Menu


 زندگی‌نامه حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره)

ولادت و خاندان

یکی از بیوت اصیل و رفیع شیعه در طول تاریخ، خاندان بزرگ طباطبایی هستند که همواره مورد احترام مردم بوده‌اند.
حضرت آیت ‌الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی، زعیم عالیقدر جهان تشیع در پایان ماه صفر 1292ه.ق در شهرستان بروجرد در خاندان علم و عالم پرور طباطبایی دیده به جهان گشود.
 نسب این ‌مرجع تقلید بزرگ با 32 واسطه به دومین امام شیعیان؛ حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می‌رسد. پدر ایشان، آقا سید علی طباطبایی و مادرش آغا بیگم طباطبایی، هر دو از دودمان آقا سید محمد طباطبایی بودند.
شجره نامه ایشان به این شرح است: «هو السیدحسین بن السیدعلى بن السیداحمد بن السیدعلى‌نقی بن السیدمحمدجواد  بن السیدمرتضى بن السیدمحمد الطباطبائى بن السید عبدالكریم بن السیدمراد بن الشاه اسدالله بن جلال‌الدین  امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوام  الدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المكارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزة بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیة والثناء .

سید محمد طباطبایی

سیدمحمد بن عبدالکریم معروف به «سید کبیر» جد پنجم آیت الله بروجردی، از نوادگان ملامحمدتقی مجلسی و خواهرزاده علامه محمدباقر مجلسی است. وی اولین فرد از سلسله سادات طباطبایی اصفهان است که در بروجرد اقامت گزید و خاندان طباطبایی بروجرد از اعقاب ایشان بشمار می روند.
 او در عصر خود از مفاخر علمای شیعه بود و آثار و تالیفات زیادی از وی به جای مانده است. آیت الله العظمی وحید بهبهانی از شاگردان وی بوده و از ایشان اجازه اجتهاد داشته است. مرحوم سید محمد دارای پنج فرزند بود که سید مرتضی یکی از آنها است.


سید مرتضی طباطبایی

سید مرتضی فرزند ارشد سیدمحمد بود که در نجف اشرف متولد شد. تحصیلات خود را در کربلا و نجف گذراند و سپس به بروجرد مهاجرت کرد و سالها مرجعیت دینی مردم بروجرد و شهرهای اطراف را بر عهده داشت. وی فقیهی یگانه و عالمی فرزانه در روزگار خود بود و چند فرزند فقیه و دانشمند داشته که یکی از آنها علامه سید محمدمهدی بحرالعلوم از مراجع بزرگ شیعیان است فرزند دیگر ایشان سید جواد جد سوم آیت الله بروجردی است. سید مرتضی در سال 1204ه.ق در کربلای معلی وفات یافت و در پایین پای شهدای کربلا دفن شد.

سید جواد طباطبایی

سید جواد کوچکترین فرزند سید مرتضی از فضلای قرن سیزدهم هجری قمری، فقیهی مجاهد و عابدی موقر بود و محبوبیت خاصی در بین مردم داشت. او در رسیدگی به کار مردم و اجابت اهل حاجت کوشا بود. سیدجواد در سال 1242ه.ق  وفات یافت و در جنب مسجد سید بروجرد دفن گردید.
سید علی نقی طباطبایی
سید علی نقی فرزند دوم سید جواد، عالمی وارسته از فقهای برجسته قرن سیزدهم بشمار می‌آید. او مدتی در نجف از محضر علامه بحرالعلوم(عموی خود) بهره برد. ایشان صاحب تالیفات با ارزشی در فقه و اصول دارد از آن جمله حاشیه بر قوانین الاصول و حاشیه بر زبدة الاصول است. سید علی نقی در 18 ربیع 1249ه.ق درگذشت و در مقبره پدر بزرگوارش دفن گردید.


سید احمد طباطبایی

حاج میرزا احمد فرزند ارشد سید علی نقی جد آیت الله بروجردی در سال 1211ه.ق در شهر بروجرد متولد شد. او برادر سید محمود طباطبایی (رئیس سادات طباطبایی و مرجع تقلید منطقه غرب ایران و صاحب کتاب مواهب السنیه)، از وارستگان و ادیبان زمان خود و از علمای بزرگ منطقه غرب ایران بود. بیت ایشان محل رجوع مردم نیازمند بود. سید احمد در سال 1280 رحلت نمود و در مقبره مرحوم سید محمد مدفون شد.

سید علی طباطبایی

حاج آقا علی طباطبایی فرزند میرزا احمد و پدر بزرگوار حضرت آیت الله العظمی بروجردی، عالمی فاضل و متقی بود که در بروجرد متولد شد. او مرجع حوائج مردم در بروجرد بود. مرحوم سید علی طباطبایی در سال 1329ه.ق دیده از جهان فرو بست و در مقبره جدش مرحوم سیدمحمد دفن گردید.
مادر آیت الله بروجردی سیده آغا بیگم طباطبایی فرزند مرحوم سید محمدعلی از نوادگان سید محمد طباطبایی، بانویی متدینه و عابده بود. خانواده آغا بیگم از خاندان‌ بزرگ علم و فضیلت در بروجرد بودند. آن مرحومه به سال 1323ه.ق در بروجرد درگذشت و بر حسب وصیت، پیکرش را در وادی السلام نجف اشرف به خاک سپردند.

دوران تحصیل در بروجرد و اصفهان

آیت الله العظمی بروجردی از دوران کودکی و نوجوانی تحت تدبیر و تربیت پدر قرار گرفت؛ با رهنمودهای او به مکتب‌خانه رفت، سپس وارد مدرسه علمیه «نوربخش» بروجرد شد. ایشان در کنار تکمیل دروس حوزوی به تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی پرداخت.
آیت ‌الله‌ بروجردی در هجده سالگی(1310ه.ق) به اصفهان عزیمت کرد و در مدرسه میرزای کلباسی و سپس در مدرسه صدر سکونت گزید. در این مدت از محضر فقیهان و عالمان نامی آن خطه مانند میرزا ابوالمعالی کلباسی، سید محمدتقی مدرس، سید محمدباقر درچه ای، ملا محمد کاشانی و حکیم متأله میرزا جهانگیرخان قشقائی بهره‌ها برد. ایشان همواره پیشرفت خود را مرهون زحمات میرزا ابوالمعالی کلباسی می‌دانسته‌ است.
مکرر از ایشان شنیده می شد که مبانی علمی خود را در حوزه اصفهان چنان محکم ساخته بود که اقامت در نجف نیز اکثر آنها را تغییر نداد. اقامت نه ساله ایشان در حوزه اصفهان موقعیت علمی وی را به خوبی معرفی کرد. آیت الله بروجردی به دلیل داشتن استعداد خوب و بیان روان، به یکی از استادان بزرگ حوزه اصفهان تبدیل شد و عده زیادی از فضلا در درس ایشان حضور یافتند.
آیت الله بروجردی اولین حکم اجتهاد خود را در سن 22 سالگی و در حوزه اصفهان از آیت الله سید ابوالقاسم حسینی دهکردی دریافت کردند.

اقامت در نجف

آیت الله العظمی بروجردی اواخر سال 1319ه.ق در حالی که مجتهدی مسلم بود و در فقه و اصول، مبانی خاص خود را داشت، به نجف اشرف عزیمت و مدت نه سال در آنجا اقامت گزید.
معظم‌له در درس آیت الله العظمی‌ ملامحمدکاظم آخوند خراسانی حاضرشد و از بهترین شاگردان و مقررین درس ایشان  بود و در نهایت تعلیقاتی نیز  بر کتاب «کفایه الاصول» استاد نگاشت.
نقل است آیت الله بروجردی همچنین در درس رجال آیت الله ملا فتح الله نمازی شریعت اصفهانی(شیخ الشریعه) حضور یافته و مدتی نیز از محضر آیت الله العظمی سید محمدکاظم طباطبایی یزدی بهره گرفته اند.
آیت الله بروجردی هم‌زمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف به امر تدریس اشتغال داشت. حسن بیان و احاطه علمی معظم له موجب شد جمع کثیری از فضلای نجف در دروس ایشان حاضر ‌شوند. برخی شاگردان وی از جمله آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری، بعدها از فقها و مجتهدین روزگار خود شدند.
آیت الله بروجردی سرانجام در سال 1328ه.ق از اساتید حوزه نجف، مرحوم آخوند خراسانی و ملا فتح الله نمازی اصفهانی مجددا اجازه اجتهاد اخذ نمود.

بازگشت به بروجرد

آیت الله العظمی بروجردی، با توجه به جایگاه ویژه ای که در حوزه های اصفهان و نجف پیدا کرده بود، اواخر سال 1328ه.ق به درخواست پدر بزرگوارش از نجف به بروجرد مراجعت نمود و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند.
پس از شش ماه اقامت در بروجرد، قصد بازگشت به نجف اشرف را داشتند که فوت پدر در بروجرد و فوت استادش؛ مرحوم آخوند خراسانی در نجف و همچنین درخواست‌های مکرر مردم، طلاب و فضلا سبب شد معظم‌له بیش از سه دهه به عنوان مرجع دینی در بروجرد اقامت نمایند. در دوره اقامت ایشان در بروجرد، حوزه علمیه این شهر از اهمیت خاصی برخوردار شد و برخی از فضلا از شهرهای دیگر برای بهره‌گیری از وجود ایشان عازم بروجرد ‌شدند.

