیاز فردی به ادای سهمی در پیشبرد دانش را نشان میدهد و یا اینکه بتواند نکته ای را به دانش جهانی اضافه کند. بدین معنا که کاری انجام دهد تا علم قدمی در حوزه تخصصی اش پیشرفت کند و گام جدیدی در راستای کشف مجهولات آن حوزه، برداشته شود. بدست آوردن همه این مهارتها در گرو نوشتن است، اگر نوشته ای انجام نشود، کمتر بازنمایی و نشان داده میشود، لذا نوشتن کمک زیادی به پیشبرد دانش میکند.
همان طور که پیشتر گفته شد، گام اول نگارش انگیزه است و گام دوم اعتماد به نفس نویسنده است که با خواندن زیاد به دست میآید و اگر نگارنده مطالعه عمیق نداشته باشد نمیتواند مطلبی را با اطمینان بیان کند تا پس از آن بتواند حرف و نظر اصلی خود را بیان کند و به جامعه علمی نشان دهد که این برداشتها را داشته و در صدد نشر آن است.
در نوشتن مقاله به این نکته باید توجه کرد که همه متن مقاله نباید شامل ارجاع و استناد از منابع دیگر باشد و باید حتی الامکان اندکی از دانش و یافته های خود نویسنده هم در آن به کار رفته باشد که این، در مقدمه و نتیجه گیری اثر، نشان داده می شود و نمود پیدا می کند.
زمانی یک نویسنده خوب هستیم که بتوانیم مقدمه مقاله را خود بنویسیم و اندیشه خودمان را پیاده کنیم. نویسنده باید در مقدمه مقاله، خواننده را با نگرش خود آشنا کند و بیان کند که از چه جنبه ای به موضوع پرداخته است و این نشان دهنده دانش شخصی نویسنده است اما این بدان معنا نیست که از استناد و ارجاع استفاده نکنیم بلکه باید بتوانیم انسجام و پیوستگی بین پاراگراف ها و کل متن ایجاد نماییم و لازمه آن این است که در مقدمه یک یا دو استناد به عنوان پشتیبانی کننده مطلب خود (supporter) ، اضافه کنیم تا داوران در هنگام داوری مقاله ایرادی به آن وارد نکنند.
نکته دیگری که در نگارش مقاله باید به آن توجه ویژه داشت اینکه تا حد ممکن از منابع ترجمه و گردآوری استفاده نشود، زیرا ترجمه بافت مقاله را نامطلوب و نامنسجم میکند ولی اگر ناچار به استفاده از ترجمه باشید، سعی شود که ترجمه آزاد صورت گیرد تا بافت متن، محصول کار خودتان باشد، ترجمه تحت اللفظی نباشد و بیشتر سعی در انتقال مفهوم و محتوای مطلب شود تا عین عبارات و جملات، که به این نوع ترجمه اصطلاحاً (paraphrase) پارافریز میگویند. به این مفهوم که اگر هر متنی را به هر زبانی مطالعه کنیم، برداشت خود را از مطلب به صورت جملات و پاراگرافهایی در قالب ادبیات خود پیاده کنیم. اما گاهی لازم است به دلایلی و برای حفظ امانت داری دقیقاً عین متن ارجاع داده شده را در نوشتار خود بیاوریم که این مستلزم استفاده از گیومه («») است که به آن اصطلاحاً (deep phrase) دیپ فریز گفته میشود. همچنین برای متنهای ترجمه اگر عین مطالب، ترجمه شده باشد باید در گیومه قرار گیرد تا امانت داری متن اصلی حفظ شود و ضمناً در نوشتار ما نیز مشخص شود که این قسمت از متن، سخن ما نیست و وام گرفته از متن دیگری است. اگر بخواهیم به صورت پارافریز از متون دیگر استفاده کنیم ناگزیر به مطالعه فراوان هستیم و این درک و برداشت صحیح از متون علمی ایجاد نمیشود، مگر با خواندن زیاد که اصل و اساس نوشتن است.
پژوهشگر باید از هر فرصتی برای مطالعه علمی استفاده کند، و حداقل هفته ای دو مقاله علمی در راستای رشته خود بخواند. همچنین مطالعه باید هدفمند باشد و روش خلاصه نویسی که همان « برداشت خود را نوشتن» است، بسیار مهم است. گاهی خلاصه نویسی یعنی بسط موضوع به بیان نویسنده و توضیح آن به زبان خود و بر مبنای برداشت خود نویسنده، به این منظور می توانید کتاب روشهای مطالعه را از آقای علی اکبر سیف مطالعه کنید و کتابهای بهرام طوسی درباره روشهای خلاصه نویسی بسیار مفید است.
باید به این نکته توجه شود که مطالعه باید به شکل تحلیلی و انتقادی باشد. خواندن انتقادی با « چرا » همراه است و پژوهشگر، به راحتی مطلب خوانده شده را نمیپذیرد و همواره به دنبال اشکال گرفتن و چالش است و همیشه در حال خواندن مقالات جدید در حوزه تخصصی خود میباشد، و پیوسته دانش خود را به روز نگه میدارد و اصطلاحا بر روی لبه دانش حرکت میکند.
پایان جلسه اول مقالات پژوهشی
گزارش از: بنت الهدا موحدی محب