آیت الله استادی: اگر بناست از کسی تقدیر و تجلیل شود به سراغ کسانی برویم که برای این کتابخانه خیلی کار کردند ولی کسی از آنها اسم نبرده است.
در قسمت دیگری از برنامه محفل فهرستنگاران نسخ خطی حضرت آیتالله استادی به ایراد سخن پرداختند و بیان داشتند: لازم است این تذکر را بدهم که برای حوزه علمیه «سده» می گیرند، انصاف این است که یادآوری کنیم قبل از آمدن آقای حسینی اشکوری و آقای سیدعبدالعزیز طباطبایی در قم فهرست و فهرستنگاری اصلاً نبود، اگر باید تجلیل و تکریمی شود، باید از این دو بزرگوار تجلیل شود که هم زیاد کار کردند و هم خوب کار کردند و هم فهرستنگارانی را تربیت و به جامعه معرفی کردند.
وی به سیره آیتالله اراکی در حقگذاری نسبت به کسی که از او مطلبی فرا گرفته بود اشاره کرد و گفت: آیتالله اراکی هر روز صبح که برای نماز به فیضیه میآمدند، بعد از نماز سر قبر شخصی میرفتند و سپس سر قبر قطب راوندی میرفتند. . از ایشان راجع به آن شخص سوال شد. ایشان گفت کسی نیست. شخصی است که چیزهایی از ایشان یاد گرفتم. چون حقی بر من دارند، میخواهم این حق ادا شود.
ایشان در ادامه بیانات خود تصریح کردند: اگر بناست حقی در رابطه با کتابخانه مسجد اعظم ادا شود، ذی حق فراوان است؛ یکی از آنها آیتالله العظمی گلپایگانی است. همانطور که میدانید کتابخانهایتالله بروجردی با حدود 45 هزار جلد از کتابهای آقای رمضانی(صاحب کلاله خاور) گسترش پیدا کرد، والا همان اول حدود 2-3هزار جلد کتاب بیشتر نداشت. حاج آقا مهدی گلپایگانی شنیدند که حاج آقای رمضانی میخواهند کتابخانهای به نام ولی عصر بسازند، ایشان با زکاوتی که داشتند کتابهای آقای رمضانی را تحویل گرفتند و در خیابان ارگ خانهای اجاره کردند و کتابهای آقای رمضانی را به آنجا منتقل کردند. هدف آقای رمضانی تأسیس کتابخانهای به نام حضرت ولی عصر بود اما مقدر نبود و ایشان بعد از مدتی از دنیا رفتند. حاج اقا مهدی گلپایگانی این قضیه را رها نکردند و در همان هفته اول به سراغ بازماندگان ایشان رفتند و از ایشان اجازه گرفتند و بازماندگان آقای رمضانی هم کتابها را به کتابخانه مسجد اعظم اهدا کردند. در حقیقت باید گفت که سنگ بنای کتابخانه مسجد اعظم از عنایت حاج آقای گلپایگانی بود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: کسانی که میخواهند برای حوزه علمیه بزرگداشت بگیرند، باید برای برخی از افراد هم بزرگداشت بگیرند و باید از آنها تجلیل شود تا نام آنها فراموش نشود. یکی از این اشخاص آقای آل اسحاق است که واقعاً خیلی برای کتابخانه زحمت کشیدند در آن زمان هیچ تجلیلی هم در کار نبود، حتی قدرشناسی هم نبود؛
ایشان افزودند عرض من این است که اگر بناست از کسی تقدیر و تجلیل شود به سراغ کسانی برویم که برای این کتابخانه خیلی کار کردند و زحمت زیادی کشیدند ولی کسی از آنها اسم نبرده است. اگر میخواهند سده بگیرند، خوب است که یک سده هم برای فهرستنگاران بگیرند. اینها از ۵۰- ۶۰ سال قبل، بلکه بیشتر، شروع به کار فهرستنگاری کردند، اما نامی از آنها نیست و گویا چنین رشتهای در ردیف کارشان نیست.
ایشان در پایان سخنان خود تأکید کردند که این خوب است که رسم شده برای افراد بزرگداشت میگیرند و خوبیهای افراد را می گویند اما؛ روزی به آقای راشد گفتند شرح حالی برای خود بنویس، ایشان گفته بود من نمینویسم چون شرح حال یعنی هم خوبی هم بدی ولی ما فقط خوبیهای خودمان را میگوییم و عیوب را نمیگوییم؛ كَمْ مِنْ قَبِيح سَتَرْتَهُ، وَ كَمْ مِنْ فَادِح مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ ...
در ادامه این مراسم با اهدای لوح سپاس به حضرت آیتالله استادی از ایشان تقدیر شد و سپس از کتاب «گفتگو با نسخهپژوهان و فهرستنگاران نسخ خطی» رونمایی به عمل آمد.