تدریس و تالیف در بروجرد

آیت الله العظمی بروجردی به طور مستمر مشغول تدریس بودند و حوزه درسی قوی در بروجرد ایجاد نمودند. محل تدریس ایشان مسجد سید، بیت معظم‌له و مدرسه نوربخش بوده است. و ایشان چندین دوره اصول و کتاب‌های طهارت، صلاة، زکاة، نکاح، طلاق، صید ذباحه، متاجر و لقطه را در فقه به طور کامل بحث نمودند.
ایشان علاوه بر تدریس به  تألیف و تصنیف نیز اهتمام داشتند. بیشتر تالیفات معظم‌له مثل کتاب تجرید اسانید کافی، تجرید اسانید تهذیب، تجرید اسانید من لا یحضره الفقیه و ... از یادگار آن دوران است. به دنبال ارجاع احتیاط مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، ایشان حاشیه‌ای بر کتاب عروه‌الوثقی نگاشتند. این کتاب از نخستین حواشی «عروه الوثقی» بود که چاپ  و منتشر ‌شد.

فعالیت‌های اجتماعی و تبلیغ در بروجرد

آیت الله العظمی بروجردی در طول دوران اقامت در بروجرد، در فعالیت‌های اجتماعی نیز  پیشتاز بودند‌ و در روزگاری که شدت گرانی و قحطی، طبقات ضعیف مردم را تحت فشار فوق العاده‌ای قرار داده بود، رسیدگی به فقرا و محرومین جامعه،  در بروجرد و مناطق اطراف، توسط ایشان  بسیار چشمگیر بود.
آیت الله بروجردی چندین سال روزها در مسجد ناسک الدین و شب ها در مسجد حاج آقا مهدی و بعدها در در مسجد سلطانی اقامه نماز جماعت می نمود.
ایشان به امر تبلیغ اهتمام ویژه ای داشتند و در مناسبت های مختلف و ماه مبارک رمضان منبر می رفتند و با بیان رسا و احاطه کاملی که در نقل احادیث، آیات و تاریخ داشتند به موعظه می پرداختند. مراسم شب‌های قدر ایشان در آن ایام از مجالس بسیار معنوی و پرجمعیت تاریخ بروجرد بشمار می رود. نقل گردیده است در ایام اقامت ایشان در قم یکی از فضلا از آقا سوال می کند آیا حضرتعالی هیچگاه منبر رفته اید؟ در پاسخ می‌فرمایند:  "در ایام اقامت در بروجرد منبر می رفتم و روضه هم می خواندم. خیلی خوب هم روضه می خواندم"

سفر حج

آیت الله بروجردی در سال 1345ه.ق راهی عراق و از آنجا عازم حج شدند؛ هنگام بازگشت، هشت ماه در نجف اشرف توقف کردند. هنگام ورود به ایران مأموران حکومت ایشان را به دلیل ارتباط با علمای نجف بازداشت و به تهران منتقل کردند که پس از مدتی آزاد شدند.



پس از آزادی، به مشهد مقدس مشرّف شدند و حدود سیزده ماه در آنجا توقف و شروع به تدریس نمودند ولی باز به عللی از اقامت ایشان در مشهد ممانعت شد  و به قم آمدند. در راه بازگشت از مشهد، با اصرار آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) مؤسس حوزه علمیه قم، هفت ماه در قم اقامت کردند و مجدداً نیز به عللی مجبور به بازگشت به بروجرد شدند.
منزل آیت الله بروجردی، در طول دوران اقامت ایشان در بروجرد همیشه پایگاه علمی، معنوی و پناهگاه مردم رنج کشیده بود. مجلس روضه ایشان، در وفیات معصومین علیهم السلام، از مجالس بسیار با شکوه شهر بوده است. در ایام عاشورا، قضیه شفا یافتن چشم ایشان در همین منزل اتفاق می‌افتد.
ایشان می فرمودند: «"در ایامی که بروجرد بودم به ناراحتی و درد چشمی بسیار شدید مبتلا شدم. این ناراحتی، مقارن با روضه ایام عاشورای ما در منزل بود. روز عاشورا این ناراحتی به حدی شدت گرفت که تصمیم داشتم در مجلس شرکت نکنم ولی دریغم آمد که روز عاشورا و لو به عنوان استشفاء در مجلس روضه امام حسین علیه السلام حاضر نشوم."»
در بروجرد رسم بود که در روز عاشورا جماعتی از علماء و در راس آنان سادات طباطبائی، از اذان صبح گِل می‌گرفتند و با خواندن نوحه و زدن به سینه، در مجلس شرکت می کردند. این افراد، در سرما، تنها لنگی به کمر می بستند و تمام بدن خود را گل آلود می کردند. وقتی این دسته به منزل ما آمدند، من از روی پای یکی از آنان، مقداری گل برداشتم و به دیدگان بیمار خود مالیدم. به فاصله کوتاهی، این ناراحتی رفع شد و من پس از آن اصلاً به هیچ کسالت چشم مبتلا نشدم.
لازم به ذکر است که حضرت آیت الله تا آخر عمر نزدیک به 90 سالگی، بدون استفاده از عینک، خطوط بسیار ریز حواشی کتب را به راحتی می خواندند.
آیت الله بروجردی پس از هجرت به قم نیز به برگزاری مجالس روضه  امام حسین علیه السلام تاکید داشته و بنا به وصیت ایشان، این مجالس تا کنون بصورت هفتگی در بیت معظم له برگزار می شود.

هجرت به قم

آیت ‌الله العظمی بروجردی ، در اواخر سال 1323 به واسطه بیماری شدید به تهران منتقل و در بیمارستان فیروزآبادی شهر ری بستری شدند. در این مدت جمع کثیری از مردم، علما، تجار، کسبه، نمایندگان مجلس، وزراء، نخست وزیر و خود شاه به عیادت ایشان رفتند و سیل تلگراف‌ها و نامه‌های تفقّد و دعوت جهت اقامت در قم، به تهران سرازیر شد. در این میان تلاش‌های حضرت امام خمینی  (ره) مؤثر بود.
«در همان روزها آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر و آیت الله العظمی حجت کوه‌کمره‌ای به منزل آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری رفته و به اتفاق، طی نامه‌ای از آیت الله العظمی بروجردی جهت عزیمت به قم دعوت کردند.»  بالاخره ایشان در برابر همه این تقاضاها بنا را به استخاره گذاشت و بعد از فریضه صبح جمعه در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در موضوع حرکت خود به قم با قرآن استخاره کرد و از حسن اتفاق این آیه آمد:
«وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ  وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ* فَأَنشَأْنَا لَكُم بِهِ جَنَّاتٍ مِّن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَّكُمْ فِیهَا فَوَاكِهُ كَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِن طُورِ سَینَاءَ تَنبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِّلْآكِلِینَ*»
آیت الله بروجردی سرانجام عصر روز پنج شنبه 26 صفر سال 1364ه.ق در میان استقبال پرشور صدها تن از علمای اعلام، دانشمندان بزرگ و مدرسان عالی مقام حوزه علمیه وارد قم شد. گستردگی این استقبال در سطحی بود که وی در صحن بزرگ حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به جای آیت الله العظمی صدر که به احترام معظم‌له اقامه نماز جماعت را به ایشان واگذار نموده بود، به امامت نماز جماعت ایستادند.
آیت الله العظمی حجت کوه کمره ای نیز وقت تدریس فقه خود را به ایشان واگذار نمود و خود بعد از درس آیت الله بروجردی و نزدیک ظهر به تدریس پرداخت.
آیت الله العظمی سیدمحمدتقی خوانساری نیز که در ایام جوانی در نجف از محضر آیت آیت الله بروجردی استفاده کرده بود، در تجلیل و معرفی ایشان به خاص و عام و تحکیم اساس مرجعیت معظم‌له تلاش زیادی به عمل آورد.

تدریس در قم

آیت ‌الله العظمی بروجردی بعد از ورود به شهر مقدس قم، در مسجد بالاسر حرم مطهر، مدرسه فیضیه و مسجد عشقعلی، اقدام به تدریس فقه و اصول نمود. شیوه تدریس ایشان به گونه‌ای بود که طلاب و فضلا را وادار به مطالعه و تحقیق می‌کرد.
یکی از مزایا و امتیازات علمی آیت الله بروجردی آشنایی با فروع مختلف فقهی فریقین بود. روش اجتهادی ایشان در طریق استنباط احکام، تحولی در حوزه‌های علمیه قم و نجف به وجود آورد.
 وی در عرصه فقاهت، موضوع مراجعه به کتب قدما و تحقیق در آن را به عنوان یک اصل، احیاء کرد. در این راستا متون خطی و قدیمی فقهی از قبیل« جوامع الفقهیه» و «مفتاح الکرامه» را که به ورطه فراموشی سپرده شده بود در محافل حوزوی مطرح و اقدام به چاپ و نشر برخی از جلدهای مفتاح الکرامة نمود. ایشان بر حدیث و رجال حدیث مسلط و طبقات روات و محدثین را کاملاً می‌شناختند.
بیشتر مدرسان محترم و بزرگ آن روز حوزه، از جمله حضرات آیات عظام آقایان: امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد محقق داماد، حاج آقا مرتضی حائری یزدی، محمد فاضل لنکرانی، لطف‌الله صافی گلپایگانی، حاج شیخ جواد تبریزی، ناصر مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، حسینعلی منتظری، سید موسی شبیری زنجانی، حسین نوری همدانی، عبدالله جوادی آملی، شیخ علی صافی گلپایگانی، شهید مرتضی مطهری، میرزا علی‌اکبر فیض مشکینی، سید محمدباقر سلطانی، سیدمصطفی خوانساری، شیخ علی پناه اشتهاردی، شهید سید محمدعلی قاضی طباطبایی و ... در درس ایشان شرکت می‌کردند.
« مرحوم مطهرى ازامام رحمه الله علیه نقل مى کردند که فرموده بود :"مرحوم بروجردى سى سال به قم دیر آمدند و گرنه وضع حوزه بهتر بود".»
«پس از آمدن آیه الله بروجردى به قم حضرت امام در درس ایشان مرتب شرکت مى‌کردند درسهاى اصول را مرتب مى نوشتند. در زمینه درس آیه الله بروجردى مى فرمودند: "درس ایشان چنان سازنده است که طلبه ها بدون این که خودشان متوجه شوند ملا مى شوند".»
حاج آقا مجتبی عراقی نقل می کنند:« مرحوم آیه الله العظمى بروجردى قدس سره در محرم سال 1364 ه.ق. به قم تشریف آوردند. من در آن روزگار در نجف اشرف بودم. با مرحوم آیه الله حاج شیخ مرتضى حائرى جلسات اخلاق و مباحثات دیگر داشتیم. یک روز ایشان با حالتى شگفت زده به من گفتند: آقاى حاج آقا روح الله مطلبى عجیب نوشته اند. مرقوم کرده اند: حاج آقا حسین بروجردى به قم آمده است. مجلس درس و محفل ایشان مجالس و محافل عالمان و بزرگان صدراسلام از قبیل شیخ مفید و شیخ طوسى را زنده مى کند. هر چه سریعتر به قم بیایید. حاج شیخ مرتضى به قم مراجعت کردند. من هم اثاثیه را جمع کردم و به قم آمدم.»
« درس ایشان به خاطر سبک خاصى که در استنباط داشتند و تا آن وقت سابقه نداشت جاذبه پیدا کرده بود و روزبه روز جمعیت آن بیشتر مى شد به گونه اى که ناگزیر شدند درس و نماز را در صحن حضرت معصومه سلام الله علیها قرار بدهند. شیوه درس ایشان کم کم در مشهد و نجف که دو مرکز علمى بزرگ بودند شهرت پیدا کرد. عده‌اى از علما که از نجف براى دیدار به ایران مى آمدند به همین خاطر در قم ماندگار مى‌شدند. همان زمان در نجف مشهور شده بود که درس مجتهدساز درس آیه الله بروجردى است. این نماز و این درس باشکوه و پراستقبال و عده موقتى بودن اقامت ایشان را در قم به فراموشى سپرد. به یاد دارم : عده اى از سادات و بزرگان بروجرد آمده بودند که آقاى بروجردى را ببرند. آیه الله خوانسارى به آنان فرمودند: شما به وجدانتان رجوع کنید آیا سزاواراست ایشان این نماز و این درس را بگذارند و به بروجرد که شهر کوچکى است و عده کمى ازایشان بهره مى برند بیایند؟»

