Menu

اخبار کتابخانه

شنبه 01 شهریور 1399
تعداد بازدید: 907
تعداد نظرات: 0

سال های آغازین تاسیس کتابخانه مسجد اعظم در گفتگو با آیت الله محمدتقی دانش آشتیانی

در دوران قبل از طلبگی دبستان و دبیرستان که می رفتیم، مرحوم حاج آقای ما عنایتی داشتند و تقریبا مقدمات را در خدمت ایشان گذرانده بودیم. وارده حوزه که شدم، از مطول، معالم و معانی ادامه دادم. معالم را خدمت آشیخ مرتضی دوزدوزانی که به بنی فضل معروف بودند،  می رفتم. لمعه را خدمت آقای ستوده اراکی بودم. البته در طول سال، کتاب ها تکمیل نمی شد، نواقص آنها را در طول تابستان یا وقت های اضافه خدمت حاج آقا تکمیل می کردیم. بخشی از رسائل را خدمت آقای سبحانی، کفایه را خدمت آقای سلطانی و بیع مکاسب را خدمت آقای فاضل بودیم. مکاسب محرمه را هم به صورت درس خصوصی با هم‌مباحثه ام، یعنی داماد ایشان آقای کریمی جهرمی، خدمت آشیخ لطف الله صافی بودیم. دروس خارج را از نظر کمیتی بیشتر به درس مرحوم آقای گلپایگانی و مرحوم آقای اراکی رفتم. مقداری هم که امام حضور داشتند، درس ایشان را هم تا اندازه ای می رفتم. درس آقای اراکی، درس خیلی پرباری بود، معروف بود که درس ایشان، درس خارج خارج است و مناسب است که اساتید خارج به درس ایشان بروند. زمانی که در دانشگاه تدریس داشتم، در تدوین پایان نامه ها گاهی به عنوان استاد راهنما و گاهی به عنوان استاد مشاور در خدمت دانشجویان بودم.

به اندازه ای که به خاطر دارم، گویا نیمه شعبان سال شاید 1339 بود که با حاج آقای مرحوم والدمان، برای مراسم معمم شدن، محضر آقای بروجردی رفتیم. بعد از اینکه مراسم تمام شد، در قسمت اندرونی بیت، ایشان دستور دادند، کلیدهایی را به حاج آقای والد ما دادند. فرمودند که اینها مربوط به کتابخانه مسجد است که قرار هست مورد استفاده عموم و مخصوصا آقایان طلاب قرار بگیرد. از همان موقع، حاج آقا آمدند و محل را بررسی کردند، نواقصی مشاهده شد که با مشورت هایی که انجام شد، خدمت مرحوم آقا عرض شد که این نواقص هست و خلاصه باید دستور بفرمایید که نواقص برطرف شود. مرحوم آقای بروجردی هم طبق علاقه ای که به این موضوع داشتند، سریعا دستور دادند که این نواقص برطرف شود.

برای مطالعه جای جداگانه ای در کتابخانه نبود. سمت روی رودخانه را سالن هایی احداث کردند و آن قسمت که الان راهروی مسجد است، بین صحن حضرت جوادالائمه، آنجا مخزن بود و مخزن را دو طبقه کردند تا دسترسی به کتاب ها آسان شود.

 برای اینکه مراحل تاسیس کتابخانه انجام شود، یک سالی طول کشید. ساختمان سالن ها آماده شود، کتاب ها مرتب شوند و کتابخانه آماده افتتاح شود که دیگر مصادف با بیماری مرحوم آقا شد. در نتیجه، تاسیس کتابخانه تا ماه رمضان به تاخیر افتاد. تا اینکه ایشان به رحمت ایزدی پیوستند. این امر سبب شد که افتتاح کتابخانه، تا اختتام مراسم ایشان، تقریبا به تاخیر بیافتد.

دقیقا یادم نیست، اما فکر می کنم در چهلمین روز رحلت ایشان، که از طرف مرحوم والد ما برقرار شد و خود ایشان هم سخنرانی کردند و از آقایان مراجعی که در جلسه حضور داشتند، دعوت کردند که در کتابخانه حضور پیدا کنند. از مخزن بازدید کردند، به سالن مطالعه تشریف آوردند و مراسم افتتاح بدین گونه انجام شد. از آقایان مراجع در مراسم افتتاح مرحوم آیت الله گلپایگانی، مرحوم آقای شریعتمداری، مرحوم حاج آقا مرتضی حائری بودند، شاید آقای نجفی مرعشی هم بود.

آقای صدرالاشراف هم که برای عرض تسلیت به آقازاده های آقای بروجردی آمده بودند، در ضمن از کتابخانه هم بازدید کردند. به احتمال قوی غیر روز افتتاح بود و روز دیگری بود.

