Menu

اخبار کتابخانه

ﺳﻪشنبه 18 شهریور 1399
تعداد بازدید: 1060
تعداد نظرات: 0

اسماعیل محمدی کرمانشاهی:کتابخانه آستان، در برخی از زمینه ها، ظرفیت و زمینه، کتابخانه های تخصصی را هم در درون خود دارد.

در ادامه سلسله برنامه های تاریخ شفاهی کتابخانه ها که به همت کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی برگزار می شود، مورخ 4 شهریورماه 1399 سالن اجتماعات این کتابخانه میزبان حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل محمدی کرمانشاهی مدیر سابق کتابخانه آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها بود. در ادامه گزیده ای از خاطرات ایشان پیرامون تحقیق و پژوهش و فعالیت در این کتابخانه را می خوانید:

اسماعیل محمدی کرمانشاهی هستم، در یکی از روستاهای استان کرمانشاه در بهمن 1350 متولد شدم. دوران مدرسه و تحصیلات را در شهر کرمانشاه گذراندم. در سال 1368 وارد حوزه علمیه قم شدم. در مدارس رسول اکرم، امام صادق(ع)، رضویه، صدوق، مدرسه خان و آیت الله العظمی گلپایگانی تحصیلات حوزوی را پی گرفتم. در مقطع خارج توفیق شد که در مدرسه فیضیه و مسجد اعظم از حضور مراجع و بزرگانی از جمله حضرت آیت الله طاهری خرم آبادی، حضرت آیت الله العظمی شیخ جعفر سبحانی تبریزی، حضرت آیت الله جوادی آملی، حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، و در این اواخر از محضر حضرت آیت الله سید محمد سعیدی بهره ببرم. در مقطع تحصیلات دانشگاهی، کارشناسی ارشد تاریخ تشیع را خواندم.

ورود من به فعالیت های علمی و فرهنگی و بحث کتاب و امثال اینها، به سال 1374 برمی گردد. در این سال توفیق آشنایی با حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صدرائی خوئی را داشتم و به همین مناسبت بنده و جمعی از رفقا را دعوت کردند که برای فهرستنگاری نسخ خطی مجلس شورای اسلامی به تهران می رفتیم. از مجموعه 6 جلدی فهارس نسخ خطی که زیر نظر حاج آقا صدرائی تدوین شد، توفیق داشتم که در سه جلد این مجموعه یعنی 24 و 25 و 26 همکاری کنم.

سال اول طلبگی، از طرف حجت الاسلام والمسلمین علی عطائی که مدیر مدرسه صدوق بود، مسئولیت کتابخانه مدرسه به بنده محول شد. البته مدت کوتاهی بود. همچنین در ضمن فعالیت های تبلیغی کتابخانه ای را برای مسجد موسی بن جعفر در شهر بیستون تاسیس کردم که بعدها جزو کتابخانه های نسبتا خوب منطقه شد.

در سال 1379 به صورت رسمی خادم آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شدم. ابتدا عنوانی که من با آن وارد این مجموعه شدم، مدیر داخلی نشریه فرهنگی کوثر بود. البته قبل از آن توفیق همکاری با نشریات مختلف را داشتم. به عنوان مدیر اجرایی نشریه مبلغان مدتی را از شماره اول تا شماره چهارم همکاری داشتم.

در سال 80 برگزاری کنگره بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و مکانت فرهنگی قم را داشتیم. همکاری مجدد با نشریه فرهنگ کوثر هم در ضمن همکاری با برگزاری کنگره بزرگداشت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها که به عنوان عضو هیات علمی و مسئولیت بخشی از دریافت و سفارش آثار و مقالات و نظارت بر آنها را برعهده داشتم، ادامه داشت.