زعامت حوزه

با مدیریت واحد و رهبری قاطع آیت الله العظمی بروجردی حوزه علمیه قم رونقی تازه یافت و تحولات عظیمی در اداره آن ایجاد شد. حوزه از دوران بلاتکلیفی و سکون پا به عرصه تحرک، انسجام و اقتدار گذاشت و از لحاظ کمّی و کیفی، فضای عمومی کاملاً تغییر کرد. اهتمام و تکیه اصلی مرجعیت بر تقویت حوزه علمیه و جدی گرفتن درس و بحث بود.
با تدبیر و اقدام آیت الله بروجردی جایگاه دین و مذهب در جامعه پس از آسیب شدید در عصر حکومت ستم شاهی رضاخان ترمیم و مرجعیت موقعیت بهتری بدست آورد و در حقیقت یک  نوع وحدت و انسجام میان حوزه، روحانیت و اقشار مختلف مردم پدیدار گشت.
با رحلت مراجع بزرگ نجف آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی(1365ق) و با فاصله‌ای کوتاه ارتحال آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی(1366ق) دوران زعامت 15 ساله آیت الله العظمی بروجردی آغاز شد.
در دوران زعامت معظم له حوزه علمیه قم به مهم ترین مرکز علمی جهان تشیع تبدیل شد؛ همین امر سبب گردید تا بسیاری از طلاب و علما از سایر نقاط کشور و برخی کشورهای دیگر به قم مهاجرت نمایند.
اقدامات زیر از جمله فعالیت‌هایی است که در دوران مرجعیت عامه ایشان در حوزه علمیه قم برای اولین بار انجام گرفت:
-    استقلال مالی حوزه علمیه قم از حوزه علمیه نجف
-    برخورداری حوزه علمیه نجف از کمک های مالی حوزه علمیه قم
-    نظام مند کردن امور مرجعیت و ثبت دفتری وکالتنامه ها و مکاتبات
-    اصلاح امور درسی و آموزشی حوزه علمیه
-    توجه دادن طلاب به مبانی علوم فقه و رجال
-    برگزاری امتحانات و تشویق طلاب مستعد
-    توجه به اخلاق و معنویات طلاب با توصیه های اخلاقی در خلال درسها و درس های اخلاق آخر هر هفته.
-    احیای آثار گذشتگان و توجه دادن طلاب به مراجعه به کتاب‌های فقهی قدمای شیعه و سنی
-    پایه گذاری اداره نظام مند حوزه و افزایش قابل توجه تعداد طلاب به گونه ای که در بدو ورودشان تعداد طلاب حدود 1000 نفر بودند و در دوران زعامت وی تعداد طلاب به حدود  7000 نفر رسید.

ایجاد پایگاه روحانیت در ایران و جهان

در دوره زعامت آیت الله العظمی بروجردی موضوع تبلیغ طلاب، به صورت اساسی پایه‌گذاری شد. اعزام مبلّغ در مناسبت‌ها، ماه های محرم و رمضان به تمامی نقاط کشور مرسوم شد.
به دستور معظم‌له برخی از فضلا و علمای حوزه به عنوان نماینده ایشان در شهرها و بلاد استقرار یافتند؛ آیت الله العظمی سیداحمد خوانساری در تهران، آیت الله العظمی شیخ‌علی محمد نجفی در بروجرد، حضرات علمای اعلام آیت الله شهید اشرفی اصفهانی در کرمانشاه، آیت الله سید مهدی یثربی در کاشان، آیت الله شهید صدوقی در یزد، آیت الله حاج آقا روح‌الله کمالوند در خرم آباد، آیت الله شیخ محمدحسین اردبیلی در گنبدقابوس، آیت الله شیخ علی‌محمد موحدی قمی در مسجد سلیمان، آقای سید محمد ورامینی در نورآباد لرستان مستقر و بسیاری دیگر از آیات، طلاب و فضلای مستعد حوزه علمیه قم به بلاد مختلف اعزام شدند.
 ایشان امکانات را تنها به حوزه علمیه قم منحصر نکردند؛ بلکه به شهرستان ها نیز توجه و اهتمامی خاص داشتند. این مسأله باعث شد تا روحانیت و مرجعیت در هر شهر و روستا پایگاهی داشته باشد. اعزام اساتید به حوزه‌های علمیه و نصب امامان جماعت برای مساجد مهم کشور، این امکان را پدید آورد که شبکه‌ای از روحانیت مؤثر در کشور شکل گیرد.
یکی دیگر از اقدامات اساسی آیت الله بروجردی، که برای نخستین بار اتفاق افتاد؛ اعزام نماینده و مبلغ دینی مستقر و مقیم به کشورهای مختلف جهان است. قبل از ایشان مبلّغانی به صورت بسیار محدود و موقت در مناسبت های خاص به خارج از کشور اعزام می‌شدند؛ ولی معظم‌له در این زمینه سرمایه گذاری کلان نموده و برای معرفی معارف اهل بیت علیهمالسلام  و تشریح احکام دینی، در سیاستی فراگیر افراد مختلف را به خارج از کشور اعزام کردند.
اعزام حضرات آیات و حجج اسلام آقای شیخ مهدی حائری یزدی به آمریکا، آقایان محمدی گلپایگانی و شیخ محمد محققی به هامبورگ آلمان، آقای صدربلاغی در قالب سفیر سیّار به چند کشور اروپایی، آقای شیخ محمدتقی قمی به مصر، آقای سید محمدحسن ناشرالاسلام شوشتری به سودان، آقای سید مصطفی امامزاده به افریقا، آقای سید محمدتقی طالقانی به مدینه، آقایان شیخ عبدالحسین فقیهی و سید عبدالحسین لواسانی به عربستان، آقایان سید علی شبر و سید زین‌العابدین کاشانی به کویت، آقای شریعت‌زاده اصفهانی به پاکستان و امام موسی صدر به لبنان از آن جمله بود. و اعزام اساتید و روحانیون دیگر به سایر نقاط جهان صورت پذیرفت.

اقدامات فرهنگی

در دوران زعامت آیت الله العظمی بروجردی خدمات فرهنگی فراوانی انجام گرفت که نمونه هایی از آنها به این شرح است:
-     احیای آثار علمی بزرگان: به دستور آیت الله بروجردی کتاب‌هایی چون؛ الخلاف شیخ طوسی، قرب الاسناد، الجعفریات، جامع الروات، مفتاح الکرامه و صدها کتاب ارزشمند دیگر احیا و منتشر شد.
-    گنجاندن مسائل دینی در برنامه ها و کتاب‌های درسی مدارس: آیت الله بروجردی با پیامی به شاه، گنجاندن مسائل دینی در برنامه درسی مدارس را خواستار شدند و مجدّانه اجرای آن را پی گیری کرد.  
-    حمایت مالی و معنوی از انتشار نشریات: حمایت و تشویق معظم له از انتشار نشریات در فضایی انجام می گرفت که اگر دانشجوی علوم اسلامی روزنامه یا مجله‌ای می‌خواند در نظر برخی، کاری قبیح و ضد دین شمرده می شد. با روشن بینی، حمایت و تشویق های مستمر ایشان در مدت کوتاهی، زمینه انتشار نشریاتی مانند مکتب اسلام، مکتب تشیع، حکمت و بعثت فراهم گردید.
-    تنظیم رساله توضیح المسائل به زبان ساده و قابل فهم برای عموم: تا زمان معظم‌له رساله‌های توضیح المسائل که در دسترس بودند، زبان و بیانی علمی داشتند. با تدبیر ایشان، رساله توضیح‌المسائل به صورتی که قابل فهم برای عامه مردم باشد، تنظیم شد.
-    جلوگیری از تغییر خط فارسی به لاتین: استعمارگران برای جداسازی مردم ایران از هویت خود، تغییر خط فارسی به لاتین را به شاه ایران دیکته کردند و ایشان نیز تبعیت نمود. بهانه این بود که خط فارسی، در کتابت، به دلیل تشابه الفاظ و معانی موجب اشتباه شده و سردرگمی خوانندگان و پژوهشگران را در پی دارد و با زبان بین المللی انگلیسی نیز تطابق ندارد. لذا فارسی زبانان در فراگیری دانش‌های روز به مشکل برخورد می‌کنند. پس باید خط را تغییر داد! این توطئه که به مرحله عمل نزدیک می شد، با تدبیر آیت الله ‌بروجردی خنثی شد. معظم‌له فرمودند: ”هدف اینان از تغییر خط، دورکردن جامعه ما از فرهنگ اسلامی است. من تا زنده ام اجازه نمی‌دهم این کار را عملی کنند. به هر جا که می خواهد منتهی شود.“   این موضع وی موجب شد تا اجرای نقشه استعمار که در برخی از کشورهای همسایه موفق شده بود، در ایران ناکام بماند.



