... ذات او جز نورحق گفتند عقلم گفت شرک/ گفتم آوخ کش بياني مختصر گرديد باز/ مهر خصمش دردلي حاشا که گفت اين کز حجر/ چون شراري جست جايش در حجر کردند باز...
(آغاز)
... افسانه شد از بيخردي در همه شهر/ گفت آنکه غم عشق بافسون رود از دل/ ناصح غم عشقي که کنون از تو فزون شد/ روزي رود از دل کنون رود از دل...
(انجام)
خط
نستعلیق
(نوع خط متن)
صفحهبندی
۱۵۹برگ؛ ۱۲
(تعداد سطرهای متن)
مواد سازنده
تیماج قهوه ای فرسوده و مندرس
(نوع جلد)
توصیف
مجموعه قصائد، غزليات و قطعات ماده تاريخ و غيره که در يک دفترگردآوري شده و با پيشگفتار <ميرزا ابوالحسن جلوه> در تهران بسال۱۳۱۲ق بطبع رسيده است
(يادداشتهاي نسخه)
<الذريعه>:ج.۹.ص.۹۶۶
(يادداشتهاي نسخه)
<نسخه هاي خطي فارسي>:ج.۳.ص.۲۵۱۱
(يادداشتهاي نسخه)
<مجلس>:ج.۳.ص.۳۹۸
(يادداشتهاي نسخه)
<سپهسالار>:ج.۲.ص.۶۷۱
(يادداشتهاي نسخه)
<دانشگاه تهران>:ج.۲.ص.۲۰۷
(يادداشتهاي نسخه)
عناوين شنگرف
(يادداشتهاي نسخه)
شناسگر
159DC044-650E-4F10-9E96-15B16BA88D2B
(Guide)
قالب
الکترونیکی
نمایش گراف
دیگر نمودها
دیوان مجمر
وضعیت اثر خلاقانه:
ناقص الطرف
ساختار محتوا:
... ذات او جز نورحق گفتند عقلم گفت شرک/ گفتم آوخ کش بياني مختصر گرديد باز/ مهر خصمش دردلي حاشا که گفت اين کز حجر/ چون شراري جست جايش در حجر کردند باز...
(آغاز)
... افسانه شد از بيخردي در همه شهر/ گفت آنکه غم عشق بافسون رود از دل/ ناصح غم عشقي که کنون از تو فزون شد/ روزي رود از دل کنون رود از دل...
(انجام)