در حین برگزاری کنگره، مسئول دفتر مدیریت فرهنگی هنری را نیز بر عهده داشتم. پس از کنگره، مسئول دفتر معاونت فرهنگی و قبل از آن مسئول دفتر مدیریت پژوهشی آستان را که تازه شکل گرفته بود، برعهده داشتم. همچنین پس از اینکه حضرت آیت الله سعیدی تولیت آستان مقدس را عهده دار شدند. یکی دو سال نیز مسئول دفتر تولیت شدم.

در سال 92 مدیریت فرهنگی هنری آستان را که شامل کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان می شد را عهده دار بودم. پیشنهاد کردیم که عنوان مدیریت فرهنگی هنری به مدیریت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد تغییر پیدا کند. در نهایت این سه بخش الان با همین عنوان اداره می شود. آن زمان قرار بود که کتابخانه از اداره به مدیریت ارتقاء پیدا کند، که اتفاق افتاد. اما وقتی که من از کتابخانه فاصله گرفتم، کتابخانه مجدد از حیث چارت سازمانی به وضعیت سابق برگشت.

در بدو ورد بنده، کتابخانه در کنار مدرسه مبارکه فیضیه قرار داشت. ساختمانی که پس از انقلاب اسلامی به عنوان دومین یا سومین ساختمان کتابخانه آستان مقدس از آن بهره برداری شده بود. قطعا یک کتابخانه دیگری هم داخل حرم از بدو افتتاح وجود داشت که در اوایل انقلاب اسلامی این کتابخانه به خاطر اینکه، فضای کوچکتری بود، به ساختمانی که برای آن زمان ساختمان خوب و بزرگی بود، منتقل شد. اما در برخی از اسناد داریم که کتابخانه آستان، در واقع در داخل حرم، دارای دو جایگاه بوده است.

دوران مسئولیت من در کتابخانه، با یک اتفاق فرخنده و خوب مصادف شد و آن ساختن ساختمانی بزرگ و معظم با بیش از 12 هزار متر زیربنا، در سمت شرقی حرم برای کتابخانه آستان بود.

در مورد اینکه این ساختمان کتابخانه یا موزه یا مدرس برای تحصیل علوم دینی باشد، اختلاف نظرهایی وجود داشت. با پیگیری مدیر سابق کتابخانه آستان، حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا مهدی احمدی، بحث های تبدیل ساختمان به مدرس ظاهرا منتفی شده بود.

سال 1394 کتابخانه آماده شد و بنا بود که رسما توسط رئیس جمهور وقت افتتاح شود. ما بخشی از کتاب ها را منتقل کردیم، البته جناب آقای رئیس جمهور، با جمعی محدود، نه به صورت رسمی و رسانه ای، بازدیدی از کتابخانه داشتند که این بازدید، از کتابخانه در واقع به منزله افتتاح رسمی قرار گرفت. ما بخشی از کتاب ها را منتقل کرده بودیم. برای انتقال کتابخانه از ساختمان قدیم به ساختمان جدید، کمتر از دو هفته تعطیلی داشتیم. یعنی ما کتابخانه را مدت زیادی به خاطر انتقال کتاب ها تعطیل نکردیم. وقتی که یک بخشی از کتابخانه جدید، قابلیت بهره برداری را داشت، امکان حضور مراجعان را فراهم کردیم و کتابخانه قدیم را تا جایی که راه داشت و مزاحمتی ایجاد نمی کرد، حتی اگر امکان استفاده از یک سالن بود، آن را باز گذاشتیم که مراجعات تا روزهای آخر ادامه داشت. دو هفته ای هم که تعطیل شد، به دلیل این بود که کتابخانه جدید قابلیت استفاده را فعلا پیدا نکرده بود، و به خاطر برنامه های عمرانی که آستان داشت، در عمل مانع از این می شد که محیط مطالعه فراهم باشد.