-    اقدام و حمایت از تقریب بین مذاهب: آیت الله بروجردی با اعزام شیخ محمد تقی قمی به عنوان نماینده خاص خود به دارالتقریب مصر، اندیشه همگرایی مذهبی را بنیان گذاردند. دیدگاه ایشان درباره تقریب بین مذاهب، تمسک به حدیث ثقلین و معرفی امامان معصوم علیهم السلام از کتب سایر مذاهب به عنوان مصداق بارز اهل بیت، بهترین و معقول‌ترین راه همگرایی بود.
-    همکاری علمی با دارالتقریب: به دستور آیت الله بروجردی در یک اقدام اساسی، طرق و سلسله اسناد حدیث ثقلین توسط شیخ قوام الدین وشنوی جمع آوری و از سوی دارالتقریب  مصر به چاپ رسید و نیز تفسیر مجمع البیان طبرسی، مختصر النافع علامه حلی و کتاب المراجعات سید عبدالحسین شرف الدین با هدایت و تشویق ایشان در الازهر منتشر و حتی شیخ عبدالمجید سلیم شیخ الازهر مقدمه ای بر کتاب مجمع البیان نوشت. همچنین یک کرسی درس مذهب شیعه در آنجا ایجاد شد. علاوه بر آن، برخی از فتاوای شیعیان در فقه اهل سنت و بخصوص در قوانین مملکتی مصر وارد شد.
-    یکسان کردن مناسک حج: یکی از مصادیق بارز تقریب بین مذاهب اسلامی یکسان کردن اعمال در مناسک حج بود که آیت الله بروجردی در سال‌های آخر حیات خود به ملک سعود؛ پادشاه اسبق عربستان سعودی که به ایران آمده بود، پیشنهاد نمودند و او نظر معظم له را پذیرفت لیکن با فوت ایشان، متاسفانه این موضوع پیگیری نشد و جامه عمل به خود نپوشید.

تقریب مذاهب

آیت الله ‌العظمی بروجردی از طرفداران مصمم تقریب میان مذاهب بود و رهبری این آرمان را برای نخستین بار در جهان شیعه به دست گرفت. در پی حرکت ایشان، «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر ایجاد شد و روابط دوستانه‌ای با مفتیان مصر و رؤسای جامع الازهر؛ شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت به وجود آمد. ایشان با اعزام شیخ محمد تقی قمی به عنوان نماینده خاص در دارالتقریب مصر، اندیشه همگرایی مذهبی را احیاء کرد. نظر وی پیرامون وحدت بین مذاهب این بود که تمسک به حدیث ثقلین و معرفی امامان معصوم به عنوان مصداق بارز اهل بیت علیهم‌السلام بهترین و معقول‌ترین راه است. ایشان دستور داد طرق و سلسله اسناد حدیث ثقلین جمعآوری شود. این کار توسط شیخ قوام الدین وشنوی انجام گرفت و از سوی دارالتقریب در مصر به چاپ رسید.
تقریب آثار خوبی را بر جای نهاد و برخی از آثار شیعی در مصر منتشر شد و سرانجام به فتوای معروف شیخ شلتوت مبنی بر جواز پیروی از مکتب جعفری منجر شد. ایشان این فتوا را در هفده مهر 1337 ( 17 ربیع الاول 1378ه.ق) صادر و شیعه را به عنوان یکی از مذاهب اسلامی معرفی کرد.

فضائل اخلاقی

آیت ‌الله ‌العظمی بروجردی دارای فضائل معنوی والایی بود. ایشان ارادت خاصی به خاندان ائمه اطهار علیهم السلام داشت و نسبت به بزرگان و عالمان دینی بسیار فروتن بود و از آنان با کمال احترام نام می‌برد. در اتاقی که کتاب‌های علمی و دینی بود، نمی‌خوابید. برای استادان خود در زمان حیات و بعد از مرگ آنها احترام بسیاری قائل بود و فرزندان و بستگان آنها را مورد تفقد و عنایت مخصوص قرار می‌داد. همیشه دیگران را بر بستگان و وابستگان خود در همه امور ترجیح می داد و در مقام انتقاد از دیگران برنمی‌آمد. کسی را برخلاف میلش تکلیف نمی‌کرد. غذا و لباس آیت الله  فقید ساده بود.  
«... او به تمام معنا متقی بود. با کمال دقت مواظب بود تا از سخنش، نامش، دستگاهش، سخنی یا کاری که برخلاف رضای خداست، تراوش نکند. یکی از اصحاب نزدیک ایشان، درباره او جمله‌ای می گفت که در آغاز عجیب به نظر می رسید، اما با دقت و تامل در آن مفهوم خاصی استفاده می شد. او می گفت: در خلال مدتی که با آیت الله بروجردی مصاحبت داشتم، فهمیدم او قیامت را باور کرده است».
 در آن بزرگوار کمترین گرایشی به هوای نفس، شهرت، جاه پرستی دیده نمی‌شد و حتی به خاطر اجتناب از شهرت کتاب‌هایش را تا زنده بود، چاپ نکرد.
آیت الله بروجردی «اخلاقا هدایای افراد بزرگ را قبول نمی‌كردند ولی اگر پیرمرد دهاتی دست و پا تركیده‌ای چیزی برای ایشان هدیه می‌آورد كه شاید مجموع قیمت آن از چند تومان تجاوز نمی‌كرد با چنان قیافه بازی آن را قبول می‌فرمودند كه مورد تعجب حاضرین میشد ولی در همین حال هدایا سلاطین ممالك اسلامی و بزرگان مملكت را قبول نفرموده نوعا پس می‌فرستادند.
در سالیكه ... ملك سعود پادشاه مملكت عربی سعودی بكشور ما مسافرت كرده بودند توسط نماینده مخصوصی هدایای جالب و گران‌بهائی خدمت ایشان ارسال داشته بودند ولی این مرد بزرگ از بین آنهمه هدایای جالب تنها چند جلد كلام الله مجید را قبول و بقیه را به آورندة آن هدیه بخشیده بودند. بقدری این موضوع تازگی داشت كه رسالة‌الاسلام چاپ مصر موضوع را در شمارة اول سال هشتم خود بسیار باعظمت نقل كرده بود و بهتر است موضوع را از آن رساله نقل كنیم:
مطلع شدیم كه پادشاه معظم ملك سعود هدیة شایسته‌ای بحضور علامه كبیر آقای حاج حسین بروجردی مفتی اعظم شیعه فرستاده است و ایشان قبول نكرده‌اند و از یك منبع موثق كسب اطلاع نمودیم كه آن عالم جلیل نامه‌ای در این خصوص توسط نماینده مخصوص سفیر كبیر سعودی نوشته‌اند كه ما توانستیم عین نامه را بدست آوریم و بسیار مفتخریم كه بدرج آن نامه كه بزرگواری آن علامة عالیمقدار و روح برادری و حفاظت جوامع اسلامی بخوبی از خلال كلماتش پیداست مبادرت مینائیم و اینك نامه:
بسم اله الرحمن الرحیم سلام اله علیكم ورحمة. اما بعد نامة شما كه بوسیله آقای یوسف بو علی فرستاده بودید با یك جامه دان بزرگ كه نوشته بودید حاوی 15 جلد كلام اله مجید وقطعاتی از پرده خانه مباركه و اشیاء...دگری است رسید. نوشته اید برسم تحفه‌ای‌ برای من فرستاده اید در این خصوص متحیرم زیرا تا امروز رویة من چنین بوده است كه از پادشاهان و بزرگان ممالک هدیه نمی پذیرم ولی چون هدیه ارسالی مشتمل بر چند نسخه قرآن مجید و قطعاتی از پردة خانه خداست ناگزیر آنها را می پذیرم. قرآنها و قطعات خانه كعبه را برداشتم ولی جامه دان و هدایای دیگری را كه بود بعنوان هدیه از جانب خود بشخص جنابعالی هدیه میكنم تا در هنگام نماز و دعا مرا در نظر داشته باشید. و چون امارت حج این سالها بعهده آن پادشاه مفوض است روایت مفصلی را كه در خصوص حج و احكام آن از پیغمبر اسلام روایت شده و در صحیح مسلم و سنن ابی داود مسطور است و شامل اغلب احكام حج است بلكه میتوان گفت همة احكام حج از آن استفاده میشود ارسال میدارم تا شما از طرف من بعنوان هدیه به شاه تسلیم و سلام مرا بایشان ابلاغ نمائید از خداوند متعال مسئلت دارم كه دلهای مسلمین را بیكدیگر نزدیك و آنانرا در برابر بیگانگان با هم متحد گرداند و توفیق عنایت فرماید كه باعمل به آیع شریفه "وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ"  از كینه توزی و دشمنی نسبت بهم و پیروی شهوات كه موجب تفرقه و افتراق كلمه مسلمین است بپرهیزند و قول خداوند عالم را در نظر داشته باشند كه میفرماید: " یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَینُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا"  –و السلام علیكم و رحمة الله و بركاته-الاحقر حسین الطباطبائی».
آیت الله ‌العظمی بروجردی ارادت خاصی به امام زمان داشتند، طوری که یک روز، در منزلشان مجلسی بود. در آن مجلس، شخصی با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام زمان و آیت الله بروجردی صلوات. در همان حال، ایشان در حیاط (اندرونی) قدم می‌زدند. با شتاب و ناراحتی به طرف در بیرونی آمد و با عصا محکم به در زد، به طوری که آقایانی که در بیرون بودند، ترسیدند که نکند، جریانی اتفاق افتاده باشد. چندین نفر به طرف در اندرونی رفتند که ببینند چه خبراست. آیت الله بروجردی گفتند: این که بود که اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان علیه السلام آورد. این مرد را بیرون کنید و دوباره به خانه راهش ندهید.»
آیت الله العظمی بروجردی می‌فرمود: «سحرها که بیدار می‌شوم، به فکر حجره‌های مدارس قم و شهرستان‌ها هستم. به فکر پیرمردهای حوزه قم و دیگر شهرستان‌ها هستم. فکر می‌کنم که: فلان عالم از کارافتاده، چگونه اداره میشود. باید ادارهاش کرد. توجه کنید: نمیفرمود: سحرها که بیدار میشوم، نافله شب میخوانم و... می فرمود در فکر طلاب و علما هستم که چگونه زندگی را می‌گذرانند!
از آنجا که بسیار پر مهر و محبت بودند، اگر در سر درس و یا محفل علمی، از سخن کسی عصبانی و از روی عصبانیت آن شخص را مورد عتاب قرار میدادند، به شدت متأثر می‌شدند، به نحوی که تا رضایت طرف را جلب نمیکردند و جبران آن برخورد را نمی‌کردند، آرام نمیگرفتند. »

