ستايش بي مثل و انباز سزاوار خداوند بي نيازي است که تذکر مصائب و استماع نوايب سربازان مسالک قرب و وصال و جان فشانان معارک اطاعت و امتثال خود را موجب جلاي عيون
(آغاز)
اي دو مالک برگردانيد او را به سوي پدرش و از جانب من او را سلام برسانيد و بگوئيد که او در پناه و حفظ و حمايت من است او را از شر دشمنان [حراست و محافظت] مي نمايم تا هنگامي که اورا ظاهر گدانم و حق را به او بر پادارم و باطل را به او سرنگون سازم و دين
(انجام)