من کتابخانه را با بیش از صد هزار کتاب تحویل گرفتم، و روزی که در سال 1397 آن را تحویل دادم، قریب به سیصد هزار کتاب در مخازن کتابخانه وجود داشت. ما عمده این منابع را از طریق اهداء جذب کردیم و نه از طریق بودجه هایی که آستان مقدس در اختیار ما قرار می داد. بودجه هایی که ما برای خرید کتاب داشتیم، خیلی کم و ناچیز بود. نه اینکه آستان توانایی این را نداشته باشد، ما در درخواست های خودمان هم برای بحث بودجه ریزی، بودجه زیادی برای خرید کتاب پیش بینی نمی کردیم. دلیل عمده آن هم این بود که از ظرفیتی که در کشور وجود داشت، برای جذب کتاب اهدائی استفاده کردیم. در این دوره کتابخانه جهشی بیش از پنجاه سال، نسبت به گذشته داشت.

کتابخانه آستان، به تناسب کتابخانه های بزرگ و معظمی که در کنار حرم مطهر قرار دارد، خدمات آن، مقداری متمایز بود. از نگاه کلان، خدمات این کتابخانه ها مکمل کار یکدیگر محسوب می شد. ما می توانستیم به طور غیر مستقیم به یکدیگر کمک کنیم. اگر کتابخانه مسجد اعظم، بخش زیادی از علما و فضلا و روحانیون را می پذیرفت، دانشجوها و دانش آموزانی که تشنه مطالعه و نیازمند کتابخانه بودند، اینها دیگر پشت در کتابخانه مسجد اعظم به عنوان مراجعه کننده قرار نداشتند. آنها به جایی که برای آنها فراهم شده بود، می آمدند و از آنها استقبال می شد.

ما بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که روزهای جمعه هم کتابخانه باز باشد. البته به صورت محدود، دو تالار آن باز بود. بعد از مدتی، جمعی از خواهران مراجعه کننده به کتابخانه، تقاضا کردند که برای آنها هم این امکان فراهم شود که با مدتی تاخیر نسبت به برادران، برای خواهران هم خدمات در روزهای تعطیل راه اندازی شد. پس از مدتی، ساعت کاری کتابخانه را که تا 9 شب بود، تا ساعت 11 افزایش دادیم. همچنین در ماه مبارک رمضان کتابخانه فعالیت جدیدی را شروع کردیم و طرح از افطار تا سحر را داشتیم. به نحوی در ماه رمضان چرخه شبانه روزی کتابخانه کامل می شد.

کتابخانه، از یک حیث، یک کتابخانه عمومی محسوب می شود، ولی از حیث آثار و کتاب هایی که در کتابخانه وجود دارد، در برخی از زمینه ها، ظرفیت و زمینه کتابخانه های تخصصی را هم درون خود دارد.

ما در بخش کتاب های نفیس، افزایش قابل توجهی را داشتیم، یک بخش مستقلی را برای این بحث در نظر گرفته بودیم. بخش کتاب های بالای پنجاه سال ما نیز قابل توجه بود. کتابخانه آستان از حیث خانه مطبوعات هم در بین کتابخانه های قم و اطراف قم، یک وضعیت خوب و ارزنده ای را دارد.

در کتابخانه آستان بحث گنجینه سازی وجود داشت. ما در این زمینه کارهایی را شروع کردیم که البته برخی از آنها به نتیجه نرسید. دنبال این بودیم که کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی را در آنجا به حد قابل قبولی برسانیم. کتابخانه تخصصی حضرت موسی بن جعفر را شروع کردیم. در ضمن اینها، یک گنجینه قرآنی از کتاب های چاپی قرآن وجود داشت که در این دوران، کامل تر و بهتر شد. این گنجینه، جزء یکی از ده گنجینه قرآنی ارزشمند کشور محسوب می شود. فهرست این گنجینه هم در دو جلد آماده شده بود، که البته تا الان منتشر نشده است.

بخش دیگری در کتابخانه آستان ایجاد شد، که گنجینه هدایای تولیت بود، اعم از کتاب، تابلو و غیره. محلی برای بازدید مهمان ها، مراجعان و افراد علاقه مند.