خدمات و موضع‌گیری های سیاسی

آیت الله العظمی بروجردی در مسائل سیاسی، روش خاص خودش را داشت و با توجه به شرایط آن روز و ظرفیت سیاسی مردم، همواره موضع مناسب اتخاذ کرد و بسیاری از رخدادهای دشوار و حساس را به خوبی پشت سرگذاشت. در زمان ایشان نیروهای بالقوه بسیاری برای انقلاب تربیت شدند و در طول نهضت، نقش سرنوشت سازی را ایفا نمودند. برخی از اقدامات سیاسی ایشان عبارتند از:
-    لغو مصوبه دولت برای آزادی زنان و منع حجاب: بعد از سقوط رضاشاه اولین خواسته روحانیت اعتراض به موضوع کشف حجاب بود. آیت ¬الله بروجردی نیز در ملاقات شاه به وی تذکر دادند که مسائل اسلام را بیشتر رعایت کند.
-    حمایت از مردم فلسطین: در سال های نخست زعامت آیت الله بروجردی بود، که با چراغ سبز دولت های استعماری، کشور فلسطین که مدفن انبیاء الهی و نزول اکثر ادیان الهی بود توسط صهیونیسم اشغال شد. آن مرجع،که همواره مدافع حدود و ثغور کشور های اسلامی بود، بیانیه ی تندی بر ضد صهیونیست ها و در دفاع از مردم فلسطین، به این شرح صادر فرمود:  .... از آنچه برادران مسلمان ما در این زمان در پاکستان از مشرکان و در فلسطین از یهودیان می‌بینند به او شکایت می‌کنیم. صدق گفتار خداوند را درباره شدت عداوت یهود نسبت به مسلمانان در آیه 82 سوره مبارکه مائده می‌بینیم که فرموده:" بى گمان، سرسخت ترین مردم را در دشمنى با کسانى که ایمان آورده اند یهودیان و مشرکان خواهى یافت .... " ولی تعجب و تأسف کلی از کار یهود است؛ زیرا انها بعد از اینکه نزدیک به چهارده قرن تحت حمایت اسلام و مسلمین بوده‌اند و جان و ناموس و اموال و شعائر دینی‌شان محفوظ بوده است، می‌خواهند در این زمان انتقام آن همه نیکی‌ها را که در آن مدت طولانی از مسلمان دیده‌اند، از آنها بگیرند. مردان شایسته را تحت تعقیب و ارعاب قرار داده‌اند و به قتل می‌رسانند. اطفال آنها را کشته و اعراض آنها را مورد هتک قرار داده و معابد و خانه‌هایشان را تخریب نموده و از هیچ شرارت و جنایتی نسبت به آنها ابا ندارند و از هیچگونه تجاوز و تعدی دست بردار نیستند. از خداوند متعال مسئلت داریم که مسلمانان را پیروز گرداند و این قوم را که حقوق مسلمانان را رعایت نمی‌کنند، مخذول نماید و آن متعدیان را خوار و ذلیل گرداند و به صورت خوارترین ملت‌ها قرار دهد. از برادران با ایمان خود در ایران و سایر نقاط امید آن داریم که خواری و ذلت یهود را از خداوند بخواهند و برای برادران مسلمانان خود یاری و پیروزی برآنها مسئلت دارند. خداوندا! رزمندگان و مرزداران مسلمین را در شرق و غرب زمین یاری کن و دشمنان آنان را خوار و پراکنده گردان و دل‌های آنها را پر از رعب کن و ضربت کوبنده خود را بر آنها نازل کن. این پیام آیت الله بروجردی که حاوی سخترین حملات به صهیونیست های اشغالگر بود، بر جایگاه وی در مقام رهبری جهان اسلام صحه گذاشت.
-    مخالفت با قانون اصلاحات ارضی: آیت الله بروجردی با توجه به اجباری بودن و مغایرت قانون اصلاحات ارضی با قوانین شرع به دفاع از مالکیت خصوصی، با آن مخالف بودند. شاه برای اجرایی کردن این قانون، آقای اقبال؛ نخست وزیر وقت را به دیدار آیت الله بروجردی فرستاد که با پاسخ قاطع معظم‌له مواجه شد. نخست وزیر با اصرار بر اینکه شاه گفته است این طرح در ممالک اسلامی اطراف و همسایه های ما اجرا شده است، چه شده است که شما اجازه نمی دهید این کار انجام شود؟ آیت الله در پاسخ فرمودند به ایشان بگوئید «در آن ممالک، اول جمهوری شد بعد تقسیم املاک، که رنگ نخست وزیر پرید و گفت من جرأت نمی‌کنم این مطلب را به شاه بگویم.»    شاه مجدداً این لایحه را به مجلس داد وگفت در اسرع وقت به تصویب برسد  و آیت الله بروجردی نیز بسرعت نامه ای به رئیس مجلس فرستاد و مجلس را منع کرد و در نتیجه مطرح شدن لایحه در مجلس مسکوت ماند. اما شاه، نامه ای به حضرت آیت الله نوشت و گفت ما دستور دادیم این قانون اجرا شود. «واژه "ما دستور دادیم" که در این نامه بود با واکنش شدید امام خمینی مواجه شد و به آیت الله بروجردی پیشنهاد داد که پاسخی قاطع به شاه بدهد و در پی آن، نامه ای از سوی آیت الله به شاه نوشته شد و در آن مرقوم فرمودند که آن ممالک، اول جمهوری شدند سپس قانون اصلاحات اراضی اجرا شد.»    شاه که از نفوذ آیت الله بر مردم هراسیده بود در یک عقب نشینی، خواسته ایشان مبنی بر عدم اجرای اصلاحات ارضی را پذیرفت. در دولت بعد نیز مجددا این لایحه مطرح شد که اینبار نیز با مخالفت سرسختانه آیت الله به شکست منتج شد. هر چند که متأسفانه پس از فوت حضرت آیت الله بروجردی این طرح تصویب و اجرا گردید.
-    مبارزه با فرقه ضاله بهائیت: آیت الله بروجردی که حافظ کیان اسلام و مسلمین بود با تمام توان خویش از نشر و گسترش فرقه ضاله بهائیت جلوگیری کرد. در واقع اصل مبارزه با بهائیت توسط معظم له شروع شد. ایشان از زمانی که بروجرد بودند خطر بهائیت را جدی می‌دانستند. آیت الله بروجردی علاوه بر مبارزات علمی و تبلیغی بر علیه فرقه ضاله بهائیت با ارسال نامه رسمی به حکومت، صراحتاً خواست تا از فعالیت‌های این فرقه جلوگیری شود در واقع اصل مبارزه با بهائیت توسط معظم له شروع شد. «آیت الله بروجردی نامه ای نوشتند و جناب آقای فلسفی این نامه را روی منبر خواند:”...این گروه، شبکه و تشکیلات خطرناکی است، بهائیت از دیگر گروه های ضد دین، خطرش برای اسلام و مسلمین بیشتر می‌باشد؛ زیرا این گروه با حربه دین به جنگ دین آمده است. پس باید، به طور جدی با آنان برخورد کرد...“ .»  
این حرکت و مبارزات، تا به آنجا رسید که معبد اصلی بهائیت (حظیره القدس) را در تهران خراب کردند و تلویزیون هم این صحنه را نشان داد. پس از این اقدام، آیت الله بروجردی در نامه ای می نویسند:” خدمات پرقیمتی را که این چند روزه نسبت به دیانت مقدسه اسلام بلکه مطلق دیانات و نسبت به قرآن کریم، بلکه مطلق مکتب سماوات و نسبت به استقلال مملکت و... و تمام افراد ملت ایران و مسلمانان جهان انجام داده اید موجب وحدت مسلمین است...موجب مسرت حضرت ولی عصر ارواحنافداه می باشد.“
-    مخالفت با نیابت سلطنت خواهر شاه، و انقلاب سفید: «قرار بود خواهر شاه با تصویب مجلس موسسان، به عنوان ولیعهد آینده انتخاب شود... آیت الله بروجردی مخالفت شدید و صریح خود را با این امر اعلان کرد و در نتیجه ولایعهدی خواهر شاه عملا منتفی شد.»   بعدها شاه در اشاره به همین مخالفت، آیت الله بروجردی را «مقام غیر مسئول» و مانع اجرای برنامه‌های خود معرفی کرد.


