بر خمير آينه نظير عاشقان صاحب حال و خاطر تسدير پذير صاحب مذاقان بالغ کلک صورت اين صحبت آشوب خيز و کيفيت اين سوداي وسوسه انگيز مستور پرده حجاب...
(آغاز)
... بروي شاهد معني چو خال و خط نفزايد/ بسوي او نبود طبع خلق راغب و مايل/ پس اين کلام بدين وجه اگر بدل ننشيند/ بهيچوجه نباشد گنه ز جانب قاتل
(انجام)
نام (عنوان) گوناگون:
محتشم
خط:
نستعلیق
(نوع خط متن)
صفحهبندی:
۳۹برگ؛ ۱۴
(تعداد سطرهای متن)
مواد سازنده:
تیماج سیاه سوخت با ترنج
(نوع جلد)
خط:
نستعلیق
(نوع خط متن)
صفحهبندی:
۳۹برگ؛ ۱۴
(تعداد سطرهای متن)
مواد سازنده:
تیماج سیاه سوخت با ترنج
(نوع جلد)
توصیف:
ديوان چهارم از کليات محتشم کاشاني که درباره مسائل عشقي به نظم و نثر تحرير و در سال ۹۸۰ق نگارش آن خاتمه يافته است، ناظم اين رساله را بنام<شاطر جلال> که گويا مطربي بوده و با گروهي از نوازندگان در سال۹۷۰ق از اصفهان بکاشان رفته بود، محتشم بياد او ۶۴(=جلال) غزل در ستايش او سروده است
(يادداشتهاي نسخه)