در بحث تامین کتاب های کتابخانه هم، مرحوم آقای بروجردی خودشان که زیاد عنایت داشتند و کتاب هایی که فراهم می شد را می فرستادند. اما علاوه بر آن دیگران هم استقبال می کردند. از جمله مرحوم رمضانی، صاحب کلاله خاور، که کتاب های عمده ای توسط ایشان به کتابخانه اهداء شد.

همان موقع سال اول تاسیس و در زمان حیات آیت الله بروجردی هم کتاب هایی به کتابخانه اهداء می شد. از جمله مرحوم آیت الله فرید اراکی کتاب هایی را اهداء کردند. کتابخانه آقای مقدس اصفهانی هم کتابخانه خوبی بود، اهداء شد.این گروه کتاب ها که به کتابخانه می رسید، کسانی که مسئول ثبت کتاب ها بودند، به ترتیب این کتاب ها را ثبت می کردند.

موقعی که کتابخانه تاسیس شد و بنا به افتتاح شد. مرحوم حاج آقا درپی این بودند که افرادی را که آمادگی همکاری داشته باشند، جذب کنند. از جمله، مرحوم آقای آل اسحاق بود. ایشان حافظه خوبی داشتند.

آقایان دیگری هم بودند که کمک می کردند. مرحوم حاج میرزا حسن دانش بود. آقای حاج عبدالغنی مهدوی صفت بودند. آمیرزا حسن نوری هم در برهه ای از زمان کارهایی انجام می دادند.

من گاها دفترچه ای داشتم که نسخه های خطی را بررسی می کردم و یادداشت هایی می نوشتم. جناب آقای استادی هم که بعدا فهرست کتابخانه را نوشتند، اظهار لطف فرمودند که مطالب این دفترچه مورد استفاده ایشان بوده است.

اولین شماره نشریه کتابخانه به مناسبت فوت آقای بروجردی و افتتاح کتابخانه، به صورت یک صفحه تک برگی بود. یکی دو سال بعد هم انتشار نشریه ادامه داشت.

اولین شهریه که در کتابخانه پرداخت می شد، شهریه مرحوم آسید عبدالهادی شیرازی رحمت الله علیه بود. بعد از ایشان هم شاید یکی دو سه مرتبه شهریه آسید محمود شاهرودی در نجف در کتابخانه داده شد. بعد از ایشان هم شهریه آقای حکیم بود و بعد از آقای حکیم هم شهریه آقای خوئی بود. در همین زمان که شهریه مرحوم آقای خوئی منتقل شد، شهریه مرحوم امام هم به کتابخانه منتقل شد.

تامین هزینه کتابخانه با وجوهات امام که برای حاج آقای والد ما می آمد، حسابش جدا بود. حتی برای تامین هزینه های کتابخانه حاضر بودند که به آقایان مراجع در قم مراجعه کنند و از آنها کمک بخواهند، اما حساب و کتاب وجوهات جدا بود و اینها را با هم خلط نمی کردند. هزینه های کتابخانه دفتری جدا داشت. برای وجوهات و شهریه هم دفتر جدایی بود. ایشان بدون اجازه و رضایت صاحب وجه که با واسطه ایشان، این وجوهات پرداخت می شد، وجوهی را صرف کتابخانه نمی کردند.

در بحث مراجعان به کتابخانه، از همه نوع بودند. اکثراً طلاب جوان می آمدند، ولی از آقایان مدرسین و سطوح عالیه، حتی درس خارج هم مراجعه می کردند. از جمله افرادی که به کتابخانه می آمدند، آقای مدرسی بود، که گاهی کتاب می آوردند و اهداء می کردند. گاهی هم در فهرست کردن کتاب ها کمک فکری می دادند. آشیخ عباس مصباح زاده هم گاهی به کتابخانه می آمدند، حتی برای جشن افتتاح هم ایشان شعری سروده بودند که در جشن افتتاح خواندند. آن چیزی که من یادم هست، آن زمان، از مراجع کنونی آقایان نوری و صافی به کتابخانه می آمدند و استفاده می کردند.

نکته مهم این است که در کتابخانه همین که تسهیل در امر مراجعه به کتابخانه وجود داشته باشد تا افرادی که نیاز به کتاب دارند، به آسانی بتوانند دسترسی داشته باشند، و تشریفات تا حد امکان کمتر شود، اشتیاق بیشتر می شود و خودبه خود، در توسعه کتابخانه ها هم اثرگذار خواهد بود.

 

تصاویر
  • سال های آغازین تاسیس کتابخانه مسجد اعظم در گفتگو با آیت الله محمدتقی دانش آشتیانی