آثارعلمی

مجموعه تالیفات آیت الله العظمی بروجردی در مقاله ای توسط آیت الله استادی تحقیق و چاپ گردیده که به دلیل جامعیت این تحقیق، اسامی کتاب‌ها به همراه توضیحات ایشان با اندکی تلخیص عینا بیان می شود.

«تالیفات رجالی:

1.تجرید اسانید الکافی : کتاب کافی شریف، تالیف ثقه الاسلام کلینی، شامل سی و پنج کتاب و حدود شانزده هزار حدیث است. آیت الله بروجردی ، سندهای این روایات را دراین تالیف مورد بررسی و تنقیح قرار داده و موارد تصحیف، اشتباه، ارسال و غیره را تعیین کرده است.
2.تجرید اسانید الفقیه : کتاب من لایحضره الفقیه ، تالیف شیخ صدوق شامل حدود پنج هزار حدیث است که بخش مهمی از آنها سند دارد. این اسانید، در این کتاب از متن‌ها جدا و مرتب گشته و مورد بررسی و تنقیح قرار گرفته است.
3.تجرید اسانید الامالی : امالی ، که نام دیگر آن مجالس است، از تالیفات شیخ صدوق، شامل نود و هفت مجلس و حدود هزار روایت است سند این روایات، دراین تالیف، مرتب و بررسی و تنقیح شده است.
4. تجرید اسانید الخصال : یکی از تالیفات شیخ صدوق ، خصال است که شامل حدود هزار و سیصد روایت است. در این کتاب، سندهای این روایات، مرتب و بررسی و تنقیح شده است.
5. تجرید اسانید علل الشرایع : علل الشرایع از تالیفات شیخ صدوق و شامل حدود هزار و پانصد روایت است. دراین تالیف، سندهای روایات، از متن جدا و مرتب و تنقیح شده است.
6. تجرید اسانید التهذیب : تهذیب الاحکام، تالیف شیخ طوسی، شامل حدود سیزده هزار حدیث است. سندهای این روایات، در این تالیف، مرتب و تنقیح شده است.
7. تجرید اسانید الاستبصار : کتاب دیگر شیخ طوسی، استبصاراست. استبصار، شامل حدود پنج هزار روایت است که سندهای آنها در این تالیف مرتب و بررسی شده است.
8. تجرید اسانید الفهرست  : در فهرست شیخ طوسی، حدود نهصد نفر از رجال شیعه مطرح شده است و در ذیل هر کدام از آنان، تالیفات او و سلسله سند شیخ به آن مولف، یاد شده است. آیت الله بروجردی، این سندها را تجرید و مرتب و مورد بررسی و تحقیق قرار داده است.
9. تجرید اسانید رجال الکشی  : کتاب معرفه الناقلین ، تالیف ابی عمر و محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی، معروف به رجال کشی، توسط شیخ طوسی رحمه الله علیه، تلخیص و تهذیب شده است. این رجال ، شامل حدود هزار و صد و پنجاه روایت با سند است، که این سندها را آیت الله بروجردی ، تجرید و مرتب ساخته اند.
 10. تجرید رجال النجاشی  : در رجال یا فهرست، تالیف ابوالعباس احمد بن علی نجاشی  حدود هزار و سیصد نفر مولفین شیعه یاد و در ذیل تالیفات هر مولف، سند نجاشی تا آن مولف نیز ذکر شده است. مرحوم آیت الله برجردی این سندها را تجرید و مورد بررسی و تنقیح قرار داده است.
این بود کتابهای دهگانه ای که مرحوم آیه الله بروجردی دراین زمینه تالیف و تنظیم نموده اند. تا آن جا که بنده اطلاع دارم کاری بوده است ابتکاری ایشان ، و قبلا چنین کاری ، به این کیفیت ،انجام نشده بود، از جهت اتقان ،این تحقیقات ، همانند تحقیقات، صاحب معالم، در کتاب پر ارج منتقی الجمان است.
11. طبقات الرواة: آیت الله بروجردی، در مقدمه کتاب تجرید اسانید الکافی، پس از ذکر طبقات روایان، به طوراجمال، می‌نویسد:"فان ساعدناالتوفیق افردنا لذکرالطبقات کتابا علیحده ان شاءالله تعالی" اگر توفیق یاری کند، کتاب جداگانه ای درطبقات روات خواهیم نوشت .در شرح حال ایشان، به قلم برخی از دانشمندان، که دراعیان الشیعه، درج گردیده است، یکی از تالیفات آن مرحوم: طبقات الرواة، درسه جلد دانسته شده است. اما از عبارت حاج شیخ آقابزرگ تهرانی، در الذریعه ، چنین بر می آید که طبقات الرواة، نام دیگر همان کتاب‌های تجریدالاسانید است.
12. حاشیه علی رجال النجاشی : علامه تهرانی می نویسد این حاشیه را که در نسخه ای از رجال نجاشی مورخ 977 به خط خود مرقوم داشته اند نزد ایشان دیدم.
13. حاشیه علی عمده الطالب : عمده الطالب، تالیف جمال الدین احمد بن علی داودی ، معروف به ابن عنبه، از مشهورترین کتابهای علم انساب است.
14. حاشیه علی منهج المقال : حاشیه ای است بر رجال کبیر میرزا محمداسترآبادی، معروف به منهج المقال.
15. مستدرک فهرست منتخب الدین : آیت الله بروجردی نسخه فهرست منتخب الدین خود را با نسخه صاحب روضات الجنات مقابله، آنگاه حواشی و مستدرکاتی بر آن نوشته اند حجم نوشته ایشان ،ازاصل کتاب بیشتر است.
16. الفهرستین : دراین کتاب، بین رجال مطرح شده در فهرست شیخ طوسی و فهرست شیخ نجاشی جمع و ترتیب حروف تهجی تنظیم شده است.  
17. رساله حول سند الصحیفه السجادیه: دراین رساله ، به اشکال‌هایی که به سند صحیفه کامله شده پاسخ داده شده و ضمن، اجازات روایتی مرحوم آیت الله بروجردی از مشایخ شان در این رساله یاد گردیده است .
18. بیوت الشیعه: باید رساله ای باشد در معرفی خاندان علمی شیعه.   
19. حاشیه علی رجال الشیخ طوسی ترتیب رجال الشیخ: آیت الله بروجردی مدتها در فکر پیدا کردن نسخه ای از رجال شیخ طوسی بودند، ولی به آن دست نیافتند از این روی، آنچه در منهج المقال استرآبادی از رجال شیخ نقل شده بود، استخراج و تنظیم و به صورت کتاب در آوردند. سال‌های بعد به نسخه ای از رجال شیخ که در کتابخانه آستان قدس رضوی بود، برخوردند و از روی آن ، نسخه ای مقایسه‌ای به عمل آوردند، به تفاوتهایی برخورد کردند. این موجب شد که با حواشی و اصلاحات، کاستی‌هایی را که به نظرشان می آمد، جبران کنند.
20. رساله ی ترجمه بعض اعاظم اسرته و اجداده : این رساله پرارج و کم حجم، به ضمیمه شرح حال آیت الله بروجردی، به قلم یکی از منسوبان ایشان، حضرت آقای سید اسماعیل علوی طباطبایی، در قم چاپ شده و بخش شرح حال آیت الله، که به زبان فارسی است، توسط این جانب، در پایان فهرست نسخه های خطی مسجداعظم قم، چند سال قبل، تجدید چاپ گردیده است.
 در پایان این بخش (کتاب‌های رجالی مرحوم آیت الله بروجردی ) یادآور می شود که: آیت الله بروجردی بر رجال اردبیلی (جامع الرواه) و قرب الاسناد حمیری و مجموع رساله ابی الجعد و نثراللئالی و غیره مقدمه هایی نگاشته اند که این نوشته ها نیز، از آثار قلمی رجالی ایشان به شمار می آید.

تالیفات حدیثی:

21. جامع احادیث الشیعه: به همت و کوشش حدود بیست نفر از فضلا و اساتید، کتاب شریف جامع احادیث الشیعه تدوین و تنظیم شد. در تدوین تالیف این کتاب بسیار ارزنده، همه خواسته های آیت الله بروجردی (جز ذکر روایات اهل تسنن در ذیل هر باب ) تامین شده و مورد پسند آن مرحوم قرار گرفت تا جایی که می فرموده: " این کتاب ثمره زندگی و نتیجه عمر من است" .
 22. حاشیه علی وسائل الشیعه   : به نظر می رسد، در طول سالیان دراز که به تحقیقات فقهی رجال مشغول بودند، این تعلیقات را (که شاید بخشی از آنها مربوط به همان نواقصی که برای وسائل الشیعه یاد کرده اند باشد) بر وسائل الشیعه نگاشته اند.