وقتی که من وارد کتابخانه شدم، بخشی از توان و انرژی و وقت را برای انتقال به ساختمان جدید قرار دادم. یعنی یک گشایش فضایی برای کتابخانه ایجاد می شد. خیلی از مدیران و مسئولان داخل و خارج از آستان، علاقه مند بودند که این ساختمان خوب و معظمی که ساخته شده است، برای سایر فعالیت های غیر کتابخانه ای در اختیار آنها قرار داده شود. یکی از تلاش هایی که شد و اینها معمولا دیده نمی شود، شاید جای طرح آن هم همین تاریخ شفاهی باشد، این بود که ساختمانی که برای کتابخانه ساخته شده است، از دست نرود و به بخش دیگری تعلق نگیرد. اگر ما این ساختمان جدید را از دست می دادیم، موفقیت دوم که افزایش منابع به بیش از دو برابر بود، آن هم دیگر عملا ظرفیت اجرا نداشت. چون همان زمانی که ما در کتابخانه سابق بودیم، برای بسیاری از نشریات و کتاب ها فضایی نداشتیم. نکته مثبت دیگر در مورد ساختمان جدید این بود که دولت کتابخانه را مجهز به میز و صندلی و قفسه تحویل ما داد. رکن دیگر کتابخانه منابع مکتوب و کتابداران آن هستند. نیروهایی که به عنوان کتابدار یا کارمند در کتابخانه خدمت می کنند، همه نیروهای ارزشمند هستند، حتی اگر عنوان کتابدار نداشته باشند.

در این دوره زمانی برای انتقال به ساختمان جدید کتابخانه صرف شد، زمانی را برای افزایش منابع کتابخانه در نظر گرفتیم، تا حدی که ما پس از کتابخانه حضرت آیت الله مرعشی نجفی، به لحاظ تعداد منابع، به دومین کتابخانه قم نزدیک بودیم.

نکته دیگری که من در یکی دو سال آخر مسئولیت در کتابخانه به آن پرداختم، توجه به نیروی انسانی و کتابدارها بود. با نیروها جلسات مستمری را داشتیم و در این زمینه هر آنچه که من به عنوان موفقیت دوره پنج ساله مدیریت خودم در کتابخانه از آنها اسم می برم، بدون شک همه آنها مرهون همکاری همه کارکنان کتابخانه است. تلاش من در این زمینه بر این بود که کتابدار هم باید ارتقاء پیدا کند. اگر یک مسئولی بخواهد موفق بشود، به نظرم باید در همان ابتدا به رکن منابع انسانی توجه کند. من توصیه می کنم که هر کسی در این زمینه مسئولیتی را می پذیرد، نیروی انسانی را در مرحله اول اهمیت قرار دهد.

ما کارهای انجام نشده زیادی در کتابخانه داشتیم. طرحی را بنده دنبال می کردم با عنوان مجمع کتابخانه های اعتاب مقدس بود. آقای نبوی که آن زمان مدیر پژوهش مجمع جهانی اهل بیت بودند، اتحادیه کتابخانه های کشورهای مسلمان را پیشنهاد دادند، که البته در رأس اینها حرم های مطهر باشند.

در نگاه ما، کتابخانه آستان، جزء یکی از ده کتابخانه خوب کشور محسوب می شود. به خاطر گنجینه های مختلف و منحصر به فردی که دارد، و حتی از حیث ساختمانی جزء کتابخانه های بزرگ محسوب می شود. در عین حال، ناگفته نماند که ما کتابخانه های بزرگ و ارزشمند ناشناخته ای هم در سطح کشور داریم، که اینها تبلیغی نکرده اند و شناخته شده نیستند.

 

تصاویر
  • اسماعیل محمدی کرمانشاهی:کتابخانه آستان، در برخی از زمینه ها، ظرفیت و زمینه، کتابخانه های تخصصی را هم در درون خود دارد.