تالیفات فقهی:

23. حاشیه علی نهایه الشیخ الطوسی: آیت الله بروجردی، نسخه نهایه خود را با نسخه ای که نزد علامه حلی (ره) بوده و خطوط ایشان بر آن دیده شده است، مقابله و تصحیح و سپس آن را تحشیه کرده اند.
24. حاشیه علی مبسوط الشیخ الطوسی: آیت الله بروجردی ، کتاب مبسوط، چاپ سنگی را با نسخه ای خطی ، مقابله و برخی از بخشها، که در آن چاپ ناقص بوده است، تکمیل و به آن ضمیمه کردند و بر کل کتاب ، تعلیقاتی نگاشته اند.
25. حاشیه علی خلاف الشیخ الطوسی : از کتاب‌هایی که بسیار مورد عنایت آیت الله بروجردی بود، خلاف شیخ طوسی است. ایشان نسخه خطی این کتاب را تهیه و اصلاح و تصحیح و تعلیقاتی بر آن نوشتند.  
26. الفقه الاستدلالی: این اثر بسیار ارزنده را برخی از تلامیذ ایشان زیارت کرده اند و به نظر می رسد یکی از مهمترین کتاب‌های فقهی استدلالی قرن حاضر باشد.
27. رساله فی المواسعه والمضایقه : یکی از شاگردان ایشان می نویسد: استاد در تاریخ 20 جمادی الاولی سال 1372 در مجلس درس از این رساله خود یاد کردند. احتمال می رود این رساله ، یک جزء از همان دوره فقه استدلالی ایشان باشد.
28. رساله فی منجزات المریض: شاید این رساله هم یک جزء، از همان دوره فقه استدلالی باشد.
29. حاشیه علی عروة الوثقی  : یکی از حاشیه های عروة الوثقی ، که از جهت کیفیت بسیار بالا و علمی است ، حاشیه آیت الله بروجردی می باشدکه به گفته برخی از دانشمندان، همین حاشیه عروة، یکی از عوامل شهرت علمی ایشان گردیده است.
30. تقریرات بحث صلاه الجمعه و صلاه المسافر  : این تقریر، به قلم آیت الله منتظری و به نام البدرالزاهر مکرر چاپ شده است .
31. تقریرات بحث الصلاه   : این تقریر، به قلم آیت الله فاضل لنکرانی و به نام نهایه التقریر در دو جلد چاپ شده است.
32. تقریرات بحث الخمس  : این تقریر، به قلم حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج سید عباس ابوترابی و به نام زبدة المقال در یک جلد چاپ شده است.

کتاب‌های اصول فقه:

33. حاشیه علی کفایه الاصول: همینطور که قبلاگفته شد، آیت الله بروجردی، تالیف و تصنیف را از همان دورانی که در نجف بودند آغاز نمودند. نخستین تالیف ایشان، همین حاشیه کفایه الاصول استادش آخوند خراسانی است، که زمان حیات استاد، نوشته‌اند.
34. حاشیه علی فرائدالاصول للشیخ انصاری: این حاشیه، در کتاب آثارالحجة حضرت آقای رازی و نیز در کتاب زندگانی شیخ انصاری یاد شده است .
35. تقریرات مباحث اصول الفقه   : این تقریر، به قلم آیت الله منتظری و در دو جلد به نام نهایه الاصول چاپ شده است.

تالیفات متفرقه :

36. رساله فی المنطق: این رساله فقط در کتاب‌های فقهای نامدار شیعه یاد شده است و اینجانب ،درباره آن اطلاع خاصی ندارد.
37. تعلیقه علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی: این تعلیقه، آن طور که نقل شده است ، بر نسخه چاپی کتابخانه شخصی خودشان مرقوم داشته اند.
38. حاشیه علی منهج الرشاد   : منهج الرشاد، از تالیفات حاج شیخ جعفر شوشتری است. یک بخش آن که درباره اصول عقائد است، در آغاز مجمع الرسائل قرار داده شده و آیت الله بروجردی، بر همین بخش حاشیه هایی دارند که با اصل آن، ضمیمه مجمع الرسائل چاپ شده است .
39. المهدی، علیه السلام، فی کتب اهل السنه:
اینجانب، حدس می زنم: همین منبرهای یک ماه(رمضان)، آیت الله را به این فکر انداخته که کتابی در مورد امام زمان، علیه السلام، از نظراحادیث اهل تسنن بنویسند و طرح این کتاب و باب بندی آن هم، ظاهر، انجام شده است. اما برخی از شاگردان ایشان، که این کتاب را دیده بودند، می فرمود: این تالیف آغاز شده بود اما در همان مراحل اولیه ناتمام مانده است.
40. آلاثارالمنظومه: در مقاله ای که یکی از دانشمندان در شرح حال آیت الله بروجردی نوشته و دراعیان الشیعه، چاپ جدید، درج گردیده است، چنین آمده: کان ادیبا فی العربیة و الفارسیة و له فیهما نظم و قصائد. بنابراین ، باید از ایشان آثار منظومی هم به یادگار مانده باشد.

رساله های عملیه:

کتابها و جزوه هایی که به عنوان رساله عملیه ، مطابق با فتاوای آیت الله بروجردی به زبان‌های : فارسی، عربی، اردو و غیره منتشر شده فراوان است ولی به نظرمی رسد که جز حاشیه عروة الوثقی و حاشیه مجمع الرسائل و یکی دو حاشیه و رساله کوچک دیگر، مانند: مناسک حج (که اینها تالیف خود آن مرحوم است و یا اگر تالیف دیگری است ایشان آن را ملاحظه و با فتاوای خود مطابق نموده اند) بقیه رساله های عملیه ایشان، توسط افراد مورد وثوق ایشان تهیه و تنظیم شده است و نباید از تالیفات ایشان به حساب آورد.
41. حاشیه مجمع الرسائل: مرحوم حاج محمد حسن جزی اصفهانی، رساله عملیه ای مطابق فتاوای میرزای شیرازی جمع آوری کرده و مکرر به نام مجمع الرسائل، چاپ شده است. آیت الله بروجردی ، براین کتاب ، حاشیه زده و مکرر با متن آن چاپ شده است. چاپ اول آن در بروجرد، پیش از هجرت ایشان به قم انجام شده است.  
42. حاشیه منتخب الرسائل   : مرحوم سیدابولقاسم اصفهانی (ظاهرا همان که عروه الوثقی را ترجمه کرده است) مجموعه ای از فتاوای مرحوم سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، صاحب عروة را گردآوری و به نام منتخب الرسائل نامید. چند نفراز مراجع تقلید، براین کتاب حاشیه نوشته اند که یکی از آنان آیت الله بروجردی است. اصل کتاب با حاشیه ایشان در سال 1366 قمری چاپ سنگی شده است و گویا از سالهای بعد، حاشیه ایشان داخل متن و به صورت دیگر چاپ شده است .
43. حاشیه وسیله النجاة   : رساله ای مطابق با فتاوای سید محمد کاظم یزدی، به نام وسیلة النجاه منتشر شده بود. آیت الله بروجردی، براین رساله حاشیه زده و در بروجرد، ظاهرا بیش ازاین که به قم هجرت کنند، چاپ شده است.
44. انیس المقلدین: انیس المقلدین رساله علمیه ای است که مرحوم سیدابوالقاسم اصفهانی، مطابق با فتاوای مرحوم آیت الله العظمی سیدابولحسن اصفهانی، گردآوری کرده و در سال 1347 قمری چاپ شده است. همین رساله با فتاوای آیت الله بروجردی مطابق و به نام ایشان، منتشر شده است.  
45. صراط النجاة    : حاج محمد علی یزدی، رساله ای فارسی مطابق با فتاوای شیخ انصاری جمع آوری و صراط النجاه نامید. چند نفراز مراجع تقلید بر این رساله حاشیه نوشته و مکرر چاپ گردیده است. شاید صراط النجاه آیت الله بروجردی، همین صراط النجاة شیخ انصاری باشد که با فتاوای ایشان مطابق شده است.
 46. حاشیه علی تبصره المتعلمین   : یکی از فضلا، تبصره علامه حلی(ره) را مطابق با فتاوای آیت الله بروجردی تحشیه کرد و توسط انتشارات علمیه اسلامیه، به چاپ رسید.
47. مجمع الفروع: آقای علی آشتیانی، رساله ای فارسی، به ترتیب عروة الوثقی و با نظمی جالب، مطابق با فتاوای آیت الله بروجردی تنظیم کرد که نسبت به رساله های فارسی قبلی، مانند: جامع الفروع و مجمع الرسائل ، بسیار ممتاز بود واز نظر کثرت فروع و مسائل ، از توضیخ المسائل هم برتری داشت و به همین جهت ، آیت الله العظمی حاج سیداحمد خوانساری ای رساله را پسندیده بود و مشخصا آن را با فتاوای خود مطابق و دراختیار مقلدانش قرار داد .
48. توضیح المسائل: در زمان آیت الله بروجردی، خدمت بسیار بزرگی که دراین زمینه انجام شده، تالیف کتاب توضیح المسائل با نثری متین و نظامی در خور تحسین بود. در نتیجه این خدمت، رساله علمیه فارسی، به صورتی درآمد که برای عموم باسوادها، تا حد زیادی، قابل استفاده باشد .
49. مناسک الحج   : رساله مناسک حج ،مطابق با فتاوای آیت الله بروجردی، در 140 صفحه، در سال 1328 شمسی، چاپ سنگی شده است، که سالها همین مناسک، مورد مراجعه مقلدین ایشان بوده و شاید مکرر چاپ شده باشد.
50. توضیح المناسک   : حضرت آقای علامه، مناسک حج آیت الله بروجردی را نیز، مانند توضیح المسائل، با نثری متین تنظیم کردند و به نام توضیح المناسک منتشر ساختند که تا پایان عمر حضرت رسمیت یافته بود.»
تعدادی از تألیفات آیت الله بروجردی که در این مقاله ذکر نشده بود در پاورقی افزوده شد با توجه به اینکه کتاب های چاپی کتابخانه شخصی آیت الله بروجردی فهرست نشده این امکان وجود دارد  ایشان حاشیه ای هایی را براین کتاب‌ها داشته باشد .


خدمات عمومی و عام المنفعه

آثار و ابنیه زیادی به دستور یا به تشویق آیت الله  العظمی بروجردی، در شهرها و روستاهای داخل و خارج از كشور ساخته شد. هزاران مسجد، مدرسه، كتابخانه، حمام و بیمارستان و ... در مدت شانزده سال زعامت دینی ایشان در ایران، عراق، لبنان، آفریقا و اروپا و سایر نقاط جهان ساخته شد.
مساجد:مسجد اعظم قم، مسجد امام علی علیه السلام در هامبورگ آلمان، بنای چهار مسجد بزرگ در آفریقا، مسجد طرابلس لبنان، مسجد امام زین‌العابدین علیه‌السلام، مسجد ارگ، مسجد نارمک و مسجد سید عزیزالله تهران، حدود 130 مسجد دیگر در تهران و بسیاری مساجد دیگر در شهرستان‌ها به دستور ایشان بنا و مسجد امام و مسجد حکیم اصفهان، مسجد سید بروجرد و بسیاری مساجد دیگر به دستور معظم‌له بازسازی شدند.
مدارس: چندین مدرسه علمی در کربلا، نجف، دمشق، تهران، اهواز، کرمانشاه، بروجرد و ... تأسیس و مدرسه علمیه خان قم بازسازی و نیز مدارس فیضیه ، دارشفاء، رضویه، حاج ملاصادق، مدرسه جده بزرگ، میرزا مهدی و صدرخواجو در اصفهان تعمیر اساسی شد.
کتابخانه: تأسیس کتابخانه مسجد اعظم قم، کتابخانه مدرسه خان قم، کتابخانه مدرسه نجف و توسعه کتابخانه مدرسه فیضیه و بسیاری کتابخانه‌های دیگر از جمله اقدامات ایشان به شماره می رود.
آثار خیریه: بنای بیمارستان نکوئی، حفر چاه های آب آشامیدنی در قم، تکمیل قسمتی از صحن حرم عسکریین علیهما السلام و ساخت حسینیه و حمام سامرا، ساخت حسینیه تهرانیها در کربلا، احداث انبار سیلو، کارخانه پارچه‌بافی کارخانه برق در بروجرد و اداث نیروگاه برق قم از جمله اقدامات ایشان در امور عام المنفعه است.

رحلت

حضرت آیت ‌الله‌ العظمی بروجردی قدس سره، در پنج شنبه روز دهم فروردین سال1340 برابر با 13شوال 1380 ه.ق، پس از اقامه نماز صبح دیده از جهان فرو بست.



 به محض انتشار خبر رحلت، شهر قم سیاه پوش شد و کشور در عزا فرو رفت. علما و بزرگان حوزه علمیه و جمع کثیری از مردم در قالب دستجات عزاداری به سوی بیت معظم‌له حرکت کردند. دولت و دربار  اعلامیه‌هایی در این زمینه صادر و نخست وزیر و جمعی از وزیران و نمایندگان مجالس شورا و سنا برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مطهر آیت الله فقید عازم قم شدند.
در تهران، سفارتخانه های دولت های اسلامی تعطیل و سفیران برای شرکت در مراسم تشییع به سوی قم حرکت کردند. پرچم سفارتخانه های شوروی سابق، انگلستان، آمریکا و سایر دولت‌های غربی در تهران به حالت نیمه افراشته(عزا) درآمد و در پاکستان پنج روز و عراق به مدت سه روز عزای عمومی اعلام شد.
 از جمله امور کم سابقه در ایام رحلت ایشان، شرکت همه اقلیت‏های مذهبی در عزای شیعیان و همدردی آنان با مسلمانان و مجالس عزایی بود که در مکان‌های مذهبی خود برپا ساختند. ناقوس کلیساها در ممالک مسیحی به صدا در آمد. علاوه بر داخل کشور، از نقاط مختلف جهان سیل تلگراف های تسلیت به قم سرازیر شد.



رئیس جامعه الازهر مصر شیخ محمود شلتوت، رئیس مذهب مسیحیت و بسیاری از روسا و بزرگان کشورهای مختلف طی تلگراف‌هایی این مصیبت را تسلیت گفتند. روزنامه ها و جراید نیز این واقعه را به طور گسترده انعکاس دادند.
پیکر مطهر بر حسب وصیت معظم له، با اقامه نماز توسط فرزند ارشدشان مرحوم حجةالاسلام والمسلمین آقا سید محمدحسن و حسب وصیت خودشان در ورودی مسجد اعظم قم و در جوار حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.



دستجات عزاداری از نقاط مختلف کشور به سوی قم حرکت کردند و تا چهلم آن مرجع عالیقدر مراسم‌ مختلفی در قم و سایر نقاط کشور برپا بود. رحمه الله علیه

 

پیام مقام معظم رهبری


متن پیام‌ مقام معظم رهبری به‌ مجمع‌ یادواره‌ی‌ فقهی‌ سی‌امین‌ سالگرد ارتحال‌ آیت ‌الله‌ العظمی ‌بروجردی‌(ره‌)


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌

جای‌ خوشوقتی‌ بسیار است‌ كه‌همت‌ و پشتكار مؤسسین‌ این‌ مجمع‌ و شما حضار محترم‌ آن‌، مصروف‌ تجدید یاد و اعلا‌ ذكر فقیه‌ عظیم‌القدر و كم‌نظیری‌ شده‌ است‌ كه‌ بركات‌ و آثار حیات‌ پر بار او به‌ زمان‌ خود او و به‌ عرصه‌ی‌ فقاهت‌، منحصر نماند و او چون‌ خورشیدی ‌درخشان‌ بر تعدادی‌ از علوم‌ اسلامی‌ بلكه‌ بر روشها و شیوه‌های‌ تحقیق‌ در آنهاو نیز بر فضای‌ عام‌ حیات‌ مسلمین‌ در زمان‌ خود و پس‌ از آن‌ پرتو افشانی‌ كرد و هنوز علمای‌ اسلام‌ و جهان‌ اسلام‌ از تأثیرات‌ مبارك‌ آن‌ عمر پرثمر و ریاست‌ و مرجعیت‌ تامه‌ی‌ پانزده‌ساله‌ی‌ او متمتعند. این‌ شخصیت‌ عالی‌قدر و كم‌نظیر، مرجع‌ عام‌ شیعه‌ در زمان‌ خود و استاد فقیهان‌ و مراجع‌ معاصر، حضرت‌ آیت ‌الله‌ العظمی‌ مرحوم‌ حاج‌ آقا حسین‌ بروجردی‌ است‌; اعلی‌الله‌ مقامه‌ و رفع‌الله‌اعلامه.
 علم‌ و تقوا و اخلاص‌، و روشن‌بینی‌ و بزرگ ‌منشی‌ و كیاست،‌ و نوآوری‌ و جامع ‌نگری‌ و خستگی‌ناپذیری‌ و بسی‌ خصلتهای‌ كمیاب‌ و نفیس‌ دیگر از این‌ مرد بزرگ‌ و ذخیره‌ی‌ الهی‌، چنان‌ شخصیت‌ ذو ابعاد و عظیمی‌ فراهم‌ آورده‌ بود كه ‌نظیر آن‌ را در فقهاء‌ صاحب‌ نام‌ و برخوردار از زعامت‌، بندرت‌ می‌توان ‌یافت‌.
او در فقاهت‌، مبتكر شیوه‌یی‌ جدید، و در رجال‌ و حدیث‌، صاحب‌ سبك‌ بود و در تدریس‌ و تربیت‌ شاگرد و تعلیم‌ كار دسته‌ جمعی‌ بر زمان‌ خود سبقت‌ داشت‌. بینش‌ وسیع‌ او از مرزهای‌ حوزه‌ی‌ قم‌ و حوزه‌های‌ علمیه‌ و چهارچوب‌ كشور ایران‌ و جهان‌ تشیع‌ فراتر می‌رفت‌ و بر جهان‌ اسلام‌ و همه‌ی‌ مذاهب‌ مسلمین ‌پرتو می‌افكند. زعامت‌ او نه‌ تنها به‌ اداره‌ی‌ امور درسی‌ و معیشتی‌ حوزه‌ها ، كه‌ به‌ مسایل‌ سیاسی‌ و اخلاقی‌ آن‌، و نه‌ تنها به‌ امور حوزه‌، كه‌ به‌ امور دینی‌ و شعایر اسلامی‌ در سراسر كشور و در سطح‌ بین‌المللی‌ شمول‌ می‌یافت، حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ تحت‌ زعامت‌ او پرورشگاه‌ و خاستگاه‌ افكار نو و گوهرهای ‌رخشانی‌ شد كه‌ به‌ بركت‌ آن‌ در سالهای‌ بعد، نهضت‌ روحانیت‌ پی‌ ریخته‌ شد؛ و حركتی‌ كه‌ در اوج‌ آن‌ انقلاب‌ عظیم‌ و شكوهمند اسلامی‌ به‌ رهبری‌ مجدد بزرگ‌ اسلام‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ قدس‌الله‌ نفسه‌الزكیه بود، سر برآورد. با این‌ همه‌، در مجموع‌ شخصیت‌ آن‌ بزرگ مرد آنچه‌ بیش‌ از همه‌ درخشنده‌ و چشمگیر بود اخلاص‌ و تقوایی‌ بود كه‌ وی‌ در همه‌ی‌ امور خود از آن‌ بهره‌ می‌گرفت‌.
اكنون‌ كه‌ پس‌از گذشت‌ سی‌ سال‌ از رحلت‌ مرحوم‌ آیت ‌الله‌ العظمی‌ بروجردی‌ قدس‌ سره‌ به‌ بركت‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ یاد و تجلیل‌ می‌شود شایسته‌ است‌ كه‌ حوزه‌های ‌علمیه‌ و زعمای‌ علمی‌ آن‌ به‌ این‌ تكریم‌، اكتفا نكرده‌، روشهای‌ علمی‌ و تحقیقی‌ آن‌ بزرگوار را نیز كه‌ همچنان‌ از تازگی‌ برخوردار است‌ ـ تعقیب‌ و تكمیل‌ كنند و گردونه‌ی‌ فقاهت‌ اسلام‌ را به‌ پیش‌ برند.
از خداوند متعال، علو درجات‌ آن‌ عالم‌ جلیل‌القدر و توفیقات‌ آقایان‌ محترم‌ را در ظل‌ توجهات‌ حضرت‌ بقیه‌الله ‌روحی‌فداه‌ مسألت‌ می‌نمایم‌.
والسلام‌ علیكم‌ و رحمه‌الله  سید علی خامنه ای 1370/